از ابتدای این هفته، شاهد بازار متعادلتری هستیم و به خوبی قابل درک است که در قیمتهای فعلی فروشنده با درنگ بیشتری تصمیم به فروش میگیرد اما به محض مخابره اخبار مثبت، خریدار با قدرت ظاهر میشود. لذا درصورت مخابره اخبار مثبت از وضعیت مذاکرات یا گشایش سیاسی، یا حتی خنثی بودن اخبار بازار به احتمال زیاد در قیمتهای فعلی به تعادل خواهد رسید و حتی میتواند حرکت رو به بالای خود را تجربه کند.
البته برای بررسی وضعیت بازار سهام در روزهای آتی و درک وضعیت بنیادی آن، لازم است به چند نکته توجه کنیم تا ببینیم آیا باید روزهای مثبتتری را برای بورس متصور باشیم یا روند ریزشی همچنان ادامه خواهد داشت. بررسی چند آیتم ضروری است.
در حال حاضر نسبت P/B بازار سهام عدد ۱.۸است. P/B نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری (حقوق صاحبان سهام) را نشان میدهد و با توجه به اینکه حقوق صاحبان سهام در ترازنامهها در ایران بر اساس بهای تمامشده تاریخی محاسبه میشود، وقتی ارزش بازار شرکتها ۱.۸برابر ارزش دفتری است، این پارامتر نشان میدهد که بازار سهام فقط ۸۰درصد بیشتر از بهای تمامشده این شرکتها رشد داشته است. بنابراین اگر بازار سهام را با ارزش جایگزینی مقایسه کنیم، با توجه به رشد دلار از زمان تاسیس این شرکتها (عمدتا سال ۱۳۸۰)، این نسبت P/B باید رشد چند ده درصدی داشته باشد که همین امر نشاندهنده عقبماندن شاخص کل و بازار سهام از سایر کلاسهای دارایی است.
توجه به ارزش دلاری بازار که از ۴۰۰میلیارد دلار در سال ۱۳۹۹ به ۹۳میلیارد دلار در آخرین معاملات امروز رسیده است هم به درک ما از عدم بازدهی دلاری بورس نسبت به سایر داراییها کمک میکند، البته نکته مهمتر این است که این نسبت توجیهپذیری سرمایهگذاری جدید را نشان نمیدهد. یعنی با توجه به شرایط اقتصادی و سیاسی حال حاضر کشور و وجود ریسکهای امنیتی و اقتصادی، نمیتوان از این عدد به عنوان نشانهای برای سرمایهگذاری و رشد اقتصادی جدید استفاده کرد؛ زیرا برای سرمایهگذار با وجود شرایط موجود شاید سرمایهگذاری حتی به قیمتهای پایینتر از اعداد ذکر شده هم توجیه اقتصادی نداشته باشد و لازمه افزایش ارزش جایگزینی سهام و رشد ارزش بورس برطرف شدن ریسکهایی است که کشور با آن مواجه شده. این نکته نشان میدهد که در صورت برطرف شدن ریسکهای پیش رو، بازار سهام میتواند در آینده یکی از بازارهایی باشد که بیشترین بازدهی را برای سرمایهگذاران به ارمغان خواهد آورد.
پارامتر بعدی که باید به عنوان شاخص برای برگشت بازار به آن توجه کرد ارزش معاملات بازار و کدهای فعال حقیقی در بازار است. ارزش معاملات از ابتدای هفته بهصورت میانگین ۴هزار و ۲۰۰میلیارد تومان بوده که نشاندهنده پایین بودن سرانه خرید حقیقیهاست. به طور معمول، زمانی که بازار آماده شروع یک رالی میشود، تعداد کدهای حقیقی به عدد ۱۰۰هزار کد معامله در روز میرسد. اما این عدد در حال حاضر حدود ۷۰هزار کد معاملاتی است. با توجه به اینکه بازار در نقطه اشباع فروش قرار دارد، برای حرکت رو به بالا در ادامه مسیر، بازار نیاز به رشد ارزش معاملات توسط حقیقیها و افزایش تعداد کدهای معاملاتی تا مرز ۱۰۰هزار کد دارد. در صورت به تعادل رسیدن بازار میتوان شاهد این بود که تعداد کدهای فعال بازار هم روندی صعودی خواهند گرفت، در غیر این صورت نباید منتظر اتفاقی امید بخش برای رشد بازار بود.
همچنین با توجه به اینکه چشمانداز سرمایهگذاران از روند حرکت بازار تحت تاثیر مسائل منطقهای و جهانی قرار دارد، کاهش این ریسکها میتواند به رشد ارزش معاملات و در نتیجه رشد بازار کمک کند.
از طرفی صنایع موجود در بازار سهام را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: صنایعی مانند بانک، اوره، سیمان، دارو و فرآوردههای نفتی که به دلیل جنس صنعت (سیمان) یا تحت تاثیر بازارهای جهانی (اوره)، یا عملیات شرکت (بانک)، گزارشهای فصلی و ماهانهای بهتر از انتظارات را ارائه دادهاند و بعضی از صنایع (دارو) هم به دلیل حمایت نهادها حقوقی و صندوقهای بخشی مخصوص صنعت هم به نسبت بقیه صنایع معاملات بهتری را داشتهاند و در ریزش اخیر شاخص کل با افت کمتری مواجه بودند.
صنایعی مانند خودرو، کاشی، زغالسنگ و لاستیک که بهرغم گزارشهای قابلقبول در بعضی از این صنایع به دلیل عدم حمایت حقوقیها و نداشتن صندوقهای بخشی و قیمت گذاری دستوری و ناترازیهای انرژی با اقبال مواجه نبودهاند و افت بیشتری نسبت به دیگر صنایع داشتهاند. البته باید توجه داشت که بهرغم رشد ۲۸درصدی درآمد اسمی شرکتها، حاشیه سود آنها نسبت به سال گذشته افت داشته که عمدتا به دلیل ناترازیهای انرژی، قیمتگذاری دستوری و افزایش هزینههای بنگاه نسبت به درآمدها بوده است.
به طور خلاصه بورس در صورت کاهش ریسکهای موجود و افزایش ارزش معاملات و تعداد کدهای معاملاتی در نقاط اشباع فروش کنونی، این صنایع میتوانند بازدهی مناسبی برای سرمایهگذاران خود فراهم کنند.
* کارشناس بازار سرمایه