مرگ مغزی متن خبرنگار؛ درنگی در نگاه ابوالفضل فاتح

خبرآنلاین یکشنبه 19 مرداد 1404 - 13:54
آنچه در پی می آید درنگی درس آموزانه در نگاه جناب آقای دکتر ابوالفضل فاتح، استاد رسانه و ‌ارتباطات است.

انتشار نوشته ام با عنوان " تجربه نگاری روزنامه نگاری و رسانه داری / خبرنگاری مرده، مرگ متن"، توفیقی فراهم کرد تا از نقد و نظر جناب دکتر ابوالفضل فاتح بهره‌مند شوم و سپس درنگی در نگاه ایشان داشته باشم. 

استاد دکتر فاتح در متن گپ و گفت وات‌ساپی ما، به نکات زیر اشاره فرمودند:  

« متن ارزشمند شما را به دقت خواندم. شجاعانه ورود کرده اید و من را به تامل واداشت. به نکته ی بسیار مهمی انگشت گذاشته اید، اما درباره استعاره متن مرده / خبرگزاری مرده، هنوز باید بیشتر فکر کنم. من البته هیچ متنی را مرده نمی دانم. تنها متن هایی که توسط هوش مصنوعی نوشته می شوند، به این واژه نزدیک می شوند. آن هم نه صد در صد.
متن مرورِ یک کتاب، ممکن است، از روح نویسنده کتاب تهی باشد، اما روح نویسنده خبر را در خود دارد. بالاخره کسی آن را نوشته است.

یک متن، روح کتاب را ندارد اما روح خبرنگار را با خود دارد و لاغر است و شما یافته اید که کم جان است. در یادداشت روز خبرنگار از عنوان نحیف برای آن استفاده کردم و نوشته ام: 

       |  تک چهره ها و معدود درخشش های رسانه ای مغتنم است، اما بسیاری رسانه های ما از نظر کیفیتِ محتوا نحیف، و رسانه های رسمی ما از این بابت نحیف تر شده اند. همچون موجودی که دچار سوء تغذیه و عدم توازن شده است. گروهی از دانش و گروهی از آزادی لازم برخوردار نیستند، نه می توانند اطلاعات لازم را بدست آورند و نه می توانند محتوای مناسب را تولید و یا در صورت تولید، منتشر کنند. بر این همه، خودسانسوری را نیز بیافزاییم. خبرنگاران و رسانه ها، از عوامل تولید قدرت ملی و بین المللی هستند و لازمه ی آن آزادی و اعتماد است. خبرنگار نمی تواند آزادی را از بازار سیاه ابتیاع کند. | 

واژه مرگ متن شما، در هر صورت چون استعاره است، مشکلی ندارد و در این فضای رسانه ای، با این نقد و نگاه شما که ممکن است قدری بی رحمانه هم به نظر برسد مشکلی ندارم.
وقتی شما می فرمایید متن مرده است. متن درباره هر چه باشد، شما نویسنده متن را خطاب قرار داده اید. محتاطانه اش، "نحیف" است. اما برای تکان دادن این فضای کرخت، رویکرد خوبی است و اساس دغدغه شما، فوق العاده مهم است....
»

دکتر ابوالفضل فاتح، فارغ‌التحصیل دکترای ارتباطات از دانشگاه آکسفورد (۱۳۹۰) است.

مرگ مغزی متن خبرنگار؛ درنگی در نگاه ابوالفضل فاتح

سپاسگزارانه، درس آموز این نکات جناب دکتر فاتح هستم. 
نکات ایشان در آغاز مرا بر این واداشت که تامل بیشتری داشته باشم که آیا اگر نوشته ام «مرگ متن یا رسانه مرده»، منظورم همان نحیف و ضعیف بوده است؟ 
آیا از این واژه، بسان استعاره در ذهن، بهره گرفته ام یا به حقیقت، می توان به «مرگ متن» در عرصه ژورنالیسم باور داشت؟

اینک قصد دارم تجربه‌ای اندوخته از مسیر 28 ساله ام که در فضای تحریریه مطبوعات کاغذی و رسانه های آنلاین، سپری کرده ام را به رشته تحریر درآورم. نکات زیر برآمده از این مسیر است که هم اینک نیز در تجربه سردبیری، با آن روبرو هستم:

تجربه رویارویی سردبیر – متن خبرنگار

در رویارویی سردبیر با متن خبرنگار، یا ما با متن مبتنی بر قالب «ادبیات» روبروییم، یا با متنی در قالب «ژورنالیسم».

سال هاست که رسانه ها و مطبوعات ایران را بسیاری از اهل ادبیات فراگرفته اند که ژورنالیست نیستند! شاعران، قصه نویسان، نثرنویسانی و علاقه مندان به عرصه های ادبیات که بستر رسانه و مطبوعات را عرصه نموداری متن های خود یافته اند. ناگفته پیداست که بسیاری از اهل ادبیات هم هستند که در ساحت ادبی خود، ژورنالیست های موفقی نیز بوده اند ( در آینده تجربه هایم را درباره این پدیده اهل ادبیات در مطبوعات و رسانه خواهم نوشت) 

چه بسا می توان در رویارویی سردبیر با متن ادبی، قائل بود که هر متن ادبی ( حتی ضعیف و نحیف)، روح نویسنده اش را با خود دارد. ذات متن ادبی، خیال است و روح انگیزی؛ چنان که این موضوع حتی در متن ادبی ضعیف می تواند تجلی داشته باشد. ( گرچه هنوز در این باره دچار تردید هستم ) 

تفاوت متن ها در دو حوزه  ژورنالیسم و ادبیات

بی تردید « ژورنالیسم و ادبیات دو حوزه مجزا با اهداف و رویکردهای متفاوت هستند»؛ در عرصه رویارویی سردبیر با متن ژورنالیستی، متن اگر ساختارهای ژورنالیسم را در خود پرورش نداده باشد، سردبیر نمی تواند آن را برای رسانه اش متنی زنده، پویا و اثر بخش بداند.

اگر سردبیر در چالش مشغله های خود، چشم پوشید و متن بی روح و بی محتوا (مرده) را در رسانه اش منتشر کرد، رسانه ( روزنامه/ مجله/ خبرگزاری) را دچار «مرگ مغزی» خواهد کرد.   
چه بسیار مجله ها و روزنامه ها و سایت هایی را می شناسیم که در «کُما – اغماء» به سر می برند و چون مُردگانی روی میز موسسات و کیوسک های مطبوعاتی در مانده‌اند!

نمونه هایی از مرگ محتوای متن ژورنالیستی

اگر با متن مصاحبه ای روبرو باشیم که خبرنگار، فُرمالیته پرسش هایی «ساخته» باشد و اگر سردبیر، سوالات را از آن متن حذف کند، هیچ خللی به متن وارد نشود و بتوان آن را مثلا شبیه یک متن یک پارچه «اظهارات شفاهی» منتشر کرد ( کاری که سال هاست در قالب یادداشت شفاهی در رسانه ها صورت می گیرد)، آیا چنین متنی را می توان یک گفت وگوی ژورنالیستی، زنده دانست؟
آن وقت آن اظهارات، حتی متعلق به روح خبرنگار نیست و متنی ست برآمده از گفته های گفت وگو شونده.

اگر با گزارشی( خبری، تحقیقی، میدانی) روبرو باشیم که موضوع و عناصر محتوا به سرانجام نرسیده باشند و اضلاع محتوا، خام و بی خاصیت، رها شده باشند یا کپی برداری از محتوای داده های فضای مجازی باشند، آیا همچنان باید قائل بود که این گزارش زنده است؟

آیا این گونه متن های ژورنالیستی، روح نویسنده خبر را در خود دارند؟ آیا اساسا می توان چنین متن خبرنگاری را، ژورنالیستی دانست؟

نتیجه گیری:

متن اگر از جنس ادبیات ( شعر و قصه و رمان و نثر) باشد، شاید بتوان قائل بود که روح نویسنده را با خود دارد. حتی اگر ضعیف و نحیف باشند و گرچه آن متن های ادبی نیز دچار مرگ تدریجی اند. 
ولی اگر متن مطبوعاتی - رسانه ای از جنس ژورنالیسم ( خبر، مصاحبه، گزارش ) باشد، باید روح ژورنالیسم را در خود داشته باشد که بتوان آن را زنده دانست و رسانه ما به واسطه آن زنده باشد و زنده بماند.
اگر در این گونه متن ها، «ساقه مغز متن، به طور کامل و غیرقابل بازگشت متوقف شده باشند»، می توان قائل بود که این متن، دچار «مرگ مغزی» شده است. البته که این واژه « متن مرده» بی تردید، هیچ تعریضی به شخص یا شخصیت خبرنگارش ندارد. 
اگر در رویاروی سردبیر- خبرنگار، متنی مُرده تلقی شود، ما شخصیت نویسنده متن را خطاب قرار نداده ایم، بلکه ساختار متن تهی شده از حیات ژورنالیستی را «مُرده» دانسته ایم؛ متنی که باید آن را دچار «مرگ مغزی» بدانیم.

می دانم که پیش جناب دکتر فاتح، استاد ارتباطات گرانقدر ما، که از دانش پزشکی نیز برخوردارند، زیره به کرمان برده ام و عرضه داشته ام که: « فرد دچار مرگ مغزی، وضعیتی دارد که چه از نظر قانونی و چه از نظر بالینی مرده تلقی می‌شود.»
چنین است که از این منظر، هر « متن / روزنامه / مجله / سایت » را می توان «مُرده» خطاب کرد. 

در آینده درباره مرگ مغزی برخی رسانه ها و مطبوعات خواهم نوشت.

منبع خبر "خبرآنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.