همشهری آنلاین، فاطمه عباسی: خیابانهای منتهی به کربلا که تا چند روز پیش، رودی خروشان از انسانهای همقسم و همقدم بود، اکنون آرام گرفتهاند و موکبها، یکی پس از دیگری، دیگهای نذری خود را جمع میکنند. اما این سکوت، سکوت پایان نیست؛ پژواک میلیونها «لبیک یا حسین(ع)» است که هنوز در آسمان عراق طنینانداز شده است.
اربعین امسال، بار دیگر صحنه نمایش شکوهمندترین جلوههای انسانیت بود. فارغ از هر نژاد، زبان و ملیتی، زائران در مسیر نجف تا کربلا، یک قبیله واحد بودند: «قبیله عشاق حسین(ع).» هر قدم، یک ذکر بود و هر نگاه، یک دنیا حرف داشت. ستونهای سیمانی جاده که با شمارههایشان، مسافت باقیمانده را نه، که میزان اشتیاق را اندازه میگرفتند؛ حالا شاهدان خاموش این حماسه عظیماند. آنها دیدند که چگونه دستهای پینهبسته یک پیرمرد روستایی عراقی، پاهای خسته زائری از آن سوی دنیا را ماساژ میداد و چگونه لبخند کودکی که با سینی خرما به استقبال مهمانان میآمد، تمام خستگی راه را از تن میزدود.
حالا که سفر به پایان رسیده، قابها برای روایتگری باقی ماندهاند. از همهمه و تراکم جمعیت در جادههای پیادهروی تا اشکهای بیامان در لحظه تلاقی چشم با گنبد طلایی اباعبدالله(ع) در بینالحرمین. این تصاویر، تنها برشی از یک حقیقت بیکران نیستند؛ آنها شناسنامههای مصور یک عشق عمیق و ریشهدارند. هر عکس، یک موکب است؛ یک زیارت است؛ یک دنیا حرف نگفته که از نگاهها، دستهای به هم گرهخورده و قدمهای استوار، بیرون میتراود. این گزارش تصویری، تلاشی است برای ثبت گوشهای از این اقیانوس بیکران؛ سفری دوباره به دلِ راه و مرور خاطراتی که تا اربعین دیگر، چراغ راه زائران خواهد بود. دلتنگی، سوغات مشترک همه کسانی است که این راه را پیمودهاند؛ سوغاتی که شیرینی وصال را در خود پنهان دارد.
اینجا نقطه تلاقی اشک و اشتیاق است؛ زائران در ورودی حرم، با شعار «ادخلوها بسلام آمنین» به حریم امن حسینی وارد میشوند.
همبستگی امت اسلامی در قلب کربلا؛ پرچم فلسطین در کنار دیگر پرچمها، نماد پیوند آرمانهای حسینی با مسائل روز جهان اسلام بود.
اقیانوسی از دستهای ملتمس که هر کدام روایتی از یک حاجت و تمنا را بر ضریح ششگوشه حک میکنند.
در ازدحام وصل، گاهی یک لحظه خلوت کافی است تا دلی آرام گیرد و دستی به مأمن همیشگیاش برسد.
مسیر به مقصد ختم میشود؛ بیرق سرخ «یا لثارات الحسین» در پیشزمینه گنبد طلایی، نمایی از اوج شکوه راهپیمایی اربعین.
غروب دلانگیز بینالحرمین؛ جایی که آسمان و زمین در حسی مشترک از شور و دلتنگی به هم میپیوندند.
شبهای کربلا با بیرقهای برافراشته روشن است؛ پرچمهای سرخ و سیاه، نماد خون و عزا، بر فراز سر زائران به اهتزاز درمیآیند.
«ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه»؛ نماد کشتی نجات در میان اقیانوس جمعیت عزادار در بینالحرمین، تفسیری بصری از این حدیث نبوی است.
اینجا نقطه جوشش اقیانوس ارادت است؛ جایی که هر دست، تمنایی را بهسوی ضریح ششگوشه روانه میکند.
لحظهای برای خلوت با معبود؛ زمزمههای عاشقانه زیارت اربعین در قاب گنبد و بارگاه حسینی.