اگر فوتبال باشگاهی ایران را در چند سال اخیر دنبال کرده باشید، به درستی متوجه این موضوع شدهاید که ساختار مدیریت ورزش تهران معیوب است و این شیوه مدیریتی برای استان بزرگی چون تهران با تمرکز جمعیت، کفایت نمیکند.
به گزارش سرویس ورزشی تابناک، کاش مدیران به این توصیه عمل کرده بودند که «اگر حرف زدن بلد نیستند، حداقل حرف نزدن را یاد بگیرند.» مدیرانی کتوشلوار پوش که با ژستها و نگاههای بالا به پایین، به همه مینگرند اما در کار خود وا ماندهاند. در گل و لای مشکلات گیر کردهاند و توان خارج شدن از آن را ندارند، اما مقابل دوربین رسانهها، ژست دانای کل میگیرند و برای همه تعیین تکلیف میکنند. حالا در ورزش تهران با چالشی مواجه هستیم که در چند سال اخیر به نمایش گذاشته شده، اما در سال جاری این چالش و مشکلات به اوج خود رسیده است.
این مشکلات و چالشها فقط برای فوتبال نیست و طبیعتاً سایر رشتههای ورزشی هم با آن دست و پنجه نرم میکنند، اما همانطور که فوتبال همیشه ویترین است، وقتی مشکلاتش هم به اوج میرسد سروصدای بیشتری به پا میکند. مشکلاتی که سالهاست تیمهای باشگاهی با آن مواجه هستند و حالا به شکلی بیرون زده که میتوان کیفیت و کفایت مدیریت را به خوبی در شهر تهران مشاهده کرد. آن هم در شرایطی که علی جوادی، مدیر کل ورزش و جوانان استان تهران برای استقلال و پرسپولیس رجز میخواند و خودش از پس مدیریت یک مجموعه نه چندان بزرگ ورزشی برنیامده که حالا بیش از سه هفته از پلمب آن بابت بدهی میگذرد. مجموعه ورزشی امام علی (ع) در شرق تهران که در اختیار هیأت جودو، ووشو و پزشکی ورزشی است و تستهای آمادگی جسمانی و استعدادیابی را انجام میدهد.
فصل جدید فوتبال باشگاهی تهران هنوز شروع نشده، اما حالا شهری که زمانی با دو ورزشگاه جام ملتهای آسیا را برگزار کرد و میزبان تورنمنت بزرگی چون بازیهای آسیایی بود، با ورزشگاهها و مجموعههای ورزشی متنوع برای میزبانی از تیمهای شهر خود هم دچار مشکل است. آن هم نه به دلیل نبود امکانات، بلکه به دلیل نبود مدیریت صحیح امکانات که ورزشگاههای این شهر تبدیل به ویرانه شده یا به شکلی اداره میشود که نمیتوان از آن بهرهبرداری درست کرد.
در همین شهر تهران ورزشگاههای قدیمی و ساختارمندی چون شهید شیرودی یا همان امجدیه وجود دارد که تبدیل به مخروبه شده و شاید هر از گاهی میزبان تشییع جنازه یکی از اهالی ورزش باشد. ورزشگاه آزادی که داستان بازسازی آن تبدیل به «قصه هزار و یک شب» شده و مشخص نیست به چه بهانهای، هر بار تاریخ بهرهبرداری از آن به تعویق میافتد. ورزشگاه تختی سالها از دسترس خارج بود، اما نه به آن رسیدگی بنیادین شد و نه توانستند این پروژه نیمهکاره را تکمیل کنند تا ورزشگاهی که یک مهندسی شکیل و زیبا دارد، میزبان شایستهای برای مسابقات داخلی و بینالمللی باشد. از میان ورزشگاه پاس قوامین، اکباتان و شهدای شهر قدس هم فقط دو ورزشگاه پاس و شهر قدس در دسترس هستند که به استقلال و پرسپولیس هم اجازه استفاده از ورزشگاه پاس داده نمیشود. حتی پرسپولیس در دوران کرونا و بدون تماشاگر بودن، تلاش داشت تا از ورزشگاه خانگی خود با نام شهید کاظمی استفاده کند که گویا شورای تأمین اجازه نداد.
وعده ساخت ورزشگاه بزرگ تهران هم روی هوا ماند؛ هرچند ساخت این ورزشگاه و جانمایی آن هم پر از اشتباه بود، وقتی مدیریت ورزش کشور و تهران از پس مدیریت مجموعههای موجود هم بر نیامدهاند. شاید تکمیل، تعمیر و بازسازی همین مجموعههای ورزشی موجود برای شهر تهران کفایت کند، اما مشخص نیست در این شهر بی دفاع، چه میگذرد. حالا فقط سه ورزشگاه تختی در شرق تهران، پاس قوامین در شهرک اکباتان و شهدای شهر قدس در قلعه حسنخان در اختیار است و ورزشگاه ۷ هزار نفری شهدای اسلامشهر هم میزبان بازیهای آریوی این شهر در لیگ دسته اول خواهد بود. بنابراین علاوه بر پرسپولیس، استقلال و پیکان که تیمهای شهر تهران در لیگ برتر هستند، چادرملوی اردکان هم قصد دارد در تهران مسابقات خود را میزبانی کند تا ورزشگاهش آماده شود. به جز آریو، سایپا، نیروی زمینی و هوادار هم در لیست دسته اول جزو تیمهای تهرانی هستند که به جز آریو که تکلیفش مشخص است، ۷ تیم باقی میمانند با سه ورزشگاه که از قضا استقلال و پرسپولیس راضی به حضور در ورزشگاه تختی نیستند.
استقلال و پرسپولیس دوری مسافت و کیفیت چمن ورزشگاه تختی را برای میزبانی مسابقات خود مناسب نمیدانند و با مدیران ورزش استان و همچنین وزیر ورزش و جوانان در این خصوص به چالش خوردهاند. سرخابیها درخواست دارند در ورزشگاه آزادی که سالهاست به عنوان ورزشگاه خانگی آنها شناخته میشود میزبان باشند که احمد دنیامالی اعلام کرده این اجازه به استقلال و پرسپولیس داده نمیشود و ورزشگاه آزادی فقط میزبان بازیهای ملی و بازیهای بزرگی همچون دربی خواهد بود. جالب اینکه علی جوادی، مدیرکل ورزش و جوانان استان تهران چندی پیش با تکیه و پشتیبانی همین صحبتهای وزیر، برای استقلال و پرسپولیس رجزخوانی کرده بود که یا ۲۰ روز مانده به شروع لیگ برتر برای خود ورزشگاه بسازند یا اینکه از ورزشگاههای موجود استفاده کنند. این صحبتهای مدیری است که ساختمان اداره کل ورزش و جوانان استانی که در آن استقرار دارد، جزو دارایی و اموال باشگاه استقلال محسوب میشود که زمانی به عنوان کاخ مرکزی باشگاه تاج شناخته میشد.
استقلال و پرسپولیس که سالها در اختیار وزارت ورزش و جوانان بودند، تمام اختیار مدیریتی و اقتصادیشان در اختیار دولت بوده و از خود استقلالی نداشتند که بتوانند در این سالها برای خود صاحب مجموعه و ورزشگاه اختصاصی شوند. حتی بخشی از داراییهای آنها همچون ساختمانهای اداری یا مجموعههای ورزشی و تفریحی آنها همچون باشگاه تنیس استقلال، بولینگ عبدو، ورزشگاه دیهیم و... در اختیار دولت قرار گرفته و هیچگاه به این دو باشگاه بازگردانده نشد. دو باشگاه پر طرفداری که داراییهای آنها در اختیار دولت بوده و سالها مدیریتشان هم زیر نظر سازمان تربیت بدنی و وزارت ورزش قرار داشته، چگونه و با چه پشتوانه و ثروتی قرار بوده ورزشگاه بسازند و موفق به انجام این کار نشدند؟ جوادی که با رجزخوانی میگوید استقلال و پرسپولیس باید ۲۰ روزه ورزشگاه بسازند، چگونه با گذشت بیش از ۲۰ روز که از پلمب مجموعه ورزشی تحت مدیریتش، نتوانسته نسبت به بازگشایی آن اقدام کند؟
حالا ورزش تهران که بی پناه مانده و مدیریتش به جای حمایت از ورزش این شهر، برای آنها لغزخوانی میکند، شاهد روزهای سختی است. مدیریتی که برای این شهر کیفیت لازم را ندارد و این شیوه مدیریتی هم برای تهران کفایت نمیکند. شهری که باید با سه ورزشگاه وصله و پینه شده، میزبان ۸ تیم فوتبال باشد و سایر رشتههای ورزشی هم زیر سایه این مدیریت در امان نیستند. مدیریتی که در چالش کیفیت و کفایت، باید از مردم نمره بگیرد، خودش چه نمرهای به این شیوه مدیریت خواهد داد؟