کیاوش حافظی: در سالهای اخیر، جریان تندرو و جبهه پایداری در مواجهه با دولتهای غیرهمسو، از واژه «بنیصدر»، که در ادبیات سیاسی آنان به نوعی ناسزا محسوب میشود، برای حمله استفاده کردهاند. این واژه که رمز عملیات آنان بوده، بار دیگر در فضای سیاسی مطرح شده است.
این روزها میکوشند با استفاده از این هشتگ و کلیدواژه در شبکه اجتماعی ویراستی، که به پاتوق مجازی جریان موسوم به ارزشی یا انقلابی تبدیل شده، این واژه را پرتکرار کنند و از این طریق، نوعی بسیج عمومی در میان هواداران خود ایجاد کنند.
ناف جبهه پایداری را با بنیصدرسازی بریدهاند؟
این نخستین بار نیست که این جریان از واژگانی مانند «بنیصدر» یا «عدم کفایت سیاسی» برای حمله به یک دولت استفاده میکند. این طیف سیاسی که در دولتهای نهم و دهم قدرت گرفت، با روی کار آمدن دولت حسن روحانی نیز در مخالفت با آن از هیچ کوششی دریغ نکرد. در همان دوره بود که این کلیدواژهها را ساختند و در بزنگاهها علم میکردند. نمونههای متعددی از تشبیه روحانی به بنیصدر ثبت شده است.
در سال ۹۴، اسماعیل کوثری، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، گفته بود که دولت روحانی همان مسیری را میرود که بنیصدر پیمود. در سال ۹۸، مجتبی ذوالنوری، نماینده قم، شبنامهای در مجلس پخش کرد و روحانی را به بنیصدر تشبیه کرد. تیرماه ۹۹، همزمان با آغاز به کار مجلس دوازدهم، جواد نیکبین، نماینده مجلس، برای استیضاح رئیسجمهور وقت امضا جمع کرد.
نوبت به بنیصدرسازی از پزشکیان رسید
با این حال، تلاشهای این طیف به نتیجه نرسید. پس از روی کار آمدن دولت غیرهمسوی دیگری در سال گذشته، این پروژه همچنان در دستور کار مخالفان قرار گرفت. طی یک سال اخیر، چندین بار شایعه استعفای رئیس دولت را مطرح کردند و در روزهای پس از جنگ ۱۲روزه نیز پرچم «عدم کفایت سیاسی» را برافراشتند.
پیش از جنگ، حشمتالله فلاحتپیشه، نماینده سابق مجلس، از ارسال پیامکهایی برای استیضاح پزشکیان خبر داده بود. اما با آغاز جنگ، ظاهراً پایداریچیها این تصمیم را متوقف کردند تا اینکه دو هفته پس از پایان جنگ، حملات دوباره آغاز شد.
پس از سفر مسعود پزشکیان به جمهوری آذربایجان و مصاحبه با تاکر کارلسون، جریان تندرو در شبکههای اجتماعی او را به ابوالحسن بنیصدر تشبیه کرد و تاکنون نیز این مسیر را ادامه میدهد.
میثم نیلی، برادر داماد رئیسی و مدیرمسئول رجانیوز، در شبکه اجتماعی «ایکس» نوشت: «بدون تعارف، مواضع فاجعهآمیز و چندباره در مورد رژیم صهیونیستی و باکو، نشانهای دیگر از عدم کفایت سیاسی است.»
حمید رسایی، از چهرههای شاخص تندرو، با بازنشر سخنان رهبری درباره اولین رئیسجمهور ایران، خط بنیصدرسازی از پزشکیان را جدی دنبال میکند. او در یکی از نوشتههایش میآورد:
«بنیصدر به ظاهر خود را به امام متعهد وانمود میکرد؛ امام را پدر و مراد خود مینامید و نام امام، آری فقط نام را گرامی میداشت، اما در عمل، همه جوانب دیگر ولایت فقیه را مورد تعرض قرار میداد. نطق آیتالله خامنهای در مجلس، جلسه عدم کفایت سیاسی بنیصدر؛ ۳۱ خرداد ۶۰. چقدر این وضعیت برایم آشناست.»
رسایی در نوشتههای دیگری نیز مینویسد:
«میگویند طرح موضوع عدم کفایت سیاسی پزشکیان وسط دو جنگ، خلاف مصلحت است! میگویم جلسه عدم کفایت سیاسی بنیصدر وسط جنگ بود. میگویند ثبات نظام و همراهی مردم چه میشود؟ میگویم روز استیضاح بنیصدر، نه نظام ثبات و قدرت امروز و نه مردم فهم و بصیرت امروز را داشتند. قطعاً شرایط امروز بهتر از آن روز است. میگویند پزشکیان مثل بنیصدر خائن نیست. میگویم بله، ولی به وظایفش جاهل است و توانش به اندازه این جایگاه نیست و سوگمندانه، نتیجه رفتار و تصمیمات جاهل و خائن یکی است: خسارت! ای کاش خودش پیشقدم شود، ولی اگر نشد، ما هم خودمان را گول نزنیم.»
علیاصغر نخعیراد، نماینده مشهد، هم نوشت:
«رفتار و گفتار آقای پزشکیان روزبهروز تفکرات مختلف در مجلس را در یک مورد به وفاق میرساند؛ شخصیت ایشان فاقد مؤلفههای ترسیمشده برای رئیسجمهور در قانون اساسی است. فقدان تفکر راهبردی، مدیریت و تدبیر، هر روز و در هر موضوع نمود مییابد؛ از زنگزور تا بازسازی تأسیسات هستهای، از برق تا مدیریت غلط منابع آبی.»
به دنبال براندازی دولت در زمان بحرانی
زمانسنجی این طیف سیاسی نیز در نوع خود جالب است. معمولاً زمانی به فکر براندازی دولت غیرهمسو میافتند که آن دولت با بحرانها دستوپنجه نرم میکند. مجتبی زارعی، نماینده مجلس، در یکی از نوشتههایش مینویسد:
«من شک دارم که طرح ادعای بیکفایتی پزشکیان و برکناری رئیسجمهور با چند واسطه، دستپخت موساد، امآی۶ و سیا نباشد!»
تندروها با استفاده از واژگان «بنیصدر» و «عدم کفایت سیاسی»، علاوه بر تلاش برای القای تصویری ناکارآمد از دولت رقیب، میکوشند مشروعیت آن را نیز از اساس زیر سؤال ببرند. چرا که در ماجرای عدم کفایت سیاسی ابوالحسن بنیصدر، استیضاحکنندگان پای «انحراف از مسیر انقلاب و رهبری» را به میان آورده بودند. به این ترتیب، طیف جبهه پایداری بسیار حسابشده، رمز «بنیصدر» را انتخاب کرده تا در عملیات خود، تداعیگر تقابل با رهبری و نظام باشد.
بنیصدرسازی فقط یک پرده از داستان خالصسازی است
بهویژه آنکه در زمان جنگ ۱۲روزه، این طیف و چهرههایی که امروز یا دیروز با آنها همراهی میکردند، مانند سعید جلیلی و محمود احمدینژاد، جزو ساکتین جنگ بودند. پس از جنگ نیز با فعال شدن دستگاه دیپلماسی و انتخاب علی لاریجانی بهعنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی، عرصه بر این طیف تنگ آمد. به این ترتیب، سود طیف سیاسی اقلیتی که امروز در اکثریت مجلس قرار دارد، در بازسازی و بازیابی جایگاه خود نهفته است. «بنیصدرسازی» فقط یک پرده از داستان بلند خالصسازان انحصارطلب است که در پردههای دیگر، با عناوین دیگری ادامه خواهد یافت.