دولت دکتر محمد مصدق، که با پشتوانهای مردمی و پارلمانی به قدرت رسیده بود، اکنون با مجموعهای از بحرانهای سیاسی داخلی و فشارهای خارجی مواجه بود که همگی در ماه مرداد به نقطه اوج رسیدند.
۱. تشدید اختلافات داخلی در آستانه مرداد
در ماههای منتهی به مرداد ۱۳۳۲، اختلافات بین مصدق و برخی نیروهای سیاسی بهویژه دربار، روحانیون سنتگرا، برخی نمایندگان مجلس و حتی حزب توده افزایش یافته بود. پس از انحلال مجلس هفدهم توسط دکتر مصدق در تیر ۱۳۳۲ با استفاده از اختیارات قانونی از طریق همهپرسی، عملا یکی از مهمترین نهادهای نظارتی کشور از میان رفت و دکتر مصدق بیش از پیش در معرض اتهام «استبداد رأی» قرار گرفت. این اقدام، زمینه مشروعیتزدایی از دولت را برای مخالفان داخلی و مداخلهگران خارجی فراهم کرد.
۲. آغاز تلاشهای جدی برای اجرای کودتا
در نخستین روزهای مرداد، هماهنگی میان عوامل داخلی وابسته به دربار و نیروهای اطلاعاتی بریتانیا (MI6) و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) به مرحله عملیاتی وارد شد. طرحی با نام رمز «عملیات آژاکس» (Operation Ajax) با هدف سرنگونی دولت مصدق نهایی شده بود.
در این طرح، ژنرال فضلالله زاهدی به عنوان جایگزین مصدق تعیین شد و تلاش بر آن بود تا با بسیج نیروهای وفادار به شاه و تحریک نارضایتیهای اجتماعی، دولت ملی ساقط شود.
۳. فضاسازی تبلیغاتی و عملیات روانی
در اوایل مرداد، فعالیتهای تبلیغاتی و روانی علیه دولت شدت گرفت. روزنامههای وابسته به دربار و نیروهای مخالف، دولت مصدق را به دیکتاتوری، فساد، و ناکارآمدی متهم کردند. در همین زمان، حزب توده نیز که در ظاهر از سیاستهای ضدامپریالیستی مصدق حمایت میکرد، اما در عمل از هرگونه انسجام سیاسی در صفوف حامیان دولت میکاست، رفتار دوپهلو و بعضا تحریکآمیزی در پیش گرفت. برخی شعارهای رادیکال تودهایها، بهویژه در تظاهرات، موجبات نگرانی طبقه متوسط و روحانیت را فراهم کرد.
۴. اوجگیری بحران در میانه مرداد
در نیمه دوم مرداد، کشور در وضعیت ناپایداری قرار گرفت. شاه که از مصدق انتظار وفاداری کامل داشت، از بیتوجهی او به نقش سلطنت ناراضی بود. در این شرایط، با چراغ سبز آمریکا و بریتانیا، شاه در روز ۲۵مرداد فرمان عزل مصدق و انتصاب زاهدی را امضا و مخفیانه به شمال کشور گریخت. در شب ۲۵مرداد، نخستین تلاش برای اجرای کودتا شکست خورد. مصدق بلافاصله اطلاعیهای صادر کرد و اعلام کرد که کودتا شکست خورده و فرمان عزل فاقد وجاهت قانونی است. بسیاری از افسران مجری کودتا دستگیر شدند و کودتا در ظاهر ناکام ماند.
۵. فرصتسوزی نیروهای ملی و بازیابی نیرو توسط مخالفان
در فاصله ۲۵ تا ۲۸ مرداد، فرصت تاریخی برای دولت و حامیانش بهوجود آمده بود تا نه تنها پایههای قدرت خود را تثبیت کنند، بلکه با استفاده از شکست کودتا، اقدامات پیشگیرانهتری علیه جریانهای وابسته انجام دهند. اما دولت مصدق به دلایل مختلف از جمله پایبندی به اصول دموکراتیک، عدم رغبت به سرکوب شدید مخالفان، و بیاعتمادی به حزب توده، نتوانست به سرعت اوضاع را تثبیت کند. در این مدت، عوامل خارجی و داخلی فرصت یافتند تا کودتای دوم را حسابشدهتر و گستردهتر طراحی کنند.
۶. کودتای ۲۸ مرداد و سقوط دولت ملی
در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، کودتا با مشارکت مستقیم نیروهای وفادار به شاه، برخی افسران ارتش، اراذل و اوباش ساماندهیشده در جنوب شهر و حمایتهای مالی و لجستیکی آمریکا و بریتانیا، موفق شد. ساختمان رادیو و نخستوزیری تسخیر شد و دکتر مصدق پس از مقاومت کوتاهی، بازداشت و محاکمه شد. شاه که به رم گریخته بود، به کشور بازگشت و دوران پسادموکراسی و حکومت مطلقه تا انقلاب ۱۳۵۷ آغاز شد.
وقایع مرداد ۱۳۳۲ نه صرفا یک کودتای نظامی، بلکه تلاقی مجموعهای از عوامل تاریخی، سیاسی، اجتماعی و بینالمللی بود. از یکسو، دولت مصدق با چالشهای ساختاری و عدم انسجام در جبهه ملی و نیروهای پشتیبان مواجه بود و از سوی دیگر، نظام سلطنتی و استعمارگران غربی برای حفظ منافع نفتی و ژئوپلیتیک خود از هیچ تلاشی برای ساقط کردن دولت ملی فروگذار نکردند. مرداد ۱۳۳۲نقطهعطفی بود که تاثیرات آن تا دههها بعد بر سرنوشت ایران باقی ماند.
منبع: مصدق به روایت تاریخ و اسناد