پیروز حناچی ادامه داد: بنابراین ریشه مشکلات تهران را باید در عدم اجرای برنامهها و شیوه اداره امور شهر دنبال کرد؛ سعدی میفرماید: «بر احوال آن کس بباید گریست - که دخلش بود نوزده، خرج بیست». شهرداری تهران در این سالها با چالش درآمد کم و ناسالم و در کنار آن، خرج بیش از توان مواجه بوده که این موضوع به نوعی ناترازی است.
وی در ادامه حل چالشهای تهران را میسر دانست و گفت: در دنیا شهرهای بزرگتری نسبت به تهران بودند که توانستند چالش بارگذاری بیش از ظرفیت را حل کنند؛ بهعنوان نمونه لندن با اجرای سیاست تمرکززدایی از پایتخت توانست جمعیت این شهر را از ۱۲میلیون نفر به ۷میلیون نفر کاهش دهد. وی ادامه داد: پکن از دیگر نمونههای موفق در خصوص حل بحرانها است. این شهر روزی آلودهترین شهر جهان بود؛ اما با تصمیمات سخت و عملی این شهر امروز به وضعیت قابل قبولی رسیده است. وضعیت پکن در زمینه آلودگی هوا به حدی بحرانی شده بود که مردم این کشور برای شوخی به یکدیگر کنسرو هوای فشرده تمیز هدیه میدادند! اما امروزه سازمان ملل متحد میگوید پکن یکی از کشورهایی است که در کاهش آلودگی موفق عمل کرده است. این موفقیت نتیجه حرکت بابرنامه این کشور و کاهش تعداد خودرو، اتوبوس و تاکسی بنزینی با وسایل برقی و حتی رواج استفاده از دوچرخههای برقی در این کشور بود. در عین حال دولت چین برای مهار آلودگی هوا در اقدامی قاطع کارخانه ذوب فلزات واقع در نزدیکی پکن را جابهجا کردند؛ این تصمیم همانند آن است که نیروگاه با سوخت مازوت اطراف تهران یا قزوین جابهجا شوند.
شهردار اسبق تهران در ادامه بخشی از چالشهای کنونی پایتخت را به بارگذاری فراتر از توان شهر نسبت داد و گفت: شهرداریها برای جبران ناترازی مالی خود به فروش تراکم و تخلف از برنامههای مصوب تهران روی آوردند که این موارد با بارگذاری بیش از حد جمعیتی به چالش کنونی در شهر تهران انجامید. اما در دورهای که من شهردار تهران بودم چنین اتفاقی نیفتاد. آمار صدور پروانهها نشان داد که میتوان بدون فروش تراکم، این شهر را اداره کرد. البته تحقق این موضوع به شرط آن است که مدیران شهری بخواهند، باور داشته باشند و در این مسیر از نیروی متخصص و سازوکار لازم بهره بگیرند. در واقع اگر ارادهای برای مدیریت شهر بدون تراکمفروشی باشد؛ برای تحقق آن باید از بهترین متخصصان اداره امور شهر استفاده کرد.