به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، بحران آب در ایران دیگر یک پیشبینی اقلیمی یا هشداری از زبان کارشناسان نیست؛ این بحران همین حالا در جریان است، مثل تب شدیدی که در بدن بیمار میدود و از شمال تا جنوب، از شرق تا غرب، شریانهای حیاتی کشور را گرفته. کمبود بارش، موجهای گرمای بیسابقه، و مهمتر از همه سوءمدیریت، امروز چنان حلقه را بر آب تنگ کرده که حتی استانهای پُرآب دیروز هم امروز بهصف جیرهبندی نزدیک شده اند.
در حوضهٔ خزر، باران هنوز میبارد اما نه به قاعده و نه به وقت. رودها لاغر شدهاند، و دریاچهٔ ارومیه، بزرگترین دریاچهٔ آبشور خاورمیانه، حالا بیشتر شبیه یک گورستان نمکیست تا پهنهای آبی. سدسازیهای بیحساب، برداشت بیرویهٔ آب برای کشاورزی، و خشککردن مسیر رودخانهها برای طرحهای انتقال آب، نفس تالابها را بریده. حتی استانهای بهظاهر سبز مثل مازندران و گیلان، در روزهای داغ تابستان، با افت فشار یا قطع آب مواجهاند؛ نتیجهٔ تغییر الگوی بارش، تبخیر شدید و مصرف بیمهار.
در خوزستان، جایی که کارون مثل یک شریان اصلی در جغرافیای کشور جریان داشت، آب هنوز جاریست اما کیفیتش سقوط کرده. شوری آب بالا رفته، کانالها خشک شدهاند و روستاهایی در حاشیهٔ تالاب شادگان سالهاست از تانکر آب میگیرند. در سواحل خلیجفارس، شهرهای صنعتی با تشنگی مزمن دست و پنجه نرم میکنند. بخشی از آب شرب با شیرینسازی آب دریا تأمین میشود، اما این راهحل گران و محدود است و تبخیر و گرمای طاقتفرسا مصرف را دوچندان کرده است.
سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و بسیاری از مناطق شرقی، سالهاست در خط مقدم بحران ایستادهاند. تالاب هامون خشکیده، قنوات و چاهها از نفس افتادهاند، و مهاجرت روستاییان به شهرها به یک موج بیپایان تبدیل شده. بارشهای ناچیز، برداشت بیضابطهٔ آب زیرزمینی و کشت محصولات پُرآببر مثل هندوانه یا برنج، آخرین رمق خاک را میگیرد. اینجا دیگر بحران «کمآبی» نیست، بحران «بیآبی»ست.
کردستان، کرمانشاه و ایلام هنوز رودها و سدهایی دارند که روی نقشه، چشمگیر بهنظر میرسند. اما پشت این تصویر، افت شدید آب زیرزمینی، کاهش بارش و انتقالهای بینحوضهای، کشاورزان را به زانو درآورده. بسیاری از روستاها آب را از تانکر میگیرند، و رقابت برای سهم آب بین کشاورزی و شهرها به تنشهای محلی دامن زده.
هرجا که بروی، ردپای یک عامل مشترک پیدا میشود: مدیریت غلط.
تعرفههای آب که مصرف را مهار نمیکنند، یارانههای انرژی که پمپاژ بیپایان آب را ممکن میسازند، آبیاری غرقابی که به هدررفت نیمی از آب کشاورزی میانجامد، و انتقالهای پرهزینهای که یک حوضه را خشک و حوضهٔ دیگر را موقتاً نجات میدهد. اینها تصمیماتی هستند که بحران طبیعی را به فاجعهٔ انسانی بدل کردهاند.
کمبود آب فقط خشکسالی در آمارها نیست؛ یعنی کشاورزی سقوط میکند، امنیت غذایی شکننده میشود، تالابها و جنگلها نابود میشوند، و اعتراضات مردمی، زنجیرهای از بیثباتی بهراه میاندازد. حتی برق کشور، که به سدها وابسته است، با کاهش ذخایر آبی ضربه میخورد.
تهران و چند کلانشهر دیگر همین حالا در سناریوهای داخلی وزارت نیرو، در فهرست مناطقی قرار گرفتهاند که با ادامهٔ روند فعلی، به نقطهای میرسند که ذخایر آبیشان برای تأمین شرب کفایت نخواهد کرد، همان چیزی که دنیا آن را «روز صفر» مینامد.
بحران آب ایران دیگر یک هشدار زیستمحیطی نیست، یک مسئلهٔ امنیت ملی است. هر روز که بگذرد، بازگشت به وضعیت پایدار سختتر میشود. این یک مسابقهٔ معکوس با زمان است؛ یا سیاست و مدیریت را عوض میکنیم، یا برای تشنگیِ سراسری آماده میشویم.
بحران آب ایران چنان جدی و فراگیر است که بدون تغییرات ساختاری و مدیریت هوشمندانه امکان عبور از آن نیست.
نخستین گام، اصلاح فوری تعرفههای آب و انرژی است تا مصرف بیرویه و پمپاژ بیپایان آب زیرزمینی که به دلیل یارانههای سنگین انرژی صورت میگیرد، مهار شود. دولت باید به سرعت آبیاری غرقابی را جایگزین روشهای نوین و کممصرف مثل آبیاری قطرهای و تحت فشار کند و به کشاورزان آموزشهای لازم را ارائه دهد تا تولید کشاورزی با مصرف حداقلی آب انجام شود.
همچنین، توقف و بازنگری در طرحهای انتقال آب بین حوضهای ضروری است، زیرا این پروژهها به جای حل بحران، بخشی از مشکلات زیستمحیطی و اجتماعی را تشدید کردهاند.
در گام دوم، دولت باید بودجه و سرمایهگذاری کلان برای توسعه سامانههای تصفیه و بازچرخانی فاضلاب شهری و صنعتی اختصاص دهد تا از هدررفت بیرویه آب جلوگیری شود و بخش قابل توجهی از آب مصرفی مجدداً به چرخه بازگردد.
اجرای سریع پروژههای شیرینسازی آب دریا در مقیاسهای استراتژیک و متناسب با نیاز مناطق بحرانی، به شرط مدیریت هزینهها و حفظ محیط زیست، میتواند کمک بزرگی باشد. در کنار اینها، ایجاد سازوکارهای مشارکت مردمی و محلی، شفافسازی دادهها و پاسخگو کردن دستگاههای مسئول، گامهای ضروری برای عبور از این بحران ملی است؛ چرا که بدون همافزایی میان مردم، کارشناسان و دولت، راهکارها به سرعت به بنبست خواهد رسید.