به گزارش مشرق، محسن فایضی فعال رسانه در تلگرام نوشت:
در روزهای اخیر دوباره موضوع مذاکرات به مسألهای جنجالی در رسانههای کشورمان تبدیل شده؛ مسألهای که با درآمیخته شدن آن با برخی مؤلفههای جناحی و سیاسی، به حاشیههای مضر و برهمزننده فضای سیاسی کشور، تبدیل شده است. این یادداشت به دنبال بررسی مسأله مذاکره نیست؛ اما باید دقت داشت دوگانه مذاکره-عدم مذاکره را باید با تمرکز و بررسی روی هدف، خطوط قرمز و سناریوهای دو وضعیت یعنی مذاکره-عدم مذاکره سنجش کرد.
اما یکی از مهمترین مؤلفههای قابل بحث برای بررسی این مسأله، فهم سناریو و درک دشمن صهیونیستی از این پرونده است. در خصوص مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و آمریکا پیش از جنگ، مجموعه تحلیلهای مختلفی از موافقت و مخالفت مطرح شده بود، به گونهای که برخی مقامات و تحلیلگران اسرائیلی، صراحتاً مذاکرات را اقدام ایرانیها جهت خرید زمان برای آماده شدن نبرد احتمالی میدانستند و بارها از تداوم گفتوگوهای هیأت آمریکایی با ایرانیها انتقاد میکردند و مذاکره را اشتباهی در از دست دادن فرصت میدانستند.
از سوی دیگر جریانهایی، حامی گفتوگوی ترامپ برای رساندن ایران به نقطه مطلوب تلآویو یعنی عقبنشینی از پرونده هستهای و آنچه رفع خطر هستهای شدن تهران مینامیدند، بودند و اعتقاد داشتند تهران در وضعیتی است که در سایه فشار و تهدید به توافق مطلوب تلآویو تن خواهد داد.
با آنکه این را هم نباید فراموش کرد که بخشی از توان رسانهای و تحلیلگران اسرائیلی هم کاملاً در هماهنگی امنیتی، اهداف دیگری را در بازنشر اخبار مذاکراتی و تحلیل آن دنبال میکردند؛ مسألهای که بعد از جنگ صراحتاً افشا شد. به طور مثال، فاش شد روایتهای باراک راوید، خبرنگار مشهور اسرائیلی در اکسیوس از گفتوگوی تلفنی پیش از جنگ میان نتانیاهو و ترامپ، کاملاً ساختگی و هدفمند بوده است.
اکنون هم روایت رسانههای اسرائیلی و شخصیتهای سیاسی و نظامیشان از مذاکرات احتمالی، جهتگیریهای مختلفی دارد. اما یک نقطه اشتراک در همه آنها موجود است و آن تأکید بر برقرار بودن توان هستهای شدن ایران (رد روایت ترامپ) و تلاش برای القای سعی تهران در رفتن به سوی هستهای شدن (بمب هستهای) با بازنشر برخی سخنان در خصوص بمب هستهای و ضریبدهی به برخی مواضع مسئولان در تأکید بر حفظ غنیسازی است.
ضمن آنکه بر خلاف فضای داخلی ایران، مسأله احتمال حمله پیشدستانه از سوی تهران علیه اسرائیل در فضای داخلی عبری کاملاً مطرح است، به گونهای که حتی دو روز پیش از نتانیاهو حول این گمانهزنیها سؤال شد و او پاسخ داد:«ما برای سناریوهای مختلف آماده میشویم. ایرانیها هم برای سناریوهای مختلف آماده میشوند.»
تامیر پاردو، رئیس سابق موساد و یکی از شخصیتهای مهم اسرائیل در تصمیمگیری و رسانهها، در یک کنفرانس دانشگاه تلآویو مفصل حول مسأله مذاکره با تهران صحبت کرده است. او میگوید:«هدف از جنگ با ایران رسیدن به مذاکره بود؛ من مذاکرهای نمیبینم!» پاردو شفاف و واضح مذاکره را نهتنها یک الزام، بلکه تداوم پروژه آغاز شده برای تغییر رفتار ایران و کنترل پروژه هستهای تهران میبیند. البته ناگفته نماند رئیس سابق موساد این مسأله را از منظر انتقاد جدی نسبت به نتانیاهو مطرح میکند و میگوید، او متوجه اهمیت و ارزش مذاکرات در شرایط کنونی نیست و اشتباه او در سال 2015 همانگونه که منجر به دست نیافتن به توافق مطلوب و کنترل پرونده هستهای ایران شد، اینبار هم میتواند به ضرر راهبردی منجر شود؛ زیرا حتی اقدامات نظامی را باید به دستاورد سیاسی تبدیل کرد.
او میگوید، برای ایران مدل سقوط صدام (اشغال عراق) و انقلاب از درون جواب نمیدهد، بلکه راهحل وادار کردن ایران به تغییر رفتار است و آن هم یک مدل ده پلهای است که برجام مرحله ششم بود و اگر درست رفتار میشد، میتوانست ما را به پله دهم و نهایی یعنی جنگ و فشار برای آوردن طرف مقابل به پای میز مذاکره برساند. او میگوید، در غزه هم همین است. تنها با مذاکره میتوان دستاوردهای میدان را کسب کرد و این اشتباه کنونی نتانیاهو است.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.