روزنامه هم میهن نوشت: چهارشنبه گذشته (22 مرداد) حسن روحانی، رئیسجمهور دولت دوازدهم در جمع مشاورین خود، به تحلیل شرایط کشور پس از جنگ ۱۲ روزه پرداخت. این سومین بار است که روحانی درباره جنگ 12 روزه سخن میگوید؛ اولین بار دقیقاً روز شروع جنگ (23 خرداد)، دومین بار روز آتشبس (3 تیر) و این هم سومین بار (22 تیر) است که به تحلیل کاملی از جنگ ایران و اسرائیل پرداخته است. او که به عنوان نماینده رهبری از ابتدای شکلگیری شورای عالی امنیت ملی در این شورا حضور داشت تا سال 1392 که به ریاستجمهوری رسید، این جنگ را به لحاظ امنیتی نیز تحلیل کرد.
او با اشاره به اهمیت حوادث بیستوسوم خرداد و تجاوز آمریکا و اسرائیل به ایران از جهات مختلف گفت: «در این تجاوز، از یک غافلگیری بسیار کثیفی استفاده شد. قبل از اینکه ترامپ در مسند قدرت قرار بگیرد، اعلام کرد: «میخواهم تا زمانی که ریاستجمهوریام شروع میشود، همه جنگها تمام شود و در دوره من، شاهد هیچ جنگی نباشم.»
او رسماً از جمهوری اسلامی درخواست مذاکره کرد و این مذاکره بین ایران و آمریکا آغاز شد. این جنگ در واقع وسط مذاکره شروع شد. این نوع غافلگیری، کار بسیار حقارتآمیزی است. کشوری مثل آمریکا و اسرائیل که دارای قدرت نظامی هستند و میخواهند از این قدرت در تجاوز استفاده کنند، دست زدن به اینگونه غافلگیری با هیچ معیاری نمیخواند. این تجاوز به ایران با جنایت جنگی شروع شد. با حمله توسط موشک یا پهپاد به منزل مسکونی ولو اینکه در آن منزل مسکونی یک دانشمند هستهای یا یک فرمانده نظامی باشد. حمله به منزل مسکونی و به خاک و خون کشیدن مردم عادی و زن و بچه مردم با هیچ معیاری سازگار نیست.»
رئیسجمهور اسبق با اشاره به این که در شرایط جدید آمریکا و اسرائیل برای حمله تحریک شدند، بیان کرد: «یکی از آنها شرایط منطقه بود. ماجرایی که در غزه و لبنان به وجود آمد، حوادث سوریه که منجر شد به سقوط دولت اسد، باعث شد آنها فکر کردند قدرت ایران در منطقه تضعیف شده است. از طرف دیگر، آنها تصور میکردند بین مردم و حاکمیت فاصله زیادی ایجاد شده است. این تصور از سال ۱۴۰۱ به وجود آمد؛ با اعتراضاتی که شروع شد و اینطور به ذهنشان آمد که بین مردم و حاکمیت فاصله زیادی ایجاد شده است و این شرایط را برای حمله مناسب میکند. روابط ایران با برخی از کشورهای غربی، مخصوصاً اروپا بعد از ماجرای جنگ روسیه با اوکراین و آنچه که مطرح شد. حالا دقیق یا غیردقیق به عنوان حمایت ایران از روسیه در جنگ اوکراین روابط ایران با اروپا را تخریب کرد و این هم بسیار مهم بود برای اینکه شرایط جدیدی برای ایران به وجود بیاید.»
او با بیان اینکه آنها در این جنگ دو هدف داشتند، تاکید کرد: «هدف اول سرنگونی نظام جمهوری اسلامی و هدف دوم به هم ریختن کل منطقه بود. این دو هدفی که سالها بود اسرائیل با شعار «نیل تا فرات» آن را دنبال میکند و آمریکا نیز با طرح «خاورمیانه جدید» بهویژه در دوره بوش پسر دنبال میکرد و خانم رایس که آن زمان وزیر خارجه بود مرتب تکرار میکرد. دنبال چنین فرصتی بودند برای این دو هدف و اساس این جنگ برای این دو هدف طراحی شد و در این دو هدف کاملاً شکست خوردند. اولین علت موفق نشدن آنها محاسبات اشتباه آنها درباره ملت ایران بود. ممکن است مردم ایران نسبت به حاکمیت گله و اعتراضاتی داشته باشند اما نسبت به تمامیت ارضی، استقلال کشور، ایران، ملت ایران، حساسیت در برابر تجاوز خارجی مردم یکپارچه و یکصدا هستند و خواهند بود. مردم در برابر تجاوز میایستند. آنها فکر میکردند سحرگاه جمعه که حمله کردند، ظهر جمعه در سراسر ایران علیه جمهوری اسلامی، تظاهرات میشود و اعتراضات آغاز میشود. در حالی که تمام مردم یکصدا در کنار ایران عزیز و حکومت ایستادگی و مقاومت کردند.»
روحانی در تشریح دومین اشتباه آمریکا و اسرائیل گفت: «آنها فکر کردند با حمله به خانه فرماندهان و دانشمندان، نیروهای مسلح از هم میپاشد و اینکه وقتی فرماندهان نیستند، چطور میشود از نو طراحی کرد. پس حداقل چند هفته به تأخیر میافتد و آنها به اهدافشان میرسند. اما کاری که مقام معظم رهبری انجام داد، با روحیه بخشیدن به مردم، با سخنان آرامشبخش و با اقدامات سریع، هر یک از فرماندهان که پرچم از دست آنها میافتاد، بلافاصله پرچمدار دیگری منصوب میشد و کار او را دنبال میکرد و این برای آمریکا و اسرائیل بسیار سخت بود که ببینند نیروهای مسلح ما با همان استحکام روز پنجشنبه، روز جمعه بعدازظهر و شنبه هم با همان استحکام دارند مقاومت و ایستادگی میکنند.»
او افزود: «آنها فکر میکردند با بمباران کردن چند مرکز موشکی و چند لانچر موشک، توازن به طور کامل از بین رفته و ایران قدرت پاسخ دادن ندارد. در حالی که جمهوری اسلامی قاطعانه در برابر تجاوز اسرائیل ایستادگی کرد و با پرتاب موشکهایی به تلآویو و حیفا نشان داد که توانمند و قدرتمند است. بزرگترین شکست را اسرائیل در دوشنبه احساس کرد. طراحی اسرائیل این بود با آمریکا یک جنگ چهارروزه را انجام دهد و روز پنجم، روز پیروزیاش باشد. روز دوشنبه طراحیشان برای زدن سران سه قوه و جلسه شورای عالی امنیت ملی با شکست مواجه شد. اسرائیلیها به برخی از کشورهای اروپایی و حتی برخی کشورهای شرقی خبر داده بودند که دوشنبه همه چیز تمام است و آقای ترامپ هم جلسه جی-۷ را رها کرد و گفت: «من میروم.» یکی پرسید: «برای آتشبس میروی.» گفت: «نه هدف خیلی مهمتری است، شما خبر ندارید بعد میفهمید.» او رفت برای اینکه روز سهشنبه این پیروزی را از کاخ سفید جشن بگیرد. اما آن عملیات شکست خورد.»
روحانی با اشاره به اینکه میخواستند صدای جمهوری اسلامی را قطع کنند، تاکید کرد: «رابطه مردم با حاکمیت که از طریق صداوسیمای جمهوری اسلامی انجام میگیرد، با حملاتی که همان دوشنبه به صداوسیما کردند، فکر میکردند این صدا قطع میشود. اینجا تدبیری بود که صداوسیمای جمهوری اسلامی کرد. البته یک تدبیر از زمان جنگ صدام انجام گرفته بود که اگر صداوسیما زده شد چه اقداماتی شود. تدبیر دیگری هم در سالهای اخیر انجام گرفت که کار بسیار بزرگی انجام گرفت. یک ثانیه صدا و حتی سیما قطع نشد. افرادی در صداوسیما شجاعت بسیار بزرگی از خودشان نشان دادند. غروب دوشنبه که بنا بود روز پیروزی آمریکا و اسرائیل باشد، تبدیل شد به روز شکست آمریکا و اسرائیل.»
رئیسجمهور اسبق با اشاره به اینکه تقریباً از روز سهشنبه ناامیدانه به جنگ ادامه دادند، افزود: «چون میدانستند آن دو هدف بزرگ، سرنگونی نظام جمهوری اسلامی و سلطه بر منطقه خاورمیانه هر دو از دست رفته است، فقط از سهشنبه به بعد تلاش میکردند نوعی ادامه بدهند که با بیآبرویی به آتشبس نرسند و آن کار را هم طراحی کردند که آمریکا بیاید حمله کند به یک مرکز هستهای ما، با هواپیمای بی-۲ که اخیراً ترامپ گفته ما ۲۰ سال بود تمرین میکردیم در حالی که عمر آنها طولانی نیست و بی-۲ مربوط به سال حدود ۲۰۰۰ و اف-۳۵ هم مربوط به سال ۲۰۰۶-۲۰۰۵ است. آنها حمله کردند اما در عین حال پاسخهای جمهوری اسلامی بعد از حمله به فردو، قویتر بود مخصوصاً با موشکهای سوپرسونیک و فراصوت کار بزرگی انجام دادند. آنها نها آنهابه اهداف اصلیشان نمیرسند، البته به مراکز هستهای ما صدمه زدند که مهم بود. هدف آنها بحث هستهای نبود، هستهای یک بهانه بود، بلکه نظام جمهوری اسلامی و کل منطقه برای آنها مهم بود که در هر دو اینها ناموفق بودند و ناچار شدند خودشان پیشنهاد آتشبس بدهند، تدبیر جمهوری اسلامی هم پذیرش این آتشبس بود.»
روحانی با بیان اینکه دشمن آن دو هدف بزرگ را همچنان در ذهن دارد و دنبال فرصتهای آینده است، تاکید کرد: «ما باید خودمان را آماده کنیم. از لحاظ انسجام ملی و وحدت ملی روزبهروز باید این انسجام ملی را قویتر و مستحکمتر کنیم، مردم و نظام در کنار هم با نگاه و هدف واحد قرار بگیرند. از طرف دیگر، نیروهای مسلح را تقویت کنیم. تقویت نیروهای مسلح آنکه من میفهمم این است، باید به دانشمندان ایرانی در داخل میدان و فرصت بدهیم، دانشمندانی که خارج از کشور هستند را دعوت کنیم. این جنگ، جنگ تکنولوژیک، فناوری و الکترونیک است. اگر ما بتوانیم یک قدم مهم در این زمینه برداریم و بتوانیم در برابر دشمن موفق و پیروز شویم، در فضای سایبری بتوانیم موفقیت به دست بیاوریم، اقدامات بسیار مهمی را انجام میدهیم. نرویم کارگر وارد کنیم، دانشمند صادر کنیم. دانشمند را وارد کنیم. برگردیم به آن نقطه درست. اندیشمندان و دانشمندان ما در یک فرصت چند ماه و چند ساله میتوانند زیرورو کنند و ما را به یک نقطه اوج برسانند. این کار دومی است که باید انجام بگیرد.»
او درباره اقدام مهم سوم نیز توضیح داد: «باید رابطهمان را با دنیا تقویت کنیم. اگر مذاکره به نفع کشور و منافع ملی و امنیت ملی باشد با هر کس که آماده مذاکره است، حرف بزنیم. حالا اینکه قبلاً نظر چه بوده، بعداً نظر چیست، نظرات سیاسی در هر لحظهای فرق میکند، وابسته به چارچوبی است که مقامات مسئول و مقام معظم رهبری در نظر میگیرند و ما باید در آن چارچوب حرکت کنیم. اگر بتوانیم روابط با اروپا، همسایگان و شرق و غرب، حتی تنش با آمریکا را در شرایطی که به نفع منافع ماست، کاهش دهیم، چه اشکالی دارد؟ نه تنها اشکال ندارد بلکه لازم و واجب است. تنش و تخاصم را باید کاهش دهیم. البته حساب اسرائیل جداست، اسرائیل خودش به تنهایی هیچ چیز نیست، اگر آمریکا نخواهد، اسرائیل چیزی نیست.»
رئیسجمهور اسبق با بیان اینکه ما باید یک دستگاه اطلاعاتی مردمپایه درست کنیم که ۹۰ میلیون جمعیت ایران حامی آن باشند، گفت: «دستگاه اطلاعاتی که یک عدهای در اتاقی بنشینند، دستگاه اطلاعاتی قوی نیست. آن هم خوب است در حد خودش. دستگاه اطلاعاتیای قدرتمند است که پشتیبان آن ۹۰ میلیون جمعیت باشند. همه به آن کمک کنند و خبر و اطلاعات بدهند. آنکه در سال ۶۰ و ۶۱ ما توانستیم در برابر توطئههایی علیه جمهوری اسلامی موفق باشیم، مردم بودند که به صحنه آمدند. امروز هم مردم باید به صحنه بیایند و با چنین دستگاه اطلاعاتی ما میتوانیم بسیاری از نقاط ضعفی که وجود دارد را جبران کنیم.»
به گفته روحانی؛ «برای اینکه خودمان را برای آینده آماده کنیم، درسهای لازم را بگیریم، نقاط ضعفمان را جبران کنیم، نقاط قوت را تقویت کنیم، دو کار اساسی باید انجام بگیرد؛ یک کار اساسی ترمیم رابطه حاکمیت با مردم است. رابطه حاکمیت با مردم به این نیست که از مردم تعریف و تشکر کنیم. مردم خواستهایی دارند، باید به خواست مردم توجه کنیم. مردم یک چارچوب سیاسی در سیاست داخلی میخواهند و بر مبنای نظراتی که ملت و اکثریت دارند افراد کرسی مجلس را تصاحب کنند. آنها بتوانند در صحنه فعال باشند. برای این کار ما باید اجازه دهیم احزاب قوی تشکیل شود. احزاب قوی کاندیداها را معرفی کنند. صلاحیت کاندیداها را قبل از آنکه به این و آن واگذار کنیم، به احزاب واگذار کنیم. آنها افراد صالح را به مردم معرفی کنند. آنها بتوانند کشور را در دست بگیرند.
هیچ راهی برای نجات کشور وجود ندارد مگر اینکه همه ما نوکر مردم شویم. مگر اینکه حاکمیت را از آن مردم بدانیم. ایران مال ملت ایران است؛ حاکمیت ملی یعنی افکار و نظرات مردم حاکم شود. از لحاظ سیاسی باید قدم برداریم. از لحاظ سیاست خارجی باید قدم برداریم. آنکه نظر و فکر مردم است، باید به بیرون و مسلمانان و منطقه هم کمک کنیم، خوب است. اما اگر دلسوزیای نسبت به دیگران منتهی شود به خانمانسوزی برای ملت ایران، غلط است و درست نیست. ما باید به فکر ملت خودمان باشیم در قدم اول. البته در حدی که مردم رضایت دارند به دیگران هم کمک کنیم و البته میکنیم. مردم ما خودشان اینچنین هستند. اگر ببینند حاکمیت از آنها میپرسد، مردم در جایی که امکانپذیر باشد پاسخ مثبت میدهند.»
او با اشاره به اینکه در این جنگ در کنار همه ابزاری که به کار گرفته شد، سایبری، اطلاعاتی، الکترونیک، موشک، پهپاد، یک بخش دیگر هم بمباران تبلیغاتی بود، تاکید کرد: «به آن بمباران هم توجه کنیم. فقط به اف-۳۵ و بی-۲ نگاه نکنید. به صدای تبلیغاتی بیگانه نگاه کنید. ما دستگاه تبلیغاتی ملی و داخلی را باید تقویت کنیم.
تقویت به این نیست که مدیر صداوسیما عوض شود، حالا مدیر آن هم قویتر باشد بهتر است. ما باید کاری کنیم صدای مردم به گوش همدیگر برسد. مگر در اصل ۴۴ قانون اساسی ما بسیاری از قسمتهای صدر با ذیل آن را تفسیر نکردیم؟ آنجا در صدر رادیو تلویزیون آمده، هواپیما، وزارت نیرو، پست و تلگراف و بخشهای اقتصادی هم آمده. قسمتهاییاش را بعداً با سیاست کلی اصلاح کردیم. صداوسیما را هم اصلاح کنیم. دو، سه، چهار کانال ملی داشته باشیم که مال دولت باشد. ۱۰، ۲۰، ۳۰ کانال خصوصی هم داشته باشیم که مال مردم باشد. البته در چارچوبی با نظارت جمعی. الان چطور روزنامه داریم و جمعی هم بر آن روزنامهها نظارت میکنند، صداوسیما هم همان است چه فرقی میکند با روزنامه. آن یک رسانه مکتوب و این رسانه تصویری و صوتی است. فرق نمیکند. بگذاریم مردم مسیرهای مختلف برای دریافت نظرات، مشورتها و بیان داشته باشند، اگر میخواهیم مردم با ما باشند، راهش اینهاست.»
روحانی با اشاره به اینکه ما باید قوهقضائیهای درست کنیم که آن قوه قضائیه به هیچ جناح و حزبی تعلق نداشته باشد، افزود: «برای قاضی، این جناح و آن جناح، این طایفه و آن طایفه، این مذهب و آن مذهب، این قوم و آن قوم هیچ فرقی نکند. برای این کار مردم قوهقضائیه مستقلی میخواهند. اگر ما میخواهیم حاکمیت داخلی را تقویت کنیم راهش این است.»
رئیسجمهور اسبق گفت: «اگر میخواهیم خواست مردم را عمل کنیم، نیروهای مسلح را به وظایف ذاتی خودشان ببریم. اقتصاد، تبلیغات، مسائل سیاست داخلی و سیاست خارجی کار نیروهای مسلح نیست. نیروی مسلح وظایف ذاتی دارد، به وظایف ذاتی خودش عمل کند.»
او افزود: «دستگاه اطلاعاتی ما هم همینطور. دستگاه اطلاعاتی که میخواهد در کاسبی و تجارت باشد دستگاه اطلاعاتی نمیشود. دستگاه اطلاعاتی درست کنیم که تنها کارش، اطلاعات باشد. مگر در کشورهای دیگر کارهای اقتصادی را نیروهای مسلح انجام میدهند؟ ما از کی تقلید کردیم؟ از کجا این را درست کردیم؟ با چه معیاری این کارها را میکنیم؟ اگر میخواهیم مردم با ما و راضی باشند، کار اقتصاد را در چارچوب قانون به مردم واگذار کنیم و مرز نگذاریم. نه اینکه این آقا حق دارد تا اینقدر میلیارد، بالاتر که رفت باید برویم سهامش را بگیریم. هر کسی یا هر شرکتی در چارچوب اگر عمل کرد برود و پیشرفت کند و به هرکجا میخواهد برسد، [این روند] با کدام معیار اسلامی مخالف است، فقط باید چارچوب قانون اجرا شود. اگر ما به همه اینها عمل کنیم و در زمینه سیاست خارجی تخاصم و دشمنیهایی که ضرورت ندارد، کنار بگذاریم، آن وقت میشود یک ملت بزرگ منسجمی که در همه حال پشت سر حاکمیتاند. اگر یک ملت ۹۰ میلیون پشت سر حاکمیت باشد، محال است آمریکا و اسرائیل، ناتو و همه دست به دست هم بدهند، بتوانند آن ملت را شکست دهند.»
روحانی به تکمیل و توسعه استراتژی ملی نیز اشاره و تاکید کرد: «ما یک استراتژی ملی داریم که ابعاد مختلف دارد؛ بُعد سیاست خارجی، بُعد سیاست داخلی، بُعد فرهنگی و بُعد امنیتی دارد. به این استراتژی در این ۴۶ سال عمل کردیم. یک جاهایی خیلی خوب بوده، باید آنها را تقویت کنیم. یک جاهایی ضعیف بوده باید آنها را تغییر دهیم. باید استراتژی نوینی را طراحی کنیم. ما [براساس] آنچه در دو سال اخیر در منطقه واقع شده و در ماههای اخیر در جمهوری اسلامی شاهد آن بودیم، دیدیم یک اشکالاتی بوده، این اشکالات را باید رفع کنیم. این اشکالات را مسئولین میتوانند رفع کنند. شوراهایی که وظیفهشان این کار است میتوانند [این اشکالات را] رفع کنند. مقام معظم رهبری به راحتی میتواند هدایت و ارشاد کند. حالا اگر جایی هم تردید و شک داریم که این کار را که میخواهیم انجام دهیم، ضرورت دارد یا ندارد، خب میشود با مردم مشورت کرد، از مردم پرسید. آنچه خواست مردم هست میتواند مبنای استراتژی ملی ما باشد.
استراتژی ملی ما اگر بر مبنای توسعه کشور باشد، یک چارچوب دارد. استراتژی ملی [ما] اگر بر مبنای این باشد که بخواهیم همه جهان را بر مبنای آنچه ما میخواهیم هدایت کنیم، [یعنی] به آن راهی که خودمان تشخیص دادیم، آن یک چیز دیگر است. ما استراتژی ملیای را باید ترسیم کنیم که خواست مردم است. اگر خواست مردم عظمت و توسعه ایران و سربلندی ایران است، [به عبارتی] ایران سربلند و باعظمتی که البته به دیگران در حدی که لازم است و توان دارد کمک میکند. اگر به این دو امر عمل کنیم، [با] تغییر استراتژی، توسعه استراتژی، تکمیل استراتژی ملی، بالابردن انسجام ملی، تابع ملت شدن و خواست مردم را اجرا کردن، ما میتوانیم جلوی جنگ دیگر را به راحتی بگیریم. اگر این کارها را نکنیم و فقط شعار بدهیم، باز هم ممکن است دچار مشکل شویم. مردم در این ۱۲ روز کار بسیار عظیم و بزرگی کردند و این وظیفه ماست که به ملت بزرگمان پاسخ درستی بدهیم.»