به گزارش اقتصادنیوز، تنشهای لفظی اخیر میان «دیمیتری آناتولیِویچ مِدوِدِف»، رئیسجمهور سابق روسیه و از معاونان فعلی شورای امنیت این کشور و «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور آمریکا، کار را به جایی رساند که در نهایت رئیسجمهور آمریکا دستور اعزام دو زیردریایی هستهای برای استقرار «در منطقهای مناسب» نزدیک روسیه را صادر کرد.
آنگونه که محمدحسین باقی در هفته نامه تجارت فردا گزارش داده است؛ اگرچه جنگ هستهای بین دو قدرت هستهای بزرگ در جهان غیرممکن است، اما گمانهزنیهایی در بسیاری از محافل در این مورد مطرح شده که آیا بحران اوکراین در نهایت زمینهساز درگیری میان دو قدرت جنگ سرد خواهد شد؟
پیش از ورود به بحث، لازم است گفته شود که این باور در برخی محافل آمریکایی وجود دارد که پوتین در مدتی که ترامپ سر کار آمده است او را «بازی» داده است. برای درک پیشینه درگیری لفظی ترامپ با مدودف باید کمی به عقب برویم.
دونالد ترامپ بعد از مدتها سرانجام در هفته اول جولای 2025، سخنان ولادیمیر پوتین را «مزخرف» خواند. یک توضیح این است که ترامپ، هرچند دیر، متوجه چیزی شد که مدتهاست برای بقیه آشکار شده بود: اینکه پوتین او را بازی داده و وانمود میکند که درباره صلح صحبت میکند، درحالیکه جنگ روسیه علیه اوکراین را شدت بخشیده است. روز دوشنبه 7 جولای (16 تیرماه)، ترامپ اعلام کرد که «اصلاً از رئیسجمهور پوتین راضی نیست». یک روز بعد، در جریان جلسه کابینه در کاخ سفید، ترامپ با صراحت گفت «پوتین کلی مزخرف به ما میگوید» و اشاره کرد که وقتی با او صحبت میکند، او «همیشه خیلی خوب است، اما معلوم میشود که بیمعنی است».
خیلی زود، هیات تحریریه والاستریت ژورنال «چرخش ترامپ علیه پوتین» را ستود. میشد صدای آرامش را در پایتختهای اروپایی شنید. در کییف، مقامات اوکراینی از این خبر استقبال کردند. در کنگره، جمهوریخواهان از فرصت استفاده کرده و اعلام کردند که انتظار دارند در همین ماه خواستار رایگیری در مورد قانون دوحزبی -که از سوی بیش از 80 سناتور حمایت شده بود- شوند که به ترامپ اجازه میدهد تعرفه فلجکنندهای تا 500 درصد بر کشورهایی که نفت، گاز یا اورانیوم روسیه را خریداری میکنند، اعمال کند. «ریچارد بلومنتال»، حامی اصلی دموکراتها از چیزی که او آن را «اقدامی که زمانش فرا رسیده» مینامید، گفت: «با قضاوت بر اساس آنچه علناً دیدهام و آنچه بهطور خصوصی شنیدهام، ترامپ تشخیص داده که پوتین او و ایالاتمتحده را احمق فرض میکند. فکر میکنم او بهدرستی احساس میکند که شخصاً مورد اهانت قرار گرفته و پوتین در برابر ایالاتمتحده کند عمل کرده و سنگاندازی کرده است.»
بلومنتال افزود که به او گفته شده که دو، سهبار، پوتین نگرانیهای خود را در مورد این اقدام بهطور خصوصی با ترامپ مطرح کرده است که نشان میدهد تصویب آن ممکن است انگیزهای واقعی برای رئیسجمهور روسیه برای آمدن پای میز مذاکره باشد. «سوزان گلاسر»، نویسنده این گزارش در نیویورکر مینویسد: خطر در این خیالپردازی است که ترامپ کاری غیر از پذیرش این واقعیت شرمآور انجام داده که پوتین آماده پایان دادن به جنگی که خودش آغاز کرده نیست، فقط به این دلیل که ترامپ از او خیلی محترمانه میخواهد این کار را انجام دهد. مطمئناً مدتی طول کشید تا ترامپ به این واقعیت بدیهی اعتراف کند که توافق صلحی که او قول داده بود ظرف 24 ساعت پس از بازگشت به قدرت به آن دست یابد، وجود ندارد؛ اکنون شش ماه و اندی از ریاست ترامپ بر کاخ سفید میگذرد اما هنوز خبری از صلح در اوکراین نیست. ترامپ دست به یک نمایش زد و از در چاپلوسی پوتین درآمد. اگرچه برخی معتقد بودند که او بهزودی تحریمهای روسیه را شدت خواهد بخشید و ارسال سلاح به اوکراین را از سر خواهد گرفت اما او به جهت دیگری متمایل شد: چاپلوسی از پوتین، همکاری با او در شورای امنیت سازمان و در نهایت، سرزنش زلنسکی در کاخ سفید. این نشانهای از دمدمیمزاجی ترامپ بود.
واقعیت این است که ترامپ به هیچکس اعتماد ندارد، و این شامل کسانی مانند «هگزت» و معاون وزیر دفاع در امور سیاسی یعنی «البریج کولبی» میشود که خود را ایدئولوگهای دکترین «اول آمریکا»ی ترامپ میدانند. گلاسر بر این باور است که هیچچیز برای همیشه با ترامپ نیست، مگر منافع شخصی خودش. بنابراین، با وجود چنین آدم دمدمیمزاج و منفعتطلبی که فقط به فکر رویاها و منافع خودش است، نمیتوان به این باور رسید که یک سیاست منسجم در قبال روسیه در پیش بگیرد.
دولت دوم دونالد ترامپ با رویکردی نامتعارف و البته مطلوب نسبت به روسیه آغاز شد. از زمان روی کار آمدن در ژانویه، ترامپ ششبار با پوتین صحبت کرده است؛ احتمالاً بیشتر از هر رهبر دیگری در جهان. او اوکراین را متقاعد کرد که وارد مذاکرات آتشبس با روسیه شود و دولت او موقتاً تبادل اطلاعات و ارسال سلاح به اوکراین را متوقف کرد. پوتین بهعنوان نشانهای از تشکر، حملات خود را، بهویژه به اهداف غیرنظامی، تشدید کرد. «کاوش آرها»، رئیس انجمن «هند و اقیانوسیه آزاد و باز» و عضو ارشد غیرمقیم شورای آتلانتیک در یادداشتی در «نشنال اینترست» نوشت، ترامپ در ماه می در «تروث سوشال» اظهار داشت: «او [پوتین] کاملاً دیوانه شده است! او بیجهت بسیاری از مردم را میکشد، و من فقط در مورد سربازان صحبت نمیکنم. موشکها و پهپادها بدون هیچ دلیلی به شهرهای اوکراین شلیک میشوند.» او همچنین در ماه جولای در اظهارنظری جداگانه گفت که «به نظر میرسد که او [پوتین] میخواهد تا آخر پیش برود و فقط به کشتن مردم ادامه دهد».
همزمان، «وانگ یی»، وزیر امور خارجه چین، به همتایان اروپایی خود گفته که پکن نمیتواند شکست روسیه در اوکراین را بپذیرد، زیرا این امر تمرکز کامل ایالاتمتحده را بر چین معطوف خواهد کرد. «آندری سیبیها»، وزیر امور خارجه اوکراین، بر ماهیت جهانی این درگیری تاکید کرد و به نیروهای کره شمالی، سلاحها و صنایع چین که به روسیه کمک میکنند، اشاره کرد. بهطور خلاصه، این جنگ نشاندهنده پیوند ناگسستنی میان امنیت در اروپا، خاورمیانه و هند و اقیانوس آرام است.
پوتین و شی جین پینگ، رئیسجمهور چین، با بیملاحظگی خود، ترامپ بیمیل را به مقابله سخت و موثر تحریک میکنند. پوتین با تحریک غرور ترامپ، دامن زدن بهاحتمال قطع روابط روسیه با چین و ارائه روابط تجاری قویتر با ایالاتمتحده، سعی کرد او را «بازی» دهد. همه این انحرافات با هدف کند کردن یا جلوگیری از کمکهای نظامی آمریکا به اوکراین و ایجاد فضای مساعد برای روسیه در میدان نبرد بهمنظور نابودی اوکراین انجام شد. بااینحال، پوتین در حال نقض یک ترجیعبند رایج در میان معاملهگران است: «به زورگو زور نگویید.» هیچکس با مهربانی با یک قلدر صلح را تضمین نمیکند. فقط یک نیروی معتبر صلح را تضمین میکند. رئیسجمهور رونالد ریگان ارزش اولیه رویکرد «صلح از طریق قدرت» را ثابت کرد. ترامپ بهآرامی اما پیوسته در حال حرکت به مسیری مشابه است.
ترامپ باید ضمن تهدید تعرفهای، پیامد نظامی را هم به رخ پوتین بکشد. به همین دلیل، برای جلبتوجه پوتین، سه کار باید انجام شود. اول، سنا باید لایحه دوحزبی را تصویب کند که تحریمهای فلجکنندهتری را علیه روسیه اعمال میکند. دوم، باید به اوکراین طیف کاملی از سلاحهای تهاجمی و دفاعی لازم برای متوقف کردن و معکوس کردن پیشروی روسیه داده شود. سوم، الحاق اوکراین به ناتو باید دوباره روی میز مذاکره قرار گیرد. این اقدامات در مجموع، نشاندهنده عزم واشنگتن و تحمیل هزینههای واقعی به مسکو خواهد بود. پوتین از ملایمت ترامپ برای مصالحه خسته شده است. بدتر از آن، دولت او تلاشهای ترامپ را بهعنوان واکنشهای احساسی و ناآگاهانه به مسائل پیچیده ژئوپولیتیک مورد تمسخر قرار داده است. وقت آن رسیده که ترامپ به پوتین درسی آشنا بدهد. به همین دلیل، سخنان مدودف بهانه لازم برای اعزام دو زیردریایی هستهای را به ترامپ داد تا ضمن تهدید تعرفهای، تهدید نظامی را هم چاشنی آن کند. اما این پرسش مطرح میشود که نکند «بازی هستهای» به یک «کابوس خطرناک» تبدیل شود.
ماجرا از کجا شروع شد؟ چه شد که رئیسجمهور سابق روسیه با ایفای نقش «پلیس بد» ترامپ را تحریک به اعزام دو زیردریایی هستهای کرد؟ آیا جنگ جهانی هستهای نزدیک است؟ به نظر میرسد سرخوردگی ترامپ از روسیه به دلیل به سرانجام نرسیدن صلح در اوکراین علت اصلی این تنشها و قشونکشیها باشد. «یاشراج شارما» در تحلیلی برای الجزیره نوشت، دونالد ترامپ دستور داد که دو زیردریایی هستهای ایالاتمتحده به «مناطق مناسب» نزدیک روسیه منتقل شوند، زیرا رئیسجمهور آمریکا از به بنبست رسیدن مذاکرات صلح با هدف پایان دادن به جنگ روسیه در اوکراین ناامید شده است. روز جمعه (10 مردادماه) ترامپ با دیمیتری مدودف، رئیسجمهور سابق، سخنان تندی ردوبدل کرد. روز قبلتر، ترامپ به روسیه اولتیماتوم داده بود: اگر تا جمعه ۸ آگوست (17 مردادماه)، با آتشبس موافقت نکند، او بستهای از تحریمهای اقتصادی را اعمال خواهد کرد. روز بعد، مدودف در شبکههای اجتماعی پستی منتشر کرده و تهدید ترامپ را «گامی بهسوی جنگ» توصیف کرد. او نوشت که ترامپ «در حال انجام بازی اولتیماتوم با روسیه است». ترامپ در پستی در «تروث سوشال» پاسخ داد: «کلمات بسیار مهم هستند و اغلب میتوانند به عواقب ناخواسته منجر شوند، امیدوارم این یکی از این موارد نباشد.»
به دنبال ردوبدل کردن این سخنان آتشین بود که روز جمعه 10 مردادماه ترامپ در پلتفرم «تروث سوشال» نوشت که دستور داده است دو «زیردریایی هستهای» ایالاتمتحده به «مناطق مناسب» منتقل شوند. ترامپ به آنچه اظهارات تهدیدآمیز مدودف، رئیسجمهور سابق روسیه و معاون فعلی شورای امنیت روسیه میدانست، اشاره کرد. او اظهارات مدودف را «بسیار تحریکآمیز» خواند و افزود که اقداماتش یک اقدام احتیاطی بوده است. ترامپ نوشت: «من دستور دادهام دو زیردریایی هستهای در مناطق مناسب مستقر شوند، در صورتی که این اظهارات احمقانه و تحریکآمیز بیش از این باشد.»
ترامپ البته اشاره نکرد که آیا دستور جابهجایی زیردریاییهای دارای موتور هستهای یا زیردریاییهای حامل موشکهای هستهای را داده است یا نه. او همچنین محل زیردریاییها را، طبق پروتکل نظامی ایالاتمتحده، فاش نکرد. بااینحال، این موضع ترامپ بهعنوان یک تهدید لفظی و نه یک تهدید نظامی تلقی میشود، زیرا تحلیلگران امنیتی خاطرنشان کردند که ایالاتمتحده در حال حاضر زیردریاییهای هستهای مستقر دارد که قادر به حمله به روسیه بهعنوان یک عامل بازدارنده هستند. اما پرسش اصلی این است که چه چیزی باعث حرکت زیردریاییهای هستهای به دستور ترامپ شد؟
دلیل اصلی همانا ناامیدی ترامپ از عدم پیشرفت مذاکرات صلح میان روسیه و اوکراین بود. اما در این مورد، به نظر میرسد که مشاجره در رسانههای اجتماعی با مدودف، او را به اقدام سوق داده است. مدودف گفته بود: «هر اولتیماتوم جدید یک تهدید و گامی بهسوی جنگ است. نه بین روسیه و اوکراین، بلکه با کشور خودش. از مسیر خوابآلود جو نرو!» مدودف روز پنجشنبه (9 مردادماه) در یک پست تلگرامی نوشت که ترامپ باید «فیلمهای مورد علاقهاش درباره مردگان زنده را دوباره مرور کند و به یاد بیاورد که دست مرده افسانهای چقدر میتواند خطرناک باشد».
سیستم دست مرده روسیه یک مکانیسم تلافیجویانه هستهای خودکار مربوط به دوران جنگ سرد است که برای انجام یک ضدحمله حتی اگر رهبری روسیه در اولین حمله از بین برود، طراحی شده است. ترامپ در پاسخ گفت: «به مدودف، رئیسجمهور سابقِ شکستخورده روسیه، که فکر میکند هنوز رئیسجمهور است، بگویید مراقب حرفهایش باشد. او دارد وارد قلمرو بسیار خطرناکی میشود!» ترامپ روز جمعه (10 مردادماه) پس از پستش در مورد زیردریاییهای هستهای، در گفتوگو با خبرنگاران گفت: «ما فقط باید مراقب باشیم. تهدیدی مطرح شد و ما فکر نمیکردیم که مناسب باشد، بنابراین من باید بسیار مراقب باشم. تهدیدی از سوی رئیسجمهور سابق روسیه مطرح شد و ما قصد داریم از مردم خود محافظت کنیم.»
آمریکا و روسیه رویهمرفته نزدیک به ۸۷ درصد از کل زرادخانه هستهای جهان را در اختیار دارند. این رقبای ژئوپولیتیک حدود ۸۳ درصد از کلاهکهای هستهای مستقر یا آماده برای استفاده عملیاتی را کنترل میکنند. طبق گزارش «فدراسیون دانشمندان آمریکایی»، با وجود کاهش قابلتوجه زرادخانههای هستهای جهانی پس از جنگ سرد، اما زرادخانههای هستهای این دو کشور همچنان در «سطح بسیار بالایی» قرار دارند. تا ژانویه ۲۰۲۵، تخمین زده میشد که فقط 9 کشور در مجموع حدود ۱۲۲۴۱ کلاهک هستهای دارند. امروز، طبق گزارش انجمن غیرانتفاعی کنترل تسلیحات، ایالاتمتحده ۱۴۱۹ و روسیه ۱۵۴۹ کلاهک استراتژیک را روی چندصد بمبافکن و موشک مستقر کردهاند. ایالاتمتحده اولین انفجار آزمایشی هستهای خود را در جولای ۱۹۴۵ انجام داد؛ ماه بعد، دو بمب اتمی را بر روی شهرهای هیروشیما و ناگازاکی ژاپن انداخت. چهار سال بعد، اتحاد جماهیر شوروی اولین انفجار آزمایشی هستهای خود را انجام داد.
تا سال ۲۰۲۵، نیروی دریایی ایالاتمتحده ۷۱ زیردریایی عملیاتی دارد که همگی با انرژی هستهای کار میکنند. این امر ایالاتمتحده را به بزرگترین نیروی زیر دریا تبدیل میکند. این ناوگان شامل ۱۴ زیردریایی کلاس اوهایو با قابلیت حمل موشکهای بالستیک (SSBN)، چهار زیردریایی کلاس اوهایو با قابلیت تبدیل به موشکهای هدایتشونده (SSGN) مجهز به موشکهای تاماهاوک برای حملات یا عملیات ویژه و حدود ۵۳ زیردریایی تهاجمی سریع طراحیشده برای جمعآوری اطلاعات، جنگ ضد زیردریایی و پشتیبانی موشکهای کروز است.
در مقایسه، نیروی دریایی روسیه کمتر از ۳۰ زیردریایی هستهای دارد، از جمله تقریباً ۱۰ زیردریایی استراتژیک با قابلیت حمل موشکهای بالستیک، ترکیبی از کلاسهای مدرن Borei و Delta IV قدیمیتر که موشکهای Bulava را حمل میکنند. همچنین چندین قایق کروز استراتژیک با قابلیت حمل موشک و حدود شش زیردریایی تهاجمی کلاس Akula مجهز به ماموریتهای ضدکشتی و چندمنظوره فعال دارد. روسیه از طریق کلاس Yasen M در حال سرمایهگذاری در گسترش ناوگان مدرن است. «ویکتور وودولاتسکی»، یکی از قانونگذاران ارشد روسیه و معاون رئیس کمیته «امور کشورهای مستقل مشترکالمنافع» (CIS) در دومای دولتی، اظهار داشت که روسیه «زیردریاییهای هستهای بسیار بیشتری در اقیانوسهای جهان» نسبت به ایالاتمتحده دارد و ادعا کرد که زیردریاییهای ایالاتمتحده «مدتهاست که تحت کنترل آنها هستند» و بنابراین، نیازی به پاسخ خاصی نیست.
«هانس ام. کریستنسن»، مدیر پروژه اطلاعات هستهای در فدراسیون دانشمندان آمریکایی، به الجزیره گفت که اقدام ترامپ «تشدید لفاظی و بهطور بالقوه تنشزا»ست. کریستنسن گفت که اشاره به تهدید هستهای از سوی ایالاتمتحده در این مرحله نامناسب است. او گفت: «بهرغم چالشها، روابط ایالاتمتحده و روسیه بههیچوجه به نقطهای نرسیده است که سلاحهای هستهای نقش مستقیمی غیر از نقش بازدارنده عمومی در پسزمینه داشته باشند.» علاوه بر این، بعید است که اقدام ترامپ برای اعزام زیردریاییهای هستهای، روسیه را بهزودی به سمت توافق آتشبس در اوکراین سوق دهد. کریستنسن گفت: «زیردریاییهای هستهای ایالاتمتحده همیشه مستقر هستند، از جمله در اقیانوس اطلس، و روسیه این را میداند.»
«متیو چنس» هم در روایت خود در سیانان به دلایل دیگر واکنش هستهای ترامپ در برابر مدودف پرداخت. او نوشت، چیزی که کمی بیآبروکننده است این است که یک مقام ردهپایین روسی، رئیسجمهور ایالاتمتحده را به تهدید هستهای در رسانههای اجتماعی تحریک کند. اما این دقیقاً همان کاری است که دونالد ترامپ با دستور تغییر موقعیت دو زیردریایی هستهای ایالاتمتحده انجام داد. به نظر میرسد ترامپ از قدرتنمایی توخالی دیمیتری مدودف به ستوه آمده است. مدودف در سالهای اخیر خود را بهعنوان یک منتقد سرسخت ضدغرب معرفی کرده است. مارکو روبیو، وزیر امور خارجه ترامپ، پستهای اخیر این مقام روس را کماهمیت جلوه داد و خاطرنشان کرد که مدودف دیگر در مسکو تصمیمگیرنده نیست. این دیدگاهی است که بسیاری از روسها نیز با آن موافقاند، چراکه مدودف از نظر سیاسی بیربط تلقی میشود و اختیارات کمی دارد، چه برسد به قدرت انجام حمله هستهای.
این پرسش مطرح است که چرا ترامپ حتی با آنچه آن را اظهارات «احمقانه» توصیف کرده، خود را درگیر کرده و چنین پاسخ تندی را صادر میکند که باعث تشدید لفاظیها بین واشنگتن و مسکو میشود. یک پاسخ احتمالی این است که این یک روش راحت برای ترامپ است تا در قبال مسکو سختگیر به نظر برسد و یک چهره دولتی را که اغلب به دلیل جثه کوچکش در روسیه «دیما کوچولو» لقب گرفته است، برجسته کند، بدون اینکه مستقیماً با قدرت واقعی در کرملین، یعنی ولادیمیر پوتین، روبهرو شود یا در واقع تغییرات مشخصی در وضعیت هستهای ایالاتمتحده ایجاد کند. به نوشته تحلیلگر سیانان، چندین زیردریایی هستهای ایالاتمتحده، مسلح به صدها کلاهک هستهای، هر روز در اقیانوسهای جهان گشتزنی میکنند. با توجه به برد چند هزارمایلی موشکهایی که حمل میکنند و همچنین وسعت روسیه، بعید است که هرگونه تغییر موقعیت، تفاوت قابل توجهی در توانایی آنها برای حمله به اهداف روسی ایجاد کند.
با توجه به سبکسنگین کردن تحریمهای ثانویه از سوی ترامپ بر کشورهایی مانند چین و هند که نفت روسیه را میخرند و احتمال تاثیرگذاری نهچندان زیاد آنها، شبح افزایش آمادگی هستهای میتواند یک حواسپرتی مفید به نفع ترامپ باشد. در واقع، ایجاد حواسپرتی از مشکلات سیاسی فزاینده در داخل ممکن است محصول جانبی خوشایند تشدید لفاظیهای هستهای باشد. صحبت از افزایش آمادگی هستهای در قبال روسیه، که سلاحهای اتمی بیشتری نسبت به هر کشور دیگری در جهان دارد، میتواند مسائل داخلی بیاهمیتتری مانند رسوایی اپستین را تحتالشعاع قرار دهد. البته، هرگونه اشارهای به تشدید تنش هستهای میان بزرگترین ابرقدرتهای هستهای جهان، بهدرستی توجه جدی را به خود جلب میکند. اما روابط گستردهتر بین واشنگتن و مسکو، اگرچه تحتفشار مجدد است، بههیچوجه به رویارویی هستهای نزدیک نیست. اگرچه استفاده ظاهراً بیپروا از تهدیدهای هستهای از جانب هر دو کشور ممکن است نگرانکننده باشد، اما نشانهای از در راه بودن رویارویی هستهای نیست.
اما «باب سیلی» در گزارشی در تلگراف روایت دیگری ارائه میدهد. او مینویسد: ما به تهدیدهای هستهای رهبری روسیه عادت کردهایم؛ اما این بار، دونالد ترامپ با نزدیک کردن دو زیردریایی هستهای به روسیه، بهطور علنی به آنها واکنش نشان داد. روسیه معمولاً از قدرتنمایی هستهای بهعنوان بخشی از جنگ اطلاعاتی خود برای ترساندن غرب استفاده کرده است. متاسفانه، این کار نتایجی داشته است. کشورهای غربی پس از حمله روسیه به اوکراین در سال 2022، تا حدودی به دلیل تهدیدات هستهای کرملین، با احتیاط عمل کردند. نویسنده تلگراف بر این باور است که بسیاری از روسها معتقدند که مدودف یک الکلی قهار است و بعضی دیگر گفتهاند که برخی از پستهای او در حالت مستی نوشته شده است. نقش او در سلسلهمراتب قدرت در روسیه اکنون بهعنوان یک «سگ مهاجم غرغرو» است که تهدیدهای سخت نثار دشمنان کرملین میکند. خوب است که ترامپ رژیم روسیه را درک کرده است. او آشکارا عصبانی است که سیاستش برای جلب رضایت کرملین جواب نداده است؛ با وجود تاکتیک خارقالعادهای که ترامپ در ارائه یک توافق صلح -بدون توجه به اوکراینیها- در پیش گرفت، اما این رویکرد به ولادیمیر پوتین اجازه داد عملاً هیچ هزینهای برای اقداماتش در اوکراین نپردازد.
شاید چندان خوب نباشد که ترامپ بهصراحت اعلام کرد که مستقیماً به رجزخوانی هستهای مدودف واکنش نشان میدهد. روسیه اکنون میداند که اگر بتوانند رئیسجمهور را بهاندازه کافی در فضای مجازی ناراحت کنند، میتوانند او را به اقدامات واقعی سوق دهند. آنها سالها صرف مطالعه رئیسجمهور کردهاند. این خطر وجود دارد که سیاست هستهای -که از نظر تاریخی به دلیل اهمیت فوقالعاده و خطرات وحشتناک درک اشتباه از آن، مورد توجه کارشناسان بوده است- اکنون بخشی از «چرندگوییهای» پرمخاطره در رسانههای اجتماعی باشد. درحالیکه خطر اینکه پوتین دستور استفاده از سلاحهای هستهای را صادر کند، کم است، اما نمیتوان وجود آن را نادیده گرفت. از زمانی که روسیه درگیری سیاسی و نظامی خود با اوکراین را در سال ۲۰۰۵ آغاز کرد تا این کشور را مجبور به اتحاد نهایی با روسیه کند، هرگاه در دستیابی به اهدافش شکست خورده، بحران را تشدید کرده است. روسیه این کار را در سال ۲۰۱۴ با تهاجم جزئی به شرق اوکراین و سپس در سال ۲۰۲۲ با تهاجم کامل انجام داد. آیا روسیه دوباره بحران را با سلاحهای هستهای تشدید خواهد کرد؟
نویسنده تلگراف در بخش دیگری از تحلیل خود مینویسد: یک نظریه هستهای مخفی در روسیه به نام «تشدید برای کاهش تنش» وجود دارد که بسیار موردبحث قرار گرفته است، که در آن از سلاحهای هستهای برای بازیابی کنترل درگیری، وادار کردن دشمن به تسلیم یا مواجهه با نابودی استفاده میشود. برخی نوشتهها و اسناد محرمانه روسی نشان دادهاند که مرحله اول ممکن است شامل یک «حمله نمایشی»، شاید یک حمله تکمرحلهای در آب باشد. مرحله دوم، هدف قرار دادن یک مکان کمجمعیت در خشکی، احتمالاً یک شهر یا شهرستان متروکه، خواهد بود. مرحله سوم، «بازدارندگی نمایشی» به یک هدف نظامی بالقوه مانند یک مرکز حملونقل خواهد بود. از آنجا، استفاده از سلاحهای هستهای به چندین حمله هستهای تاکتیکی در سراسر صحنه عملیات افزایش مییابد.
پوتین زمینههای استفاده از سلاحهای هستهای را تضعیف کرده است. دکترین نظامی روسیه در سال ۲۰۱۴ دو دلیل اصلی برای استفاده از سلاحهای هستهای ارائه میدهد: یا در پاسخ به استفاده از آنها توسط دیگران یا زمانی که موجودیت فدراسیون روسیه تهدید میشود. یک سند جدیدتر در سال ۲۰۲۰، حمله هستهای را در صورتی مجاز میدانست که روسیه با یک حمله هستهای قریبالوقوع روبهرو باشد (بنابراین از یک حمله پیشگیرانه جلوگیری کند)، یا اگر روسیه (بهطور مثال) کنترل زرادخانه خود را از طریق حملات دقیق متعارف و چندگانه از دست بدهد. هر دو ذاتاً خطرناک هستند. دو بار در جنگ سرد، افسران ردهپایین اتحاد جماهیر شوروی سابق، زمانی که مافوقهایشان به آنها میگفتند سلاحهای هستهای را آماده کنند، از واکنش نشان دادن خودداری کردند. اقدامات شجاعانه آنها جهان را از تشدید فاجعهبار احتمالی نجات داد.
سال گذشته، پوتین دوباره آستانه سلاحهای هستهای روسیه را پایین آورد و اعلام کرد که حمله به روسیه با سیستمهای موشکی متعارف ممکن است پاسخ هستهای را توجیه کند، اگرچه حمله «تار عنکبوت» اوکراین به ناوگان بمبافکن او در ژوئن امسال به پاسخ هستهای منجر نشد. اوکراینیها مدتهاست استدلال میکنند که تهدیدهای روسیه بلوفهایی برای پنهان کردن ارتش در حال شکستش است که با یک میلیون تلفات مواجه است. چه میتوان کرد؟ هیچ گزینه خوبی وجود ندارد و این بحران ممکن است خطرناکتر هم بشود. روسیه مصمم به جنگ است و صلح نمیخواهد. پوتین ترامپ را به چالش کشیده است. بهترین گزینه برای غرب این است که اوکراین -با حمایت متحدان، بهویژه در دفاع هوایی برای محافظت از خود- با روسیه تا سرحد توقف بجنگد و رهبران روسیه را مجبور به پایان دادن به جنگ کند.
«استیو روزنبرگ» هم در برداشت خود از تهدید ترامپ علیه روسیه در بیبیسی نوشت، یک کارشناس امنیتی روس به روزنامه کومرسانت گفت: «مطمئنم ترامپ واقعاً هیچ دستوری [درباره زیردریاییها] نداده است.» کامرسانت اشاره میکند که در سال ۲۰۱۷، ترامپ گفته بود که دو زیردریایی هستهای را بهعنوان هشداری به کره شمالی به شبهجزیره کره اعزام کرده است. کمی بعد، ترامپ با کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی، دیدار کرد. بنابراین، به نظر میرسد دستور ترامپ برای استقرار زیردریایی هستهای شاید مقدمهای برای نشست ایالاتمتحده و روسیه باشد. روزنبرگ بر این باور است که مدودف ناگهان مورد توجه قرار گرفت، آن هم از سوی رئیسجمهور ایالاتمتحده. روزنبرگ مینویسد، دوست نداشتن یک پست در رسانههای اجتماعی یکچیز است؛ اما استقرار زیردریاییهای هستهای چیزی دیگر. این حس زیادهروی دارد. گزارشگر بیبیسی میافزاید، آنچه واضح است این است که ترامپ پستهای اخیر مدودف را بسیار شخصی برداشت کرد و بر اساس آن واکنش نشان داد. آیا ممکن است استراتژیای هم در کار باشد؟ کسی نمیداند. اما یک چیز مسلم است: غیرقابلپیشبینی بودن بخش بزرگی از روش ترامپ در انجام کارها، چه در تجارت و چه در سیاست.
داریل کیمبال، مدیر اجرایی گروه حمایت از انجمن کنترل تسلیحات، گفت: «این اقدامی غیرمسئولانه و غیرقابل توصیه است. هیچ رهبر یا معاون رهبری نباید تهدید به جنگ هستهای کند، چه رسد به اینکه به شیوهای بچگانه در رسانههای اجتماعی باشد.» از سوی دیگر، «هانس کریستنسن» از «فدراسیون دانشمندان آمریکایی» خاطرنشان کرد که زیردریاییهای هستهای ایالاتمتحده -بخشی از بهاصطلاح سهگانه هستهای با بمبافکنها و موشکهای زمینی- همیشه در موقعیتهایی قرار داشتند که بتوانند موشکهای مسلح به سلاح هستهای را به سمت اهدافی در روسیه پرتاب کنند. کریستنسن گفت که ترامپ با دامن زدن به انتظارات مبنی بر اینکه در صورت تشدید تنشها با روسیه، میتواند به سلاحهای هستهای متوسل شود، در حال ایجاد یک «دام تعهد» است. بااینحال، «اولین فارکاس»، مدیر اجرایی موسسه مککین و یک مقام ارشد سابق پنتاگون، این ایده را که چنین اقدامی میتواند به درگیری هستهای منجر شود، کماهمیت جلوه داد. او گفت: «این واقعاً یک سیگنال است. این آغاز یک رویارویی هستهای نیست و هیچکس آن را اینطور تعبیر نمیکند. و من تصور میکنم که روسها هم چنین برداشتی ندارند.»