خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: «زنگزور» منطقهای تاریخی در جنوب ارمنستان است. این منطقه در «عهدنامه گلستان» در زمان قاجار از ایران به روسیه واگذار شد و بعد از فروپاشی جماهیر شوروی به ارمنستان تعلق گرفت. این منطقه مهمترین مسیر ترانزیتی به شمار میرود که ایران از این مسیر به اروپا دسترسی دارد.
کریدور زنگزور پس از دیدار اخیر نیکول پاشینیان و الهام علیاف در کاخ سفید و با میانجیگری دونالد ترامپ وارد فاز تازهای شد؛ دو طرف «اعلامیه صلح» و تفاهمهای تجاری–امنیتی را امضا کردند و مسیر اتصال آذربایجان به نخجوان با عنوان «مسیر ترامپ برای صلح و شکوفایی» (TRIPP) در دستور کار قرار گرفت. طبق اعلام برخی رسانهها سران ارمنستان و جمهوری آذربایجان این مسیر را به مدت ۱۰۰ سال به آمریکا اجاره داده اند.
ایران پیش از این بارها تأکید کرده که هرگونه خدشه به مرز ایران–ارمنستان و هر تغییر ژئوپلیتیک در قفقاز جنوبی خط قرمز است و نسبت به پیامدهای ترانزیتی و امنیتی این طرح هشدار داده، با این حال برخی از اظهارات اخیر مقامات دولت ایران اینگونه القا میکند که ایجاد چنین دالانی در مرزهای شمالی ایران چندان تهدیدآمیز نیست و «نباید این مسئله را بزرگ جلوه داد.»
در همین راستا خبرنگار مهر برای بررسی ابعاد و پیامدهای کریدور زنگزور برای منافع ملی ایران و همچنین تدقیق اظهارات مقامات دولتی، گفتگویی با احسان موحدیان کارشناس ارشد قفقاز انجام داده که متن کامل آن در ادامه میآید:
سخنگوی دولت اخیراً اعلام کردند که گذرگاه زنگزور ربطی به ازدسترفتن مرزهای ایران ندارد و «بخش کوچکی از نقشه است.» این اظهارات چقدر با واقعیت روی زمین همخوانی دارد؟ آیا واقعاً کریدور زنگزور تهدیدی برای منافع و مرزهای ایران نیست؟
صحبتهای فاطمه مهاجرانی سخنگوی دولت درباره کریدور زنگزور مبنی بر اینکه زنگزور ربطی به از دست رفتن مرزهای ایران ندارد و بخش کوچکی از نقشه است مطابق با واقعیت نیست. وقتی قصد داشته باشند چنین اقدامات تندی علیه کشوری انجام بدهند که تمامیت ارضی، امنیت و وضعیت ژئوپلیتیک آنها در سایر کشورها تحت تأثیر قرار بگیرد، با صدای بلند آن را اعلام نمیکنند؛ چون اولاً افکار عمومی جهان چنین طرحهایی را نمیپذیرد. دوماً از توجیه حقوقی و قانونی برخوردار نیستند. معمولاً نیات توسعه طلبانه کشورها مخفی میماند و برای اهدافشان از روشهای نامحسوس و هوشمندانه استفاده میکنند.
آمریکا که به واسطه زنگزور میخواهد با ما همسایه بشود، هرگز به صراحت اعلام نخواهد کرد که من نقش توسعه طلبانه در سر دارم. این کشور از روشهای مختلفی استفاده میکند تا اقدامات خود را مشروع جلوه بدهد و به اهداف خودش برسد. کریدور زنگزور تکهای از یک پازل است که سایر تکههای آن انجام شده اند و فقط همین یک تکه مانده است. در مرزهای شمال غربی مرز ۴۰ تا ۱۳۰ کیلومتری با قره باغ ارمنستان داشتیم که این مرز تا وقتی که دست ارامنه بود برای نگهداری و حفظ امنیت آن حتی از یک سرباز استفاده نکردیم. بعد از آنکه آنها ما را فریب دادند و گفتند یک جنگ محلی است و در نهایت به دست آذربایجان افتاد، حضور نیروهای تکفیری، رژیم صهیونیستی و ناتو در آن منطقه دیده شد.
نیروهای تکفیری دستگیر شدند. از صهیونیستها هم در مرز به بهانه کار اقتصادی فیلم گرفته شد. معلوم است به جای اینکه بگویند میخواهیم حمله کنیم از کار اقتصادی مایه میگذارند و بعد متوجه کارخانه ساخت پهپاد مشترک آنها با آذربایجان و کارهای اطلاعاتی_ امنیتیشان میشویم. هر هفته حداقل یک یا دو پرواز از هواپیمای باری از سرزمینهای اشغالی به آذربایجان انجام میشود؛ در واقع کریدور آن منطقه تکمیل شده و تا بهار سال آینده راه آهن، تونل و جادهای که میخواستند بسازند در این کریدور تکمیل خواهد شد.
چه نیروها و کشورهای دیگری در ایجاد این گذرگاه دخیل هستند؟
تفاهم زنگزور بسته شده و جنبه الزام آور حقوقی ندارد؛ به هر حال خبر خوبی برای ما نیست؛ رژیم صهیونیستی، انگلیس و ترکیه در آذربایجان فعالیت زیادی دارند. طرف آمریکایی به بهانه اقتصادی در قالب ایجاد کنسرسیوم با ارمنستان پای خود را به این منطقه باز خواهد کرد که برای ما خوشحال کننده نیست. ممکن است منجر به ایجاد تأسیساتی بشود که ما نمیدانیم چه هستند! حتی به بهانه امنیت ممکن است نیروهای نظامی یا شرکتهای خصوصی نظامی امنیتی را در آن منطقه مستقر بکنند. درست است که اعلام نکردند میخواهیم مرزهای ایران در ارمنستان را از بین ببریم ولی میتوانند با انجام مجموعه اقداماتی امنیت این مرز را به خطر بیندازند. اینها برای کشور تبعات امنیتی دارد. حالا اینکه بگوییم خطری وجود ندارد و همه چیز عادی به نظر میرسد، بسیار ساده انگارانه است؛ ساده سازی مسائل پیچیده.
اصولاً مسائل حوزه علوم انسانی به خصوص مسائلی که با امنیت ملی و تمامیت ارضی کشورها و حفظ مرزها ارتباط دارند مسائل چند جانبه پیچیده ای هستند که باید به طور عمیق در مورد آنها فکر و بحث کرد. اینطور ساده سازی مسائل باعث میشود ما درک درستی از واقعیت نداشته باشیم و در تحلیلهایمان با خطا مواجه بشویم و از طرفی اظهار نظرهای اینچنینی باعث میشود خیال طرف مقابل را راحت کنیم که ما از جانب رفتارهای آنها تهدیدی احساس نمیکنیم. در واقع ما نباید به این صراحت اظهار بکنیم که از تحرکات آمریکا احساس خطری نمیکنیم و اتفاق خاصی نیفتاده و مسائل را ساده سازی کنیم.
تحلیل شما درباره توافقنامه ۱۷ بندی بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان چیست؟ در این توافق به قطعشدن مرزهای ایران اشاره شده است یا نه؟
در این توافقنامه ۱۷ بندی به قطع شدن مرزهای ایران اشارهای نشده است. توافقنامه مذکور دارای اشکالاتی است و ابهاماتی وجود دارد که میتواند مشکل آفرین باشد. تعیین مرزها به مذاکرات آینده موکول شده است. در این توافقنامه مطرح شده است که برای مشخص شدن مرزها باید به نقشههایی که در آن مرزهای بین اتحاد جماهیر شوروی مشخص شده، استناد کرد؛ چون این مرزها توسط جامعه بین المللی به رسمیت شناخته شده است. درباره مرزهای جماهیر شوروی نقشههای بسیاری وجود دارد که بعضی از این نقشهها مورد قبول ارمنستان است و برخی مورد پذیرش باکو. الهام علی اف که اشغال سیونیک را در سر میپروراند، بعید است این نقشهها را بپذیرد و آن را مورد استناد و بررسی قرار بدهد. مرزهای آذربایجان در نقشههای دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی و قبل از این دههها متفاوت است، این مشکل نه فقط درباره مرزهای ارمنستان_ آذربایجان بلکه در مورد مرزهای قزاقستان_ تاجیکستان نیز وجود دارد.
مثلاً در ماده چهارم این توافق آمده که دخالت در امور داخلی کشورها ممنوع است. روزی که پیش نویس های قرارداد امضا میشد، علی اف گفت که تا زمانی که قانون اساسی ارمنستان تغییر نکند نمیتوانیم صلح داشته باشیم. این صحبت علی اف عملاً دخالت در امور داخلی یک کشور است. همچنین در ماده هفتم اشاره شده است که اسقرار نیروهای طرف سوم در مرز دو کشور ممنوع است. این قضیه با توجه به اینکه ارمنستان نسبت به آذربایجان در موضع ضعف قرار دارد، توان دفاعی این کشور کاهش پیدا میکند و آذربایجانی که از حمایت ترکها برخوردار است میتواند در درگیریهای احتمالی دست برتر را داشته باشد.
ماده دیگری نیز به پس گرفتن دعاوی دادگاه بین المللی مربوط است. ارمنستان دست پیش دارد. پروندههایی که توسط ارمنستان علیه باکو مطرح شده به نفع این کشور است. ترامپ محدودیتهایی که در دهه ۹۰ برای صادرات اسلحه از آمریکا به آذربایجان وجود داشت را لغو کرد که در توافقنامه به آن اشارهای نشده است. در واقع دست آذربایجان برای خرید سلاح از آمریکا باز گذاشته شده است. این قضیه نه تنها برای ارمنستان حتی برای ایران هم میتواند خطرناک باشد. آذربایجان با رژیم صهیونیستی همکاری گسترده دارد و این رژیم جعلی سعی دارد از خاک آذربایجان علیه ایران استفاده کند.
با این اوصاف ساده سازی چنین مسائل پیچیده و پاک کردن صورت مساله و انکار حقایق توسط خانم مهاجرانی و اعضای دولت کار اشتباهی است. آنها باید صادقانه بگویند این مسائل وجود دارد و توسط دولت چنین اندیشیده شده است. امروز قفقاز زمین بازی کشورهای مختلفی شده است. یکی از جاسوسان آمریکایی_ صهیونیستی که کتابهای متعددی هم درباره تجزیه ایران نوشته است، چند هفته پیش مطرح کرد که ارمنستان باید بفهمد که ایران بعد از مسائل سوریه ضعیف شده است و ارمنستان باید به غرب تکیه کند. مسیر را باز کند تا از طریق این مسیر آمریکا به قفقاز و دریای کاسپین دسترسی داشته باشد.