6 انتقاد به اصرارها برای فرزندآوری از سوی روزنامه اصلاح طلب/ در آپارتمان استیجاری ۵۰ متری هفت نفر می توانند زندگی کنند؟

اقتصادنیوز یکشنبه 19 مرداد 1404 - 07:27
اقتصادنیوز: سیاست‌گذاری برای جوان‌سازی جمعیت، آن‌هم بدون اعتنا به ضرورت رونق اقتصادی، اصلاح شیوه توزیع درآمد و تسهیل ازدواج به‌عنوان بزرگ‌ترین و رایج‌ترین قرارداد حقوقی بین شهروندان را به‌هیچ‌روی نمی‌توان خردمندانه تلقی کرد.

به گزارش اقتصادنیوز،  روزنامه شرق نوشت: 

درصد جمعیت زیر 20 سال کشور در چند دهه اخیر با سرعتی بسیار نگران‌کننده کاهش یافته و از ۴۶ درصد در سال ۱۳۶۵ به کمتر از ۳۱ درصد در سال ۱۳۹۵، و اینک به سطح ۲۲.۸ درصد رسیده‌ است.

این به آن معنی است که تمایل جامعه ایرانی به فرزندآوری کاهش فوق‌العاده‌ای یافته‌ است، اما این همه ماجرا نیست. به بیان دیگر این امر فقط نتیجه تصمیم زوج‌های ایرانی به خودداری از بچه‌دار شدن و کوچک نگه‌داشتن ابعاد خانوار نبوده، بلکه در کنار آن با کاهش شدید تمایل به ازدواج و تشکیل خانواده هم روبه‌رو بوده‌ایم.

بالاترین رقم ازدواج در ایران در سال ۱۳۸۹ و برابر با 891هزارو 627 مورد بوده و بعد از این سال روند کاهشی خود را آغاز کرده و در مدت ۱۴ سال تا سال ۱۴۰۳ نزدیک به ۴۷ درصد کاهش داشته‌، و اینک جامعه با رشد سریع جمعیت مجرد بالای 40 سال روبه‌رو است.

در چنین شرایطی انتظار می‌رود متولیان امر با استفاده از ظرفیت و توانایی مراکز علمی و پژوهشی کشور مطالعات گسترده‌ای برای شناسایی عوامل واقعی بروز این پدیده نگران‌کننده انجام داده، و برای مهار این عوامل و جلوگیری از تأثیر مخرب آنها تدبیری بیندیشند. اما با مرور مختصر رویکرد رسمی می‌توان دریافت که تدبیری در کار نبوده‌ است.

ویژگی‌های بارز این رویکرد رسمی را به شرح زیر می‌توان برشمرد:

۱- در این رویکرد به ‌سرعت تغییرات شاخص‌های جمعیتی و دشواری‌هایی که این تغییرات ایجاد می‌کنند و خواهند کرد، توجهی نمی‌شود. تغییر سریع شاخص‌های جمعیتی و ناهمگونی بین آنها با شاخص‌های فرهنگی و اجتماعی می‌تواند سلامت روانی جامعه را تحت تأثیر قرار دهد، زیرا رفتار شهروندان در این حوزه به آنان تحمیل شده، و حاصل یک انتخاب طبیعی و سالم نیست. حال اگر رفتار شهروندان تغییر کرده، و تمایل به فرزندآوری با سرعتی نجومی افزایش یابد، رویکرد رسمی به علل این تغییر رفتار و آثار آن در سلامت روانی جامعه اعتنایی ندارد، بلکه مهم افزایش زادوولد است.

۲- کاهش سهم جمعیت جوان از یک‌ سو با کاهش تمایل به ازدواج و از سوی دیگر با کاهش تمایل به فرزندآوری زوج‌ها ارتباط دارد. اما رویکرد رسمی کاری به این واقعیت ندارد، و به‌این‌ترتیب دشواری موجود به کاهش تمایل به فرزندآوری فروکاسته‌ می‌شود. همین‌ که زوج‌ها متقاعد شوند که فرزند بیشتری بیاورند، برای پاک‌کردن صورت‌مسئله کافی است. به بیان دیگر اگر گروهی کثیر از جوان‌های جامعه در اثر سیاست‌های مسئولان دلاور به ناچار قید تشکیل خانواده را می‌زنند و با گذشت زمان سلامت روحی‌شان دچار مخاطره می‌شود، مشکل خودشان است و به مسئولان ربطی ندارد! فقط کافی است زوج‌ها جور این گروه را بکشند و فرزندان بیشتری به دنیا بیاورند.

۳- اینکه افزایش تعداد فرزندان فشار زیادی به اقتصاد ضعیف خانوار وارد کرده، و ابعاد فقر را در جامعه گسترده‌تر خواهد کرد، از نظر رویکرد رسمی اهمیت ندارد. شرایطی را در نظر بگیرید که یک خانوار چهارنفره در آپارتمان استیجاری ۵۰متری زندگی می‌کنند، و مسئولان دلاور به آنان امر می‌کنند که ابعاد خانوار را به هفت نفر برسانند. سختی‌های زندگی و شکسته‌شدن حریم شخصی والدین و فرزندان در این فضای کوچک و تبعات فرهنگی و روانی سنگین آن برای آینده خانواده اهمیتی ندارد.

۴- رویکرد رسمی به اهلیت زوج برای تربیت فرزند کوچک‌ترین اعتنایی ندارد. این نکته که برخی زوج‌ها به لحاظ فرهنگی و تربیتی صلاحیت تربیت فرزند را ندارند، یک امر کاملا طبیعی است و اصلا جای تعجب ندارد. درحال‌حاضر سالانه بیش از پنج هزار کودک بدسرپرست تحویل سازمان بهزیستی می‌شوند. البته باید توجه داشت این عدد واقعیت جامعه را نشان نمی‌دهد، زیرا در جامعه امروز ایران با عنایت به شرایط خاص فرهنگی و باورهای شهروندان بسیاری از موارد بدسرپرستی گزارش نمی‌شود. طبعا چنین خانواده‌هایی صلاحیت تربیت فرزند را ندارند، چه رسد به اینکه از تبلیغات فرزندآوری تأثیر بپذیرند.

۵- رویکرد رسمی آن‌چنان خود را گرفتار عددسازی کرده، که حتی سلامت نوزاد و فقدان معلولیت هم برایش مهم نیست. 

مهم افزایش زادوولد است، حتی اگر نوزاد معلول باشد. به‌همین‌دلیل اجرای طرح‌هایی از نوع غربالگری و بررسی احتمال معلولیت جنین را برنمی‌تابد. اینکه خانوارهایی در نتیجه حاکمیت چنین نگرشی دارای فرزند و حتی فرزندان معلول شوند، و دشواری‌های فراوان روحی و جسمی را برای سال‌های طولانی تحمل کنند، از دید مدافعان رویکرد رسمی اهمیت ندارد.

۶- رویکرد رسمی توجهی به پیچیدگی صورت‌مسئله ندارد، و ازاین‌رو ساده‌ترین و به‌اصطلاح دم‌دستی‌ترین راه‌حل‌ها را برمی‌گزیند. بیمه رایگان فرزندان سوم و چهارم و تأمین هزینه بستری و زایمان، یا دادن تسهیلات ارزان‌قیمت و... که همه از نوع مشوق‌های مادّی هستند، ازجمله این راه‌حل‌های دم‌دستی هستند. حتی شاید علاقه برخی مسئولان دولت‌های گذشته به تسهیل مهاجرت اتباع افغانستانی را نیز بتوان ذیل این سرفصل مورد توجه قرار داد.

حال با کنار هم گذاشتن این نکات می‌توان به عمق بی‌تدبیری در برخورد با دشواری مورد اشاره دست یافت. انتخاب کم‌هزینه‌ترین و آسان‌ترین راه‌حل‌ها بدون‌ توجه به آثار و تبعات اجتناب‌ناپذیر آنها فقط از عهده مدیران و مسئولانی برمی‌آید که در نتیجه کنارگذاشتن قاعده خردمندانه شایسته‌سالاری از نردبان ترقی مناصب بالا رفته و سکان اجرائی کشور را در دست می‌گیرند.

سیاست‌گذاری برای جوان‌سازی جمعیت، آن‌هم بدون اعتنا به ضرورت رونق اقتصادی، اصلاح شیوه توزیع درآمد و تسهیل ازدواج به‌عنوان بزرگ‌ترین و رایج‌ترین قرارداد حقوقی بین شهروندان را به‌هیچ‌روی نمی‌توان خردمندانه تلقی کرد.

 

 

منبع خبر "اقتصادنیوز" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.