راه افزایش انگیزه مشارکت در خرید اوراق تبعی
اردلان عزیززاده، کارشناس بازار سرمایه در خصوص مساله انتشار اوراق تبعی گفت: انتشار اوراق تبعی را میتوان در مجموع اقدامی مثبت ارزیابی کرد؛ چرا که نشاندهنده حمایت از کلیت بازار سرمایه با استفاده از ابزارهای گوناگون است و بخشی از منابع بانکی به سمت بازار سرمایه هدایت میشود، این نوع مداخلات میتواند با استقبال فعالان بازار همراه باشد. با این حال، ارزیابی دقیقتر این اقدام نیازمند توجه به وضعیت ویژهای است که بازار سرمایه در آن قرار دارد. در شرایط کنونی، بازار نیازمند سیاستهای عمیقتر و ساختاریتر است تا بتواند از وضعیت رکودی فعلی عبور کند و به تعادل برسد.
اوراقی که در حال حاضر منتشر میشوند، با وجود اینکه میتوانند بخشی از ریسک سرمایهگذاران را پوشش دهند، از آنجا که صندوق تثبیت بازار اختیار خرید این اوراق را در اختیار دارد، عملا سود بالقوه سرمایهگذاران از پیش تعیین شده و محدود میشود و دارای سقف بازدهی محدود هستند. این ویژگی موجب کاهش انگیزه برای مشارکت در این ابزار میشود. در صورتی که امکان کسب بازدهی بیشتر فراهم بود، میتوانست شاهد استقبال گستردهتری از سوی نهادهای مالی باشیم و این ابزار نقش پررنگتری در بهبود وضعیت بازار ایفا میکرد. با وجود این محدودیتها، انتشار اوراق تبعی در شرایط فعلی را میتوان به عنوان یک اقدام حمایتی تلقی کرد که حداقل میتواند به بهبود نسبی نقدشوندگی بازار کمک کند، هرچند با توجه به تنوع و عمق ریسکهایی که بازار با آن مواجه است، نباید انتظار داشت که این ابزار به تنهایی قادر به ایجاد تحول بنیادی باشد.
عزیززاده در وضعیت فعلی به سرمایهگذاران توصیه کرد: در شرایط کنونی، باید اذعان داشت که سطح ریسک در بازار سرمایه بهطرز محسوسی افزایش یافته است. بسیاری از واکنشهایی که در بازار سهام مشاهده میشود، ناشی از همین فضای پرریسک است. بنابراین، مدیریت ریسک باید در اولویت تصمیمگیری سرمایهگذاران قرار گیرد. این مدیریت ریسک میتواند از طریق تنوعبخشی در سبد داراییها، پرهیز از تمرکز بر سهمهای با نقدشوندگی پایین و در نظر گرفتن تاثیرات احتمالی تنشهای داخلی و خارجی صورت گیرد.
با نگاهی به روندهای جاری در بازارهای دارایی، میتوان گفت که در حال حاضر جریان نقدینگی عمدتا به سمت بازار ارز و طلا هدایت شده است. در وهله بعد، بازار اوراق با درآمد ثابت مورد توجه قرار دارد و در نهایت، بازار سهام در اولویتهای بعدی سرمایهگذاران قرار گرفته است. سرمایهگذارانی که با نگاه کوتاهمدت فعالیت میکنند، بهتر است در برابر این روند مقاومت نکنند و با تحلیل صحیح، رویکردی همسو با شرایط فعلی در پیش بگیرند.
در عین حال، بازار سهام همچنان فرصتهایی را برای سرمایهگذاری میانمدت و بلندمدت ارائه میدهد. بسیاری از شرکتها بهرغم کاهش قابلتوجه قیمت سهام، از نظر عملکرد عملیاتی و سودآوری دچار تغییر اساسی نشدهاند. این وضعیت میتواند برای سرمایهگذارانی که با هدف دریافت سود نقدی سالانه (DPS) وارد بازار میشوند، موقعیتی مناسب تلقی شود. همچنین، همین دسته از شرکتها در شرایط بهبود کلی بازار، قابلیت رشد قیمتی نیز خواهند داشت. از این رو، تمرکز بر این دست از سهمها میتواند بخشی از استراتژی سرمایهگذاری در دوره فعلی باشد.
توزیع ناعادلانه حمایت
پدرام روتیها، کارشناس بازار سرمایه به ارزیابی تصمیمات حمایتی نهادهای اقتصادی و نظارتی پرداخت و گفت: در ماههای اخیر توسط دو نهاد اصلی یعنی صندوق تثبیت بازار سرمایه و صندوق توسعه بازار، مسوولیت مداخلات حمایتی را بر عهده داشتهاند. این حمایتها از طرق مختلفی نظیر خریدهای مستقیم، خریدهای بلوکی، انتشار اوراق تبعی و ابزارهای مشابه صورت پذیرفته است. ارزیابی کلی از عملکرد این نهادها نشان میدهد که طی این مدت، بازار بهطور نسبی مورد حمایت قرار گرفته و تلاشهایی برای کنترل ریزشها به عمل آمده است.
با این حال، بررسی دقیقتر شاخصها بیانگر آن است که تمرکز عمده حمایتها بر نمادهای بزرگ و شاخصساز بوده و سهم نمادهای هموزن از این حمایتها بسیار کمتر بوده است. همین مساله موجب شده تا بازدهی شاخص کل نسبت به بازدهی شاخص هموزن وضعیت مطلوبتری داشته باشد و کاهش آن نیز نسبتا کمتر باشد. این تفاوت عملکرد میان شاخصها، نشاندهنده جهتگیری حمایتی بهسوی شرکتهای بزرگ و با اثرگذاری بالا بر شاخص است.
نکته مهم دیگر آن است که رقم دقیق منابع تخصیصیافته به این اقدامات حمایتی بهطور شفاف اعلام نشده است و اعداد متفاوتی از جمله ۳۵ هزارمیلیارد تومان تا ۶۰ هزارمیلیارد تومان بهصورت غیررسمی نقل میشود. صرفنظر از رقم دقیق، واقعیت این است که بازار سرمایه همچنان نیازمند حمایتهای جدی است، چرا که فشار ریسکهای سیستماتیک و غیرسیستماتیک از جمله ریسک جنگ، مشکلات زیرساختی مانند کمبود آب و برق، تحریمها و اختلال در زنجیره تامین و صادرات، همچنان فضای بازار را تحت تاثیر قرار داده و تهدید میکند.
در بخش دوم، یعنی توصیههایی به سرمایهگذاران برای مدیریت وضعیت خود در دورههای رکود و رونق، نکات مهمی قابل طرح است. در درجه نخست، سرمایهگذار باید توانایی جابهجایی هوشمندانه بین بازارهای مختلف را داشته باشد. در شرایط کنونی، با توجه به ریسکهای متعددی که بازار سرمایه با آن مواجه است از جمله قطعی گسترده برق، کمبود آب، تحولات ناشی از درگیریهای منطقهای و افزایش هزینهها یا تعرفههایی که برخی صنایع را تحت فشار قرار داده، ضروری است سرمایهگذار منابع خود را به بازارهایی منتقل کند که از حاشیه امن بیشتری برخوردارند.
در همین چارچوب، در داخل بازار سرمایه نیز ترکیبی از صندوقهای درآمد ثابت و صندوقهای طلا میتواند گزینهای مناسب برای سرمایهگذاری با ریسک کنترلشده تلقی شود. این ترکیب به سرمایهگذار کمک میکند تا ریسک کلی پرتفوی خود را کاهش داده و بازدهی معقولی در شرایط ناپایدار اقتصادی به دست آورد. از سوی دیگر، برای افرادی که تمایل دارند صرفا در فضای بازار سرمایه باقی بمانند، انتخاب سهام بنیادی با سود تقسیمی بالا، ثبات عملیاتی و مقاومت در برابر نوسانات ناشی از تحولات سیاسی و اقتصادی جهانی، راهکاری منطقی خواهد بود. شرکتهایی که کمتر در معرض اثرگذاری مستقیم تحریمها یا جنگ قرار دارند و از بازار صادراتی باثباتی برخوردارند، میتوانند بخشی از پرتفوی سهامی سرمایهگذاران را تشکیل دهند و نقش مهمی در حفظ ثبات آن ایفا کنند. در مجموع، اتخاذ رویکرد تحلیلی، مدیریت ریسک متوازن و چابکی در تصمیمگیری سرمایهگذاری، مهمترین عوامل در حفظ امنیت سرمایهگذار در دورههای پرنوسان به شمار میآیند.