پروژه زنگزور؛ ائتلاف ضدروسی و اهرم فشار به ایران در مرزهای شمالی؟ | دالان باریک سیاست

اقتصادنیوز جمعه 24 مرداد 1404 - 06:58
اقتصادنیوز: دولت علی‌اف آگاهانه سیاست تحریک‌آمیزی را دنبال کرده و تنش‌ها با مسکو را به یک بن‌بست دیپلماتیک تبدیل کرده است.

به گزارش اقتصادنیوز، روز جمعه ۱۷ مردادماه کاخ سفید میزبان رهبران آذربایجان و ارمنستان برای پایان دادن به چند دهه درگیری در قفقاز جنوبی بود. «دالان زنگزور» که از این‌ پس با عنوان «جاده ترامپ برای صلح و رفاه بین‌المللی» (TRIPP) از آن یاد خواهد شد، از جنوب ارمنستان عبور خواهد کرد و به آذربایجان مسیر مستقیمی به منطقه خودمختار نخجوان می‌دهد. ایالات‌متحده از حقوق توسعه انحصاری در این کریدور برخوردار خواهد بود و چنان‌که کاخ سفید گفته است، صادرات بیشتر انرژی و سایر منابع را تسهیل می‌کند.

محمدحسین باقی در هفته نامه تجارت فردا نوشت؛ بنا بر نوشته «اندرو آزبورن» در رویترز، روز جمعه ۱۷ مردادماه روزی سرنوشت‌ساز در تاریخ قفقاز جنوبی بود؛ روزی که ترامپ از «الهام علی‌اف»، رئیس‌جمهور آذربایجان، و «نیکول پاشینیان»، نخست‌وزیر ارمنستان، در کاخ سفید استقبال کرد و شاهد امضای بیانیه مشترک آنها با هدف پایان دادن به درگیری‌های چنددهه‌ای بود.

روسیه، به‌عنوان یک میانجی سنتی و متحد ارمنستان در منطقه مهم استراتژیک قفقاز جنوبی که نامش با خطوط لوله نفت و گاز درهم‌آمیخته است، با وجود استقرار مرزبانانش در مرز میان ارمنستان و ایران، در این اجلاس حضور نداشت. درحالی‌که مسکو اعلام کرد از این اجلاس حمایت می‌کند، اما پیشنهاد داد که «راهکارهای توسعه‌یافته توسط خود کشورهای منطقه با حمایت همسایگان نزدیکشان یعنی روسیه، ایران و ترکیه» اجرا شود تا از آنچه آن را «تجربه غم‌انگیز» تلاش‌های غرب برای میانجیگری در خاورمیانه می‌نامد، جلوگیری شود. باکو و ایروان از اواخر دهه ۱۹۸۰، زمانی که ناگورنو-قره‌باغ (یک منطقه کوهستانی آذربایجانی که اکثر ساکنان آن ارمنی‌تبار هستند) با حمایت ارمنستان از آذربایجان جدا شد، با هم اختلاف داشته‌اند. آذربایجان در سال ۲۰۲۳ کنترل کامل منطقه را پس گرفت و تقریباً تمام ۱۰۰ هزار ارمنی‌تبار این سرزمین را به ارمنستان فراری داد.

«الین سلیمانوف»، سفیر آذربایجان در بریتانیا، گفت: «فصل دشمنی بسته شده است و اکنون ما به سمت صلح پایدار حرکت می‌کنیم.» سلیمانوف -که به‌عنوان فرستاده سابق در واشنگتن که پیش از آن هم در دفتر علی‌اف کار می‌کرد، یکی از دیپلمات‌های ارشد کشورش است- گفت: «این یک تغییر پارادایمی است.» سلیمانوف گفت تنها یک مانع باقی مانده است و آن اصلاح قانون اساسی ارمنستان برای حذف اشاره به قره‌باغ کوهستانی است. او گفت: «آذربایجان آماده است هر زمان که ارمنستان به تعهد اولیه خود مبنی بر لغو ادعای ارضی علیه آذربایجان در قانون اساسی خود عمل کند، آن را امضا کند.»

پاشینیان سال جاری خواستار همه‌پرسی برای تغییر قانون اساسی شد، اما هنوز تاریخی برای آن تعیین نشده است. قرار است ارمنستان در ژوئن ۲۰۲۶ (خردادماه ۱۴۰۵) انتخابات پارلمانی برگزار کند و انتظار می‌رود قانون اساسی جدید قبل از رای‌گیری تدوین شود. رهبر ارمنستان در «ایکس» نوشت که اجلاس واشنگتن راه را برای پایان دادن به دهه‌ها درگیری و ایجاد ارتباطات حمل‌ونقل آزاد که فرصت‌های اقتصادی استراتژیک را فراهم می‌کند، هموار کرده است. سلیمانوف در پاسخ به این پرسش که مسیر ریلی ترانزیتی چه زمانی آغاز به کار خواهد کرد، گفت که این امر به همکاری میان ایالات‌متحده و ارمنستان بستگی دارد که در حال مذاکره هستند.

«جاشوا کوچرا»، تحلیلگر ارشد قفقاز جنوبی در گروه بین‌المللی بحران، گفت که ترامپ ممکن است به پیروزی آسانی که امیدوار بود، دست نیافته باشد، زیرا این توافقات بسیاری از پرسش‌ها را بی‌پاسخ گذاشته است. مسئله قانون اساسی ارمنستان همچنان تهدیدی برای مختل شدن این روند است و مشخص نیست که کریدور حمل‌ونقل جدید در عمل چگونه کار خواهد کرد. کوچرا گفت: «جزئیات کلیدی، از جمله در مورد نحوه عملکرد بازرسی‌های گمرکی و امنیتی و ماهیت دسترسی متقابل ارمنستان به خاک آذربایجان، مشخص نشده است. این موارد می‌توانند موانع جدی باشند.»

یکم) فعال شدن ترکیه و اسرائیل در قفقاز جنوبی

رهبران ارمنستان و آذربایجان روز جمعه در کاخ سفید توافق صلحی را امضا کردند که نفوذ ایالات‌متحده، ترکیه و اسرائیل را در قفقاز جنوبی به ضرر روسیه و ایران افزایش می‌دهد. «امبرین زمان» در المانیتور نوشت، یکی از عناصر کلیدی این توافق، ایجاد یک کریدور حمل‌ونقل از آذربایجان از طریق ارمنستان و به منطقه نخجوان آذربایجان در مرز ترکیه خواهد بود. آذربایجان مدت‌هاست اصرار دارد که این کریدور بخشی از هرگونه توافق صلح با ارمنستان باشد و بدون تسلیم شدن در برابر کنترل‌های مرزی ارمنستان، دسترسی نامحدود از طریق این کشور به آذربایجان داده شود. این پل زمینی که از منطقه استراتژیک سیونیک (ارمنستان) به طول ۳۲ کیلومتر یا حدود ۲۰ مایل عبور می‌کند، به موازات مرز ایران امتداد خواهد یافت. تهران به‌شدت با این توافق مخالف است زیرا عملاً مرز این کشور با ارمنستان را از بین برده و در نتیجه ارتباط زمینی ایران را با همسایه‌اش گرجستان و دریای سیاه قطع می‌کند. از نظر ایران، این امر به متحد اصلی آذربایجان، یعنی اسرائیل، آزادی عمل بیشتری برای جاسوسی از ایران می‌دهد.

مزیت فوری زنگزور (جاده ترامپ برای صلح و رفاه بین‌المللی) برای آنکارا دسترسی مستقیم به بازارهای آسیای میانه بدون نیاز به عبور از ایران خواهد بود. استیو ویتکاف، فرستاده ویژه ایالات‌متحده، پس از سفر اوایل امسال خود به باکو، از توافق طرفین بر سر پیشنهادی که به شرکت‌های آمریکایی حق اجاره ۹۹ساله می‌دهد خبر داد. این توافق، شکست بزرگی برای روسیه است، چراکه روسیه پس از یک جنگ کوتاه اما خونین بر سر منطقه قره‌باغ کوهستانی، میانجی توافق صلح ۲۰۲۰ میان ارمنستان و آذربایجان بود. حمایت نظامی اسرائیل و ترکیه به آذربایجان اجازه داد تا تمام سرزمین‌هایی را که در جنگ قبلی در اوایل دهه ۱۹۹۰ از دست داده بود، پس بگیرد؛ روسیه این‌بار نتوانست مانند آن زمان به نجات ارمنستان بشتابد.

طبق مفاد آتش‌بس هماهنگ‌شده از سوی کرملین، قرار بود نیروهای روسی در امتداد مسیر ترانزیت پیشنهادی مستقر شوند و جای پای بیشتری در فضای شوروی سابق به دست آورند. پاشینیان -که رهبری انقلاب مخملی ارمنستان در سال ۲۰۱۸ را بر عهده داشت که به سرنگونی یک چهره طرفدار کرملین منجر شد- پس ‌از این درگیری، به طرز چشمگیری از روسیه فاصله گرفت و با دشمن تاریخی ارمنستان یعنی ترکیه و غرب ارتباط برقرار کرد. پاشینیان محاسبه کرده که دوستی با ترکیه و غرب، کشور محصور در خشکی او را از تجاوزات بیشتر آذربایجان مصون خواهد کرد. این محاسبه اشتباه از آب درآمد زیرا آذربایجان در سپتامبر ۲۰۲۳ دومین حمله برق‌آسا را آغاز کرد و عملاً کل جمعیت قومی ارمنی قره‌باغ را در عرض چند روز بیرون راند و کنترل کامل این منطقه محصور را به دست گرفت. بااین‌حال، پاشینیان مسیر خود را تغییر نداد. اگرچه نرخ محبوبیت او کاهش یافته است، اما همچنان از رقبای طرفدار کرملین خود جلوتر است و انتظار می‌رود در انتخابات پارلمانی که قرار است سال آینده برگزار شود، پیروز شود.

توافق روز جمعه به او قدرت بیشتری می‌دهد و احتمالاً هرگونه مانع پایدار برای برقراری روابط دیپلماتیک میان ترکیه و ارمنستان را از بین می‌برد. این دو همسایه از ژانویه ۲۰۲۲ مذاکرات عادی‌سازی روابط را آغاز کرده‌اند. بااین‌حال، ترکیه اصرار دارد که تنها پس ‌از آنکه ایروان تمام خواسته‌های آذربایجان را برآورده کند، می‌تواند مرز زمینی بسته خود با ارمنستان را بازگشایی کرده و سفارت خود را در آنجا تاسیس کند. این درخواست نیاز به تغییر قانون اساسی دارد. پاشینیان از این تغییر استقبال می‌کند، اما به آذربایجان گفته که تنها زمانی می‌تواند آن را عملی کند که منافع صلح به مردم برسد. طبق قانون اساسی ارمنستان، هرگونه تغییر در مواد آن باید به همه‌پرسی عمومی گذاشته شود. اگرچه اختلافاتی وجود دارد اما اجماع کلی این است که میانجیگری ایالات‌متحده خطر درگیری مجدد را به میزان قابل‌ توجهی کاهش می‌دهد.

دوم) آرامش تابستانی در کنار فعالیت دیپلماتیک

«وارطان اسکانیان»، وزیر خارجه سابق ارمنستان، بر این باور است که اگرچه آرامش تابستانی جای خود را به فعالیت‌های دیپلماتیک داده است اما چشم‌انداز عادی‌سازی روابط میان دو کشور توجه بین‌المللی را به خود جلب کرده است. با وجود تمام دست دادن‌های تشریفاتی و بیانیه‌های با دقت نوشته‌شده اما یک پرسش اساسی باقی است: آیا این توافق صلح به‌راستی صلحی پایدار را به ارمغان می‌آورد، یا صرفاً آرامش را بر بحرانی که عمیقاً حل‌نشده باقی‌ مانده است، تحمیل می‌کند؟

اگرچه کریدور زنگزور به‌عنوان مسیری برای تجارت و ادغام منطقه‌ای مطرح می‌شود، اما از نظر قانونی دارای ابهاماتی است. وضعیت مبهم آن باعث ایجاد نگرانی در ارمنستان شده و بسیاری نگران‌اند که این کریدور ممکن است حاکمیت ملی را تضعیف کند. بستن زنگزور تنها ارتباط زمینی مستقیم این کشور با ایران را قطع می‌کند. این باعث هشدار تهران شده و لایه دیگری از بی‌ثباتی را به منطقه‌ای که وضعیت در آن شکننده است، اضافه می‌کند. آذربایجان نه‌تنها به دنبال دسترسی ترانزیتی، بلکه به دنبال کریدوری عاری از گمرک، اقتدار قانونی یا حضور امنیتی ارمنستان است.

قفقاز جنوبی مدت‌هاست که از سوی غرب به‌عنوان یک کریدور استراتژیک دیده می‌شود: مسیری برای انرژی دریای خزر، وزنه تعادل در برابر نفوذ روسیه و یک منطقه حائل در امتداد مرز شمالی ایران. برای اتحادیه اروپا، میانجیگری برای توافق صلح میان ارمنستان و آذربایجان با تلاش گسترده‌تر آن برای کاهش حضور روسیه در منطقه همسو است. از دیدگاه باکو اما تحکیم دستاوردهای نظامی، تضمین دسترسی مستقل به نخجوان و بستن فصل درگیری مهم است. اما برای ایروان، محاسبات بسیار پیچیده‌تر است. هر توافقی که حاکمیت ارمنستان را تضعیف کند، آوارگی‌های گذشته را مشروعیت بخشد یا نتواند ضمانت‌های معتبری برای ارمنی‌های قومی فراهم کند، خطر تبدیل‌ شدن به یک بمب ساعتی را به همراه دارد که باعث ایجاد نارضایتی در داخل می‌شود.

سوم) ترامپِ صلح‌ساز؟

اکونومیست هم در روایت خود می‌نویسد، قفقاز جنوبی موزاییکی از رقبای متخاصم و مرزهای بسته است. پست‌های دیده‌بانی و سنگرها در مرزهای آن قرار دارند. در ۸ آگوست، دونالد ترامپ با رهبران آذربایجان و ارمنستان دیدار کرد. ارمنستان موافقت کرد که یک مسیر حمل‌ونقل تحت مدیریت آمریکا را در سراسر قلمرو خود باز و آذربایجان را به نخجوان متصل کند. این کریدور، «جاده ترامپ برای صلح و رفاه بین‌المللی» (TRIPP) نامیده شد. این توافق، روسیه و ایران را تضعیف خواهد کرد. این یک معاهده صلح رسمی نیست. اما راه را برای یک وضعیت بهتر هموار می‌کند: پایان دادن به یکی از حل‌نشده‌ترین درگیری‌های جهان و تنش‌زدایی منطقه‌ای، از جمله عادی‌سازی روابط ارمنستان با ترکیه. اینکه آیا این اتفاق می‌افتد یا خیر، آزمونی برای دیپلماسی آمریکا و البته ارمنستان و آذربایجان خواهد بود.

ارمنستان و آذربایجان بیش از ۳۵ سال است که با هم در حال جنگ هستند. در اواخر دهه ۱۹۸۰، با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، جدایی‌طلبان تحت حمایت ارمنستان، قره‌باغ کوهستانی، منطقه‌ای در داخل آذربایجان را تصرف کردند و بعداً یک منطقه حائل ساختند. آذربایجان، که صنعت نفت و گازش رونق گرفت، ارتشی قدرتمند مجهز به پهپادها و موشک‌های ترکیه و اسرائیل ساخت. در سال ۲۰۲۰، منطقه اطراف قره‌باغ کوهستانی را پس گرفت و در سال ۲۰۲۳، خودِ این سرزمین را پس گرفت. از اوایل سال ۲۰۲۴، دو طرف به‌تدریج به سمت یک معاهده صلح پیش رفتند. در مذاکرات قبلی، آنها به واسطه‌هایی مانند روسیه، ترکیه یا گروه مینسک متکی بودند.

دو مانع باقی ماند. اولین مانع، اصرار آذربایجان بر این بود که ارمنستان ارجاعات به قره‌باغ کوهستانی را از قانون اساسی خود حذف کند، که این مستلزم همه‌پرسی خواهد بود. مانع دوم، درخواست آذربایجان برای ایجاد یک کریدور حمل‌ونقل به نخجوان بود. در سال ۲۰۲۰، به‌عنوان بخشی از توافق آتش‌بس، علی‌اف و پاشینیان توافق کردند که مسیری را تحت نظارت مقامات روسی باز کنند. هر دو نفر بعداً از ایده مشارکت روسیه خودداری کردند، اما نتوانستند در مورد جایگزینی به توافق برسند. ترامپ یک راه‌حل ارائه داد. ارمنستان زمین را به مدت ۹۹ سال به آمریکا اجاره خواهد داد که پیمانکارانی را برای اجرای این مسیر استخدام خواهد کرد. این امر به آمریکا سهم بلندمدتی در امنیت منطقه می‌دهد. روسیه از این بابت خشمگین است.

آمریکا به ارمنستان و آذربایجان پیشنهادهای تشویقی داده است. رئیس شرکت دولتی انرژی آذربایجان، SOCAR، به همراه علی‌اف از واشنگتن بازدید کرد تا قراردادی با اگزون موبیل امضا کند. ارمنستان که فاقد منابع طبیعی (مانند آذربایجان) است، چیز کمتری برای ارائه به رئیس‌جمهور «تجارت‌دوست» آمریکا دارد، اما در زمینه هوش مصنوعی و نیمه‌هادی‌ها از او حمایت خواهد شد. ترامپ همچنین تحریم‌هایی را که در سال ۱۹۹۲ وضع شده بود و همکاری نظامی با آذربایجان را ممنوع می‌کرد، لغو کرد. او از «همکاری استراتژیک» با آذربایجان، که متحد مهم اسرائیل در قفقاز است، خبر داد.

این توافق صلح همچنین می‌تواند راه را برای ترکیه و ارمنستان هموار کند تا اختلافات خود را کنار بگذارند. «نگار گوکسل»، از گروه بین‌المللی بحران، می‌گوید: «تنش با ارمنستان، از نظر نفوذ منطقه‌ای، پاشنه‌آشیل ترکیه بوده است.» ترکیه برای جلب رضایت علی‌اف، عادی‌سازی روابط با ارمنستان را مشروط به توافق صلح میان آذربایجان و ارمنستان کرده است. به نظر می‌رسد که اکنون این مانع از بین رفته است. ترکیه ممکن است تصمیم بگیرد مرز خود با ارمنستان را که در همبستگی با آذربایجان در جریان درگیری قره‌باغ کوهستانی در سال ۱۹۹۳ بسته بود، باز کند. گوکسل پیش‌بینی می‌کند: «اوضاع به‌سرعت پیش خواهد رفت.»

بااین‌حال، در بحبوحه هیاهوی ترامپ، این توافق هنوز کارهای زیادی برای انجام دادن دارد. در واشنگتن، علی‌اف و پاشینیان نام خود را بر توافق‌نامه صلح رسمی نهادند، اما آن را امضا نکردند و درخواست آذربایجان از ارمنستان برای تغییر قانون اساسی‌اش برآورده نشده است. دلایلی هم برای احتیاط وجود دارد. پاشینیان محبوب نیست: فقط ۱۳ درصد از ارامنه می‌گویند که به او اعتماد دارند. تندروهای ملی‌گرا، از جمله رابرت کوچاریان، رئیس‌جمهور سابق، او را به زیر سوال بردن حاکمیت ارمنستان متهم می‌کنند. برگزاری همه‌پرسی که آذربایجان خواستار آن است، تفرقه‌انگیز خواهد بود و انتخابات سال آینده به روسیه فرصتی برای دخالت خواهد داد. در ماه ژوئن، دولت ارمنستان اعلام کرد که کودتایی را که برای ماه سپتامبر برنامه‌ریزی ‌شده بود، خنثی کرده است. آذربایجان همچنین می‌تواند روند صلح را مختل کند. علی‌اف تهدید کرده بود که این کریدور حمل‌ونقل را -در صورت لزوم- با زور تصرف خواهد کرد. او در خیال‌پردازی‌های الحاق‌گرایانه‌ای مانند «آذربایجان غربی» نامیدن ارمنستان غرق شده است. «لارنس بروئرز»، تحلیلگر چتم هاوس، می‌گوید که اگر چنین صحبت‌هایی ادامه یابد، برای صلح آسیب‌رسان خواهد بود. تسلط نظامی آذربایجان فقط اعتماد ارمنستان را سخت‌تر می‌کند. از نظر تاریخی، صلح در قفقاز جنوبی اغلب از سوی قدرت‌های خارجی به ارمغان آورده شده است. بروئرز می‌گوید: «در سال ۲۰۲۰ روسیه و ترکیه، در دهه ۱۹۹۰ گروه مینسک و در دهه ۱۹۲۰ بلشویک‌ها بودند.» ترامپ آمریکا را به‌عنوان آخرین میانجی صلح در یک منطقه دشوار معرفی کرده است. اینکه این صلح دوام بیاورد یا نه، در کنترل او نخواهد بود.

«اریک بازیل-ایمیل» و «جیک تریلور» هم در پولیتیکو نوشتند، ترامپِ مشتاق جایزه صلح نوبل می‌گوید جلوی شش جنگ را گرفته است؛ «به‌طور متوسط حدود یک جنگ در ماه.» «مایک کارپنتر»، که به‌عنوان مدیر ارشد اروپا در شورای امنیت ملی دولت بایدن خدمت می‌کرد، می‌گوید: «ما... به یک توافق صلح مصوب دست نیافتیم، اما جوهره و اصول اصلی یک توافق صلح که میان دو طرف توافق شده بود را به‌دست آوردیم.» مقامات سابق گفتند که علی‌اف و پاشینیان هر دو به چهارچوب‌هایی که تیم بایدن ترسیم کرده بود، واکنش مثبت نشان دادند، اما باکو ترجیح داد قبل از تعهد به هرگونه توافق صلح، منتظر انتخابات ریاست‌جمهوری بماند. «متیو برایزا»، سفیر سابق ایالات‌متحده در آذربایجان، استدلال کرد که وخامت روابط میان روسیه و آذربایجان نیز به تحقق این توافق کمک کرد. در روز کریسمس ۲۰۲۴، روسیه یک هواپیمای مسافربری آذربایجانی را با استفاده از یک موشک زمین‌به‌هوا سرنگون کرد. ولادیمیر پوتین، رهبر روسیه، بابت این حادثه عذرخواهی کرد، اما نپذیرفت که مسکو در سرنگونی هواپیما به‌عمد تقصیر داشته است.

توافق روز جمعه امتیازات زیادی به باکو می‌دهد. ایالات‌متحده دوباره به آذربایجان کمک‌های امنیتی ارائه خواهد داد (که در مقطعی بالغ بر ۱۰۰ میلیون دلار شامل بودجه و تجهیزات نظامی می‌شد). واشنگتن همچنین از گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا، خارج خواهد شد. گروه‌های دیاسپورای ارمنی از این توافق‌نامه در کاخ سفید انتقاد کرده‌اند و معتقدند که با به تعویق انداختن بحث‌ها در مورد حق ارمنی‌های آواره‌شده از منطقه قره‌باغ کوهستانی در سال ۲۰۲۳ برای بازگشت به سرزمین‌های خود، و همچنین وضعیت اسرای جنگی گرفته‌شده توسط آذربایجان و اماکن فرهنگی ارمنستان در این منطقه، مانع هرگونه صلح پایدار می‌شود. اما کاخ سفید اصرار دارد که این توافق‌نامه همچنان برای ایروان مثبت است. بخشی از وفادارترین پایگاه طرفداران ترامپ در «ماگا» با برخی از دخالت‌های بین‌المللی ترامپ مخالف هستند. در گوشه و کنارها، امید این است که پایان دادن به درگیری ارمنستان و آذربایجان می‌تواند به ترامپ در پایان دادن به جنگ روسیه و اوکراین نیز کمک کند. ویکتوریا کوتس، که در دولت اول ترامپ به‌عنوان معاون مشاور امنیت ملی خدمت می‌کرد، گفت: «این ماجرای آذربایجان و ارمنستان پوتین را تحت ‌فشار قرار می‌دهد. این ترامپ است که صلح را به دو جمهوری شوروی سابق می‌آورد.»

چهارم) زنگزور؛ بهانه‌ای برای کنار زدن روسیه

توافق‌نامه سه‌جانبه ۹ نوامبر ۲۰۲۰ که از سوی الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور آذربایجان، نیکول پاشینیان، نخست‌وزیر ارمنستان و ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه امضا شد، به جنگ دوم قره‌باغ کوهستانی پایان داد. در بند پایانی آن آمده است: «تمام پیوندهای اقتصادی و حمل‌ونقل در منطقه باید بازگشایی شوند. جمهوری ارمنستان امنیت ارتباطات حمل‌ونقل بین مناطق غربی جمهوری آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان را تضمین می‌کند تا حرکت بدون مانع شهروندان، وسایل نقلیه و محموله‌ها در هر دو جهت تضمین شود. کنترل ارتباطات حمل‌ونقل از طریق سرویس مرزبانی سرویس امنیت فدرال روسیه اعمال خواهد شد.»

«هازال یالین» در گزارشی برای «The Cradle» نوشت، در این بند، هیچ مسیر یا کریدور خاصی به نام ذکر نشده است. بر اساس موضع تاریخی مسکو، واضح است که روسیه در نظر داشت راه‌آهن قفقاز -که از سال ۱۹۹۲ بسته ‌شده بود- را بازگشایی کند؛ راه آهنی که خط نخجوانش از ایروان عبور می‌کرد، در امتداد مسیرهای جاده‌ای از طریق خاک ارمنستان. اما تحولات پس از جنگ نشان می‌دهد که نه ایروان و نه باکو از این رویکرد حمایت نکردند. در عوض، هر دو بی‌سروصدا شروع به طرفداری از یک جایگزین کردند: کریدوری که مرز ایران را دربر می‌گیرد؛ به‌طور خاص، کریدور ۴۳کیلومتری زنگزور که برای دور زدن کنترل ارمنستان طراحی شده است.

برخلاف آنچه معمولاً به تصویر کشیده می‌شود، زنگزور تنها مسیر برای اتصال مجدد سرزمین اصلی آذربایجان به منطقه خودمختار نخجوان نیست. یک جایگزین دوم و منطقی‌تر، ایجاد مسیرهای جاده‌ای مستقیم از طریق ایروان یا قره‌باغ خواهد بود. این مسیرها، در صورت پیگیری، می‌توانند ادغام اقتصادی پایدار میان ارمنستان و آذربایجان را رقم بزنند، چیزی بسیار مهم‌تر از یک کریدور باریک جنوبی که صرفاً از مرز ایران عبور می‌کند و نخجوان را کنار می‌زند. بااین‌حال، این جایگزین به‌وضوح در گفتمان عمومی غایب است. یک راه‌حل سوم و مسلماً کاربردی‌ترین، در حال حاضر وجود دارد: راه‌آهن قفقاز که فعلاً خبری از آن نیست. اگر یک کریدور منطقه‌ای واقعی هدف همه طرفین باشد (کریدوری که به نفع هر دو کشور باشد و به‌طور بالقوه آنها را در جریان‌های تجاری گسترده‌تر شرق-غرب ادغام کند) احیای راه‌آهن منطقی‌ترین انتخاب خواهد بود. این سیستم که از قبل به‌صورت فیزیکی وجود دارد، برای حمل بار پایدارتر است و مزایای اتصال بلندمدت را ارائه می‌دهد. اما مشکل سیاسی اینجاست: راه‌آهن ارمنستان از سوی «راه‌آهن قفقاز جنوبی» (YuKJD) اداره می‌شود؛ امتیازی که از سال ۲۰۰۸ توسط «راه‌آهن روسیه» (RZD) بر اساس یک توافق ۳۰ساله به‌دست‌ آمده است. بازگشایی این مسیر، زیرساخت‌ها و نفوذ روسیه را تقویت می‌کند؛ دقیقاً همان چیزی که ایروان و باکو اکنون قصد جلوگیری از آن را دارند.

کمپین حذف روسیه

تحولات سیاسی اخیر در ارمنستان و آذربایجان شکی در مورد این هدف مشترک رهبران مربوطه باقی نمی‌گذارد. دولت علی‌اف آگاهانه سیاست تحریک‌آمیزی را دنبال کرده و تنش‌ها با مسکو را به یک بن‌بست دیپلماتیک تبدیل کرده است. هدف گسترده‌تر رئیس‌جمهور آذربایجان روشن است: حذف کامل روسیه از معادله منطقه‌ای. پاشینیان، که در سال ۲۰۱۸ به قدرت رسید، دیگر هیچ تلاشی برای پنهان کردن جهت‌گیری خود نمی‌کند. کل پروژه حکمرانی او بر اساس کنار گذاشتن مسکو بنا شده است. تردید روسیه در حمایت قاطع از ارمنستان در آخرین درگیری این کشور با آذربایجان، مسلماً موقعیت منطقه‌ای هر دو کشور را تضعیف و درها را برای ورود غرب باز کرد. پس از جنگ دوم قره‌باغ، دولت پاشینیان با ادعاهای کودتا مواجه شد، ژنرال‌های ارشد خود را برکنار کرد، روابط خود را با «سازمان پیمان امنیت جمعی» (CSTO) قطع کرد و به‌دنبال مداخله اتحادیه اروپا بود که هیچ‌کدام تصادفی نبودند. اینها نشانه‌های روشنی از گرایش به سمت غرب هستند. پاشینیان با این کار، به‌طور سیستماتیک تمام مخالفت‌های داخلی را خنثی کرد. اخیراً، او توجه خود را به کلیسای حواری ارمنی معطوف کرد. او خود را رهبر یک ماموریت ملی الهی اعلام و روحانیون را به بدعت‌گذاری، ضدملی بودن و دشمنی با دولت متهم کرد. پاشینیان اکنون متعهد شده است که شخصاً این نهاد را «پاک‌سازی» کند و اسقف اعظم ارمنستان، آکاپاهیان، را به نمایش «عدم ارتباط و پیوند کامل... با عیسی مسیح و آموزه‌های او» متهم می‌کند.

این پاکسازی سیاسی با برچیدن یکی از قدرتمندترین شبکه‌های سرمایه‌ای طرفدار روسیه در ارمنستان به اوج خود رسید: گروه کاراپتیان. کنترل آنها بر شبکه توزیع برق کشور -از طریق شبکه‌های برق ارمنستان- سلب شد و تحت کنترل دولت قرار گرفت. برای اولین‌بار، ملی‌سازی به ابزاری برای بیرون راندن نفوذ روسیه تبدیل شد. این زمینه‌ای است که کریدور بحث‌برانگیز زنگزور باید در متن آن درک شود. اگرچه بازگشایی راه‌آهن تحت مدیریت روسیه تاکنون آسان‌ترین راه‌حل بوده، اما با جاه‌طلبی‌های ژئوپولیتیک غرب‌محور باکو و ایروان در تضاد است. برای تحقق زنگزور، ارمنستان باید امتیاز «راه‌آهن قفقاز جنوبی» را لغو کند. این ممکن است خطرناک به نظر برسد، اما کاملاً با مسیر جدید این کشور همسوست. از دیدگاه ایروان، چنین گسستی فقط می‌تواند سرمایه و حمایت بیشتر غرب را به خود جلب کند.

محاسبات ایران و کریدور ارس

بااین‌حال، گزینه کریدوری دیگری نیز وجود دارد: کریدور ۱۰۷کیلومتری ارس که ۶۰ کیلومتر آن از خاک ایران عبور می‌کند. در سپتامبر ۲۰۲۳، رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه، علناً اعلام کرد که اگر ارمنستان زنگزور را مسدود کند، کریدور ارس می‌تواند به جای آن راه‌اندازی شود. یک ماه بعد، آذربایجان شروع به ساخت پلی بر روی رودخانه ارس در نزدیکی منطقه آگبند کرد. تا ژانویه ۲۰۲۴، ۱۵ درصد از کارهای جاده‌ای تکمیل شده و ساخت پل نیز در شرف اتمام بود. برنامه‌هایی برای خط آهن نیز در حال انجام است که همگی با تایید جمهوری اسلامی انجام می‌شوند. یالین، گزارشگر «The Cradle» بر این باور است که موضع ایران واضح و روشن است. در اواسط سال ۲۰۲۳، این کشور هرگونه کریدوری را که حاکمیت ارمنستان را دور بزند، قاطعانه رد کرد. منطق تهران ریشه در عمق استراتژیک دارد: اگر ارمنستان کنترل مرز جنوبی خود را از دست بدهد، ایران از یک همسایه تاریخی و یک کشور حائل طبیعی جدا خواهد شد. این صرفاً یک پارانویا نیست، بلکه یک نگرانی ژئوپولیتیک واقعی است.

حتی در جریان مذاکرات سه‌جانبه ۲۰۲۰ -قبل از اینکه ایده زنگزور به‌طور عمومی مطرح شود- ایران در مورد سیاست‌های کریدوری ابراز تردید کرد. تهران ممکن است نیات آذربایجان را درک کرده یا احساس کرده باشد که موضوع کریدور در نهایت به سمت دور زدن ارمنستان و روسیه سوق پیدا خواهد کرد. چنین بود که علی‌اکبر ولایتی رویکرد تهدید را در پیش گرفت و گفت: «... قفقاز یکی از حساس‌ترین نقاط جغرافیایی دنیاست و این گذرگاه نه به دالانی در مالکیت دونالد ترامپ، بلکه به گورستانی برای مزدوران ترامپ تبدیل خواهد شد.» رهبر عالی ایران هم در دیدار با پاشینیان در ۳۰ جولای، صراحتاً اظهار داشت که کریدور زنگزور «به منافع ارمنستان خدمت نمی‌کند». در ماه سپتامبر، روزنامه تهران تایمز گزارش داد که کمیته امنیت ملی مجلس، کریدور زنگزور را «خط قرمز حیاتی برای ایران» اعلام کرد و هشدار داد که هرگونه تلاشی برای تغییر مرزها یا تعادل ژئوپولیتیک، «پاسخی قوی و جدی» را در پی خواهد داشت.

با عقب‌نشینی روسیه، آمریکا وارد عمل شد

از سال ۲۰۲۲، تمرکز استراتژیک روسیه به جبهه اوکراین تغییر یافته و این کشور در قفقاز جنوبی با محدودیت نفوذ مواجه است. بند مربوط به کریدور -ماده ۹- از نظر عملکردی منسوخ شده است. در خلأ شکل‌گرفته، نظم منطقه‌ای همسو با غرب بی‌سروصدا در حال شکل‌گیری است. نیروهای حافظ صلح روسی اخراج شده‌اند. کسانی که امیدوار بودند علی‌اف گرایش غربی پاشینیان را محدود کند، شاهد امری خلاف آن هستند: دو کشور اکنون در حال تقویت برنامه‌های ضدروسی هستند. مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور ایران، در ۴ جولای ۲۰۲۵ علی‌اف را در خانکندی در آغوش گرفت، اما گیج‌کننده‌تر این است که چند روز بعد، علی‌اف و پاشینیان در امارات متحده عربی گردهم آمدند و در آنجا صحبت از یک توافق صلح دوجانبه، که زیربنای آن رویاهای زنگزور آنها بود، دوباره مطرح شد. سفر به واشنگتن و دیدار در کاخ سفید نقطه اوج این رویکرد بود: کنار زدن روسیه، در آغوش گرفتن غرب و تبدیل رویای زنگزور به یک واقعیت ژئوپولیتیک. تهران آشکارا نگران است. حضور آمریکا و متحدان اروپایی‌اش، دشمنان ایران را در جناح شمالی این کشور مستقر می‌کند، روسیه را کنار زده و ایران را به‌طور کامل دور می‌زند.

زنگزور؛ ائتلاف ضدروسی

چرا زنگزور به نقطه کانونی همه طرف‌ها، در منطقه و خارج از کشور، تبدیل شد؟ ایروان و باکو هر دو در سال ۲۰۲۰ توافق کردند که «تمام پیوندهای حمل‌ونقل» را بازگشایی کنند. بااین‌حال، در آوریل ۲۰۲۱، علی‌اف ناگهان این موضوع را تغییر داد و زنگزور را به‌عنوان یک اولویت مطرح کرد. او این تغییر را با استناد به انتقام‌جویی بالقوه ارمنستان توجیه کرد. بااین‌حال، دلیل واقعی یک ماه بعد آشکار شد، زمانی که او اظهار داشت که این کریدور ضروری است زیرا راه‌آهن ارمنستان تحت کنترل روسیه است. این اعتراف، بازی را آشکار کرد: هر دو، دولت روسیه را هدف قرار داده و مواضع ظاهراً خصمانه آنها به یک اتحاد ناگفته تبدیل شد.

این یک ائتلاف ضدروسی است که در پوشش دیپلماسی عمل‌گرایانه پنهان شده است. علی‌اف به‌عنوان عامل توانمندساز پاشینیان عمل می‌کند. آنچه طرفداران زنگزور نادیده می‌گیرند این است که بدون همسویی روسیه، هیچ مسیر ترانزیتی شرق به غربی از طریق این منطقه نمی‌تواند عملیاتی شود. در نهایت، پروژه زنگزور، به دور از یک طرح زیرساختی بی‌طرف، نشان‌دهنده تلاشی حساب‌شده برای به حاشیه راندن نقش مسکو در قفقاز و اهرمی برای اعمال فشار بر ایران در مرزهای شمالی‌اش است.

 

 

منبع خبر "اقتصادنیوز" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.