پلتفرم یا پروپاگاندا ؛ آینده ساحت اعتماد در دوره اقتصاد روایی ماشینی

عصر ایران پنج شنبه 16 مرداد 1404 - 11:51
بحران‌ها همیشه صحنه‌ی عریان‌ شدن مرزهای بین حقیقت و پروپاگاندا هستند. جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل را می‌توان آزمایشگاهی ویژه دانست: آزمایشگاهی که در آن حجم بی‌سابقه‌ای از داده، تحلیل و روایت اقتصادی به کمک هوش مصنوعی و پلتفرم‌های داده‌محور در گردش قرار گرفت.

عصر ایران ؛ سعید کیائی- قطعیت جایگاه کلاسیک رسانه به عنوان روایت‌گر تحولات اقتصادی، امروز با معضل بنیادینی روبه‌رو شده‌ که اتوماسیون بی‌سابقه‌ی تولید محتوا به کمک هوش مصنوعی آن را رقم زده است. اکنون در هر حوزه، به‌ویژه در سپهر اقتصاد، سرعت تولید محتوا به چنان مرزی رسیده که نه تنها متولیان سنتی، بلکه حتی مخاطبان باسابقه نیز دیگر کنترلی بر دریافتی‌های خود ندارند. محتوا که زمانی نقش واسطه میان واقعیت و مخاطب را ایفا می‌کرد و حاصل تعامل انسانی، تجربه، تیزبینی یا تحقیق بود، امروز هرچه بیشتر به فرآورده‌ای ماشینی و فاقد روح بدل شده است؛ فرآورده‌ای بی‌وقفه، با مقیاسی غیرقابل تصور و الگوریتم‌هایی که منطق درونی آن‌ها حتی برای کاربران حرفه‌ای رسانه نیز اغلب مانند جعبه سیاه می‌ماند.

در این بستر، مفهوم «اعتماد» - که همواره شالوده‌‌ای روایی اقتصادی را بنا می‌کرد - به چالش کشیده شده است. در گذشته، رسانه به مدد تیم سردبیری، خبرنگار متخصص و مسیر طولانی راستی‌آزمایی، به شکلی ضامن و داور، مرزشکن و معیارحق بود. اما اکنون چهره‌ی رسانه به کلی تغییر کرده: نه آنکه انسان، از رسانه حذف شده باشد، بلکه سهم او در تولید واقعیت اقتصادی به حاشیه رانده شده و با پلتفرم‌هایی جایگزین شده است که بیش و پیش از هرچیز به نیروی الگوریتم‌ها متکی هستند. اگر زمانی اعتبار محتوا از ثبت و سند و تخصص منتشرکننده می‌آمد، اکنون مکانیزم‌های اتکاپذیری بر پایه اعتبار الگوریتمی و رتبه‌بندی سیستمی جای آن را گرفته است.

نخستین پرسش اساسی آن است که در این ساختار جدید، چه نشانه‌هایی تعیین می‌کنند که یک روایت یا خبر اقتصادی قابل اعتماد است؟ آیا هنوز می‌توان با روش‌های کلاسیک برچسب «خبر مطمئن» یا «تحلیل معتبر» را صادر کرد؟ یا اینکه الگوریتم‌ها و ماشین‌ها، معنا و نشانه‌های جدیدی از اعتماد خلق کرده‌اند که الزاماً با منطق انسانی تطابق ندارند؟ این شکاف معرفتی، دقیقاً در بزنگاه‌های بحران ـ همچون جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل ـ به روشنی خود را عیان می‌سازد؛ جایی که ترکیب محرک‌های اقتصادی، اطلاعاتی و روانی، ساحت تصمیم‌گیری جمعی و فردی را درگیر خود می‌کند. از همین نقطه، نیاز به بازخوانی اعتماد رسانه‌ای با تکیه بر نشانه‌شناسی، خصوصاً دستگاه پراگماتیسمی پیرس، اهمیت مضاعف می‌یابد؛ زیرا پیرس، نشانه را به صورت فرآیندی سه‌وجهی میان امر مشاهده‌شده، بازنمود (representamen) و تفسیرکننده (interpretant)  می‌بیند. در عصر اقتصاد روایی ماشینی، این سه‌گانه بار دیگر باید از نو بازتعریف شود.

اقتصاد نشانه‌ها در خطوط مقدم جنگ ۱۲ روزه

بحران‌ها همیشه صحنه‌ی عریان‌ شدن مرزهای بین حقیقت و پروپاگاندا هستند. جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل را می‌توان آزمایشگاهی ویژه دانست: آزمایشگاهی که در آن حجم بی‌سابقه‌ای از داده، تحلیل و روایت اقتصادی به کمک هوش مصنوعی و پلتفرم‌های داده‌محور در گردش قرار گرفت. در این فضا، رابطه‌ی سنتی میان نشانه‌های اعتماد و واقعیت، دستخوش پیچیدگی و اغتشاش شد. به‌عبارت پیرسی، آنچه «بازنمود» تلقی می‌شد ـ اعم از تحلیل رمزارز، بزرگ‌نمایی شاخص‌های تورم یا روایت اثر تحریم بر بازار جهانی انرژی ـ دیگر به سادگی قابل ارجاع به «امر مشاهده‌شده» نبود؛ چراکه فاصله‌ای عمیق و نوظهور میان علامت (محتوای منتشرشده)، واقعیت بیرونی (امر مشاهده‌شده) و تفسیر مخاطب ایجاد شده بود.

برای مثال، طی این جنگ اطلاعات اقتصادی (از نرخ برابری ریال در بازار آزاد گرفته تا وضعیت بورس و رمزارز) در شبکه‌های اجتماعی و پلتفرم‌های رسانه‌ای، بدون زمینه و ریشه، ویروسی و همه‌گیر بازنشر شد. بات‌های مجهز به مدل‌های زبانی پیشرفته نظیر GPT، به سرعت «تحلیل» تولید کردند. نشانه‌شناسی پیرسی به ما می‌گوید: علامت یا بازنمود، تا زمانی که بتواند نقش واسطه‌ی معنایی میان امر مشاهده‌شده و تفسیرکننده را بازی کند، اعتبار دارد؛ اما اگر این فرآیند سه‌گانه به هم بخورد، علامت صرفاً «شبه‌نشانه» و بی‌بنیان خواهد بود.

در این نمونه‌‌ها، نشانه‌های ظاهری اعتبار (مثلاً آواتار خبرگزاری یا لحن علمی متن) فقط بازنمودند؛ اما امر مشاهده‌شده یا همان واقعیت اقتصادی که قرار بود این نشانه بدان ارجاع دهد، اغلب وجود خارجی نداشت، یا چنان تحریف شده بود که معنا از آن سلب می‌شد. بنابراین، تفسیرکننده (مخاطب)، به‌جای آن‌که بتواند واقعیت را از دل نشانه بازخوانی کند، صرفاً با توده‌ای از شبه‌نشانه‌ها احاطه شده بود. این وضعیت، صحنه‌ی رقابت پلتفرم‌ها و روایت‌های توطئه‌محور را تقویت می‌کرد؛ چرا که نشانه‌ها، نه به قصد روشنگری، که برای ایجاد احساس اضطراب یا آرامش ساختگی، تولید و تزریق می‌شدند.

مهم‌ترین نتیجه در ساحت نشانه‌شناختی این است که اعتماد، دیگر قابلیت اتکا بر نشانه‌های سنتی ندارد. اگر تا دیروز لوگوی خبرگزاری‌ای معتبر یا نام فرد سرشناس، نشانه‌ای کافی برای اعتماد بود، امروز این نشانه‌ها به آسانی جعل یا تقلید می‌شوند. در جنگ ۱۲ روزه، بسیاری از کاربران ایرانی با تحلیل‌هایی مواجه شدند که با امضای چهره‌های شناخته شده یا با لحن آکادمیک و بر پایه داده‌های به ظاهر رسمی ارائه شده بود، اما جز شبیه‌سازی الگوریتمیک چیز دیگری نبود.

فروپاشی روایت کلاسیک و صعود هوش مصنوعی به عنوان منبع نشانه‌ساز

یکی از مهم‌ترین تحلیل‌ها در پرتو نشانه‌شناسی پیرس، تمایز میان نشانه بودن در معنای سنتی و «شبه‌نشانه»‌هایی است که از دل فرایند الگوریتمی تولید می‌شوند. محتوای اقتصادی تولید شده ویژه‌ی جنگ ۱۲ روزه، عمدتاً دیگر فرآورده‌ی تجربه، تحقیق یا حتی حدس انسانی نبود؛ بلکه حاصل هم‌آیندی داده‌های عظیم و قابلیت‌های فنی هوش مصنوعی بود. الگوریتم‌ها، با بهره‌گیری از تاریخچه جستجوی کاربران، روندهای بازار و احساسات غالب در پلتفرم‌ها، مدل‌هایی پویا برای تولید روایت ساختند؛ مدلی که نشانه‌های ظاهری را در خدمت منافع خاص به‌کار می‌گرفت ـ خواه آرام‌سازی فضای روانی جامعه در روزهای بحران، خواه تشویق به خروج یا ورود به بازارهای خاص.

در مدل سنتی پیرسی، امر مشاهده‌شده یا واقعیت بیرونی لزوماً اصل ثابت تولید معنا و نشانه باقی می‌مانَد، اما در این ساختار تازه، بازنمودها (یعنی همان اخبار، تحلیل‌ها و روایت‌های اقتصادی) عمدتاً خودشان را به عنوان اصل و مبنا جا می‌زنند. ماشین روایت‌گر، به جای ارجاع به واقعیت، خود به خلق واقعیت مشغول است؛ بدین ترتیب، پلتفرم‌هایی چون X.com یا ربات‌های خبرگزاری، نه صرفاً مجرای انتقال اطلاعات که معمار حقیقت اقتصادی می‌شوند. بدیهی است که هرچه فراوانی نشانه‌های ماشینی‌تر و بی‌ریشه‌تر شود، امکان فهم صحیح از واقعیت اقتصادی برای مخاطب سخت‌تر، مبهم‌تر و پرریسک‌تر می‌شود.

جنگ ۱۲ روزه به ما آموخت که برای نخستین بار در تاریخ معاصر اقتصاد ایران، تلاطم در بازارهای رمز ارز - با سیگنال‌هایی که از طریق بات‌ها و مدل‌های هوش مصنوعی به بازار مخابره شد - سریع‌تر و عمیق‌تر از اقدامات دولت یا ارگان‌های رسمی بر تصمیم سرمایه‌گذاران تأثیر گذاشت. مخاطب نه توانایی تفکیک خبر دست‌ساز انسانی و مدلسازی الگوریتمی را دارد، و نه ابزاری برای راستی‌آزمایی نشانه‌های صادرشده در اختیارش است. بنابراین، قضاوت درباره اعتماد، بستگی چمشگیری به نشانه‌های سطحی و سیگنالینگ ماشینی پیدا می‌کند.

بازتعریف اعتماد: آینده روایت و اعتبار روایی

در میانه‌ی این آشوب نشانه‌ای، آنچه بیش از هر زمان دیگری ضرورت یافته، بازتعریف علمی و عملی «اعتماد» به عنوان یک نشانه کلیدی در اقتصاد روایی ماشینی است. اعتماد، در این موقعیت دیگر ویژگی مطلق، جشن نامه‌ای یا مبتنی بر نام و نشان‌های قبلی نیست؛ بلکه مؤلفه‌ای سیال، بافت‌مند و الزاماً شبکه‌ای شده است. اگر از دستگاه سه‌گانه پیرس کمک بگیریم، درمی‌یابیم که روند تولید معنا در روایت‌های اقتصادی، دیگر یک مسیر خطی از واقعیت به نشانه و تفسیرکننده نیست، بلکه شبکه‌ای درهم‌تنیده با انشعابات متعدد است؛ جایی که حتی تفسیرکننده (مخاطب)، گاه خود بازیگر بازتولید نشانه به‌شمار می‌رود.

فرایند تولید محتوای جنگ ۱۲ روزه، سرشار از چنین نمونه‌هایی‌ست: از بازنشر گسترده پیام‌های بات‌ها در فضای توییتر/ایکس و تلگرام، تا بازتعریف پیوسته تحلیل‌ها و مقایسه داده‌ها توسط خبرنگاران انسانی و غیرانسانی. هر بار که روایتی توسط یک انسان یا الگوریتم بازتولید شد، نشانه‌ای تازه به گره‌های شبکه افزوده و اعتماد یا بی‌اعتمادی را تقویت یا تضعیف کرد. به بیان دقیق‌تر، اعتماد اکنون سازه‌ای تراکمی‌ است: هر روایت اقتصادی، ضمن برخورداری از نشانه‌های اولیه، در گذر بازتولید در شبکه، کیفیت و کارکرد اعتماد را نیز دست‌خوش تحول می‌سازد. آنچه به آن نیاز داریم، نظام سنجش نوینی است: مفهومی همچون «اعتبار روایی» که نه بر اصالت منبع یا سابقه فردی، بلکه بر امکان پیگیری شفاف، وضوح منطق علّی و ارتباط واقعی روایت با بافت اجتماعی استوار است.

در این چارچوب، مفهوم «Distributed Trust» (اعتماد توزیع‌شده) و «Narrative Credibility» (اعتبار روایی)، معادل دقیق‌تری برای شرایط فعلی‌اند. اعتبار هر پیام یا تحلیل اقتصادی، در فضای کارزار اطلاعاتی همچون جنگ ۱۲ روزه، بر پایه شفافیت روند تولید، مسئولیت‌پذیری، امکان بازخوردپذیری و نیز نسبت روایت با داده‌های تاریخی-اجتماعی سنجیده می‌شود. نه تنها هویت ارسال‌کننده یا فالوئرهای یک صفحه، بلکه شیوه بازآفرینی نشانه‌ها و میزان پاسخگویی بازنمود به سؤالات عمومی، اساس ساخت اعتماد است. از همین روست که بازخوانی نشانه‌شناسی پیرسی نه یک انتخاب نظری، که یک ضرورت عملی برای بازسازی آینده استعاری رسانه‌های اقتصادی در جهان ماشینی شده است.

درس‌های بحران و الگوی آینده

جنگ ۱۲ روزه، نه صرفاً به عنوان رخدادی ژئوپلیتیک، که به‌عنوان یک صحنه‌ی بحرانی در بازتولید و بازتوزیع نشانه‌های اعتماد اقتصادی، نقطه عطف مهمی برای رسانه‌ها و نظام‌های تولید واقعیت بود. در تمام مدت بحران، تنها معدود روایت‌هایی که توانستند شبکه تفسیرکنندگان را با خود همراه سازند، روایت‌هایی بودند که حداقلی از شفافیت فرایند، سندیت داده و پیوند با بافت اجتماعی-اقتصادی داشتند. حتی در اوج هیجان خبری، نشان داده شد که مخاطب بر اساس نشانه‌های پیرسی، همچنان در جستجوی سازوکارهای معتبر برای تفسیر روایات است؛ اما بدون پشتیبانی ساختاری و بازآفرینی هوشمندانه نشانه‌ها، کاملاً با خطر اغوا و بی‌اعتمادی روبروست.

بازاندیشی در ساحت رسانه‌های اقتصادی عصر هوش مصنوعی، مستلزم پذیرش این حقیقت است که بحران اعتماد، نه صرفاً پیامد فناوری یا ضعف رسانه‌ها، بلکه نتیجه ظهور معماری‌های نوین نشانه از دل پلتفرم‌ها و ماشین‌های روایت‌گر است. اگر خواهان آینده‌ای هستیم که حقیقت اقتصادی در آن، روایت‌پذیر اما دسترس‌پذیر باقی بماند، باید بر سه وجه اصلی تمرکز کنیم: ۱) آموزش سواد نشانه‌شناسی روایی به مخاطب، ۲) بازسازی نهادی مبتنی بر مسئولیت‌پذیری نسبت به فرایند تولید نشانه‌ها و ۳) ترویج اعتبار روایی به جای مرجعیت کلاسیک.

در غیر این صورت، معماران آینده واقعیت اقتصادی، نه تحلیل‌گران برجسته یا رسانه‌های باسابقه، که الگوریتم‌ها و پلتفرم‌هایی خواهند بود که فارغ از مسئولیت انسانی، تنها بر اساس منطق تکنیکی و عددی به تولید شبه‌نشانه‌ها می‌پردازند. این هشدار نشانه‌شناسانه را باید جدی گرفت: آنچه به ظاهر نشانه‌ی اعتبار و اعتماد است، شاید پربیراه‌تر از همیشه باشد ـ و بازآفرینی نشانه‌های جدید اعتماد، ضرورتی بی‌بدیل برای آینده‌ی روایت اقتصادی به‌شمار می‌آید.

پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر

منبع خبر "عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.