با انتصاب دوباره علی لاریجانی به دبیری شورای عالی امنیت ملی (شعام)، گمانهزنیها درباره نقش چین در آینده سیاسی و امنیتی ایران و همچنین احتمال ایفای نقش میانجیگری این کشور در تعاملات منطقهای و بینالمللی تهران، قوت گرفته است. این گزارش به بررسی ابعاد مختلف این تحولات میپردازد.
چین در سالهای اخیر تلاش کرده است تا از یک قدرت اقتصادی صرف، به بازیگر مؤثر ژئوپلیتیکی بدل شود. توافق صلح میان ایران و عربستان سعودی در سال ۲۰۲۳، که با میانجیگری مستقیم پکن حاصل شد، نمونهای بارز از این رویکرد است.
دلایل احتمالی میانجیگری مجدد چین:
نگرانی از بیثباتی در خاورمیانه که میتواند کریدورهای انرژی چین را تهدید کند.
تقویت موقعیت خود در بریکس و شانگهای از طریق حفظ ثبات در کشورهای عضو یا همپیمان.
جلوگیری از تشدید درگیری ایران با غرب که ممکن است به جنگ منطقهای بینجامد و منافع چین را متزلزل کند.
پاسخگویی به فشارهای آمریکا با تثبیت نقش خود بهعنوان قدرت واسط در بحرانها.
بازگشت علی لاریجانی به شورای عالی امنیت ملی حامل پیامی آشکار است: تهران بهدنبال یک سیاست خارجی منسجمتر با محوریت شرق، بهویژه چین و روسیه است.
لاریجانی که سابقهای طولانی در تعاملات دیپلماتیک، پارلمانی و امنیتی دارد، بهخوبی با نخبگان سیاسی پکن آشناست و در دوره ریاست مجلس نیز نقش پررنگی در پیشبرد قراردادهای راهبردی با چین ایفا کرده است.
دو مأموریت کلیدی لاریجانی بهعنوان دبیر شعام:
گسترش همکاری با چین و روسیه در قالب بریکس، سازمان همکاری شانگهای، و پیمانهای دوجانبه.
منسجمسازی جبهه داخلی برای آمادگی در «نبرد سنگین» پیشرو با آنچه در گفتمان رسمی، «دشمن صلیبی-یهودی» خوانده شده است.
نکته دوم نشان میدهد که تحولات پیشرو صرفاً در حوزه دیپلماسی خارجی نخواهد بود؛ بلکه ممکن است شعام بهعنوان هماهنگکننده نهادهای امنیتی، فرهنگی و سیاسی، نقش بیشتری در فضای داخلی ایفا کند.
انتصاب لاریجانی در میانه فضای پرتنش منطقهای و همزمان با مذاکرات هستهای متوقفشده، میتواند به معنای بازگشت به رویکرد عقلگرایانه و تعاملمحور باشد. هرچند مأموریتهای او طیف وسیعی را در بر میگیرند، اما نقش روابط با چین بهعنوان یک اهرم راهبردی برای عبور از فشار غرب غیرقابل انکار است.
از سوی دیگر، سخن از بسیج نیروهای داخلی، انسجام متحدان منطقهای و افزایش رضایت عمومی، نشاندهنده احتمال تغییر در سیاست داخلی نیز هست؛ تحولی که ممکن است از دل شورای عالی امنیت ملی و با مدیریت لاریجانی شکل بگیرد.
اگرچه چین تمایل دارد از تعهدات مستقیم امنیتی پرهیز کند، اما تجربه موفق میانجیگری در پرونده ایران و عربستان، نشان میدهد که پکن میتواند در بزنگاههای سیاسی، بهعنوان میانجی فعال یا تضمینکننده توافقات پشتپرده ظاهر شود.
در این میان، لاریجانی با روابط شخصی و سیاسی مستحکم با نهادهای چینی، میتواند نقش تسهیلگر را ایفا کند و کانالهایی برای خروج ایران از بنبستهای موجود باز کند.
در نهایت، ماههای آینده تعیین خواهد کرد که آیا این انتصاب صرفاً یک تغییر مدیریتی بوده یا آغازی برای استراتژی جدید ایران با تکیه بر شرق و انسجام داخلی.