به گزارش همشهری آنلاین، سرتیپ دوم احمد نگهبان جانشین فرمانده انتظامی خراسان رضوی گفت: در ادامه رسیدگی‌های تخصصی به پرونده‌های جنایی مربوط به سال‌های گذشته که توسط گروهی از کارآگاهان زبده پلیس آگاهی زیر ذره‌بین تحقیقات قرار می‌گیرند، پرونده گم شدن ناگهانی یک زن جوان در جوین روی میز افسران کارآزموده اداره جنایی قرار گرفت.
وی افزود: در مطالعه سطور رنگ و رو رفته این پرونده پررمز و راز، سرنخ‌هایی از اختلاف زن گمشده با شوهرش به دست آمد که در سال ۱۳۹۲ در کشاکش طلاق بودند. همین موضوع ظن کارآگاهان را برانگیخت و بدین ترتیب با راهنمایی‌های تجربی سرهنگ کارآگاه نبی‌اله مرادی رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی گروه تخصصی افسران جنایی با هدایت مستقیم سرهنگ محمد همتی رئیس اداره جنایی پلیس آگاهی به رصدهای اطلاعاتی پرداختند و تحقیقات نامحسوسی را در دستور کار قرار دادند.
این مقام ارشد انتظامی تصریح کرد: خیلی زود سوابق اختلافات «ناهید-ق» و همسرش روی میز کارآگاهان خودنمایی کرد و مشخص شد که زوج مذکور در کشاکش طلاق بودند که ناگهان زن جوان به طرز مشکوکی ناپدید شده است.
سردار نگهبان با اشاره به شناسایی «حسین-الف» (همسر زن گمشده) در زندان شهید لاجوردی چناران اضافه کرد: هماهنگی‌های قضایی و پلیسی بیانگر آن بود که مرد جوان به دلیل حمل ۴ گرم هروئین در زندان به سر می برد. بنابراین با اعطای نیابت قضایی از سوی قاضی محمود عارفی‌راد معاون دادستان مرکز خراسان رضوی گروه عملیاتی کارآگاهان به سرپرستی سرگرد رجبی عازم زندان چناران شدند و متهم مذکور را به مقر پلیس آگاهی استان انتقال دادند.
جانشین سکاندار امنیت سرزمین خورشید ادامه داد: متهم که تصور نمی‌کرد بعد از گذشت ۱۲سال کسی پیگیر ماجرای جنایت او باشد، وقتی اسناد و مدارک مستند پلیس را دید، چاره‌ای جز بیان حقیقت نیافت و در اعترافاتی تکان‌دهنده از ماجرای قتل همسرش رازگشایی کرد.
این مرد جوان به کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی گفت: آن زمان (سال۹۲) همسرم قصد داشت از من طلاق بگیرد و با یکی از دوستانم به نام «ع» ازدواج کند. این موضوع در حالی مرا سخت برآشفت که در روز حادثه قرار بود برگه‌ای را برای ارائه به دادگاه از شورای حل اختلاف دریافت کنیم. این بود که همسرم را سوار موتورسیکلت کردم و به محل استقرار شورای حل اختلاف رفتیم، اما آن روز رئیس شورا نبود، به همین خاطر دوباره همسرم را سوار موتورسیکلت کردم و به طرف بیابان‌های روستا به راه افتادم.
وی افزود: وقتی به نقطه‌ای خلوت رسیدیم، مشاجره ما شروع شد چراکه او مدعی بود مرا دوست ندارد و می‌خواهد با «ع» ازدواج کند. من هم که از حرف‌های او به‌شدت خشمگین بودم، ناگهان سنگی را از روی زمین برداشتم و ۲ ضربه به سر او زدم. وقتی جان سپرد، جسد او را درون شیاری انداختم و با برداشتن پسرم که روی ترک موتورسیکلت نشسته بود، به سوی روستا حرکت کردم. ساعتی بعد هم با بیل به محل جنایت بازگشتم و جسد همسرم را در همان نقطه دفن کردم.
سرتیپ دوم نگهبان گفت: در پی اعترافات صریح این متهم، بی‌درنگ عوامل انتظامی جوین و کارآگاهان پلیس آگاهی با دستورهای مقام قضایی در جوین به محل مذکور رفتند و پس از جستجوهای طولانی با بیل مکانیکی، بالاخره بقایای استخوان‌های زن جوان را کشف کردند و تحقیقات در این باره همچنان ادامه دارد.
