به گزارش خبرنگار رکنا، در حالی که سازمان بهزیستی کشور مدعی است با منابع مالی محدود تلاش دارد نیازهای مددجویان خود را پوشش دهد، اقدام اخیر این سازمان در خرید و توزیع ویلچرهای برقی گرانقیمت، به بحرانی تازه در مدیریت منابع و کارآمدی نظام حمایت اجتماعی منجر شده است.
شهرام مبصر، فعال حوزه افراد دارای معلولیت، در گفتوگو با رکنا ضمن انتقاد از عملکرد بهزیستی، اعلام کرد: «مدتی پیش بهزیستی تعدادی ویلچر برقی به افراد دارای معلولیت تحت پوشش خود اهدا کرد. این ویلچرها از برند مونوچیر بودند که قیمت هر دستگاه آن در سایت شرکت سازنده حدود ۶۶ میلیون تومان درج شده است.»
با این حال، به گفته مبصر، بسیاری از دریافتکنندگان این ویلچرها، پیش از دریافت آنها به دلیل نیاز فوری یا فشار مالی، اقدام به تهیه ویلچر برقی از طرق دیگر، از جمله خرید با قرض و وام کرده بودند. به همین دلیل، پس از دریافت ویلچرهای جدید، برخی از مددجویان تصمیم به فروش آنها گرفتند؛ تصمیمی که خیلی زود با واقعیت تلخ دیگری مواجه شد.
«بازار سیاهی برای فروش این ویلچرها شکل گرفته، اما متأسفانه حتی با قیمتهای بسیار پایینتر از قیمت واقعی، کسی خریدارشان نیست. کافیست نام "مونوچیر" را در سایت دیوار جستوجو کنید تا ببینید این ویلچرها با چه قیمتهایی و در چه شرایطی برای فروش گذاشته شدهاند، اما همچنان بدون مشتری باقی ماندهاند.»
سؤال اصلی از دیدگاه این فعال اجتماعی آن است که چرا بهزیستی به جای صرف میلیاردها تومان برای خرید یک مدل خاص از ویلچر، امکان انتخاب و مدیریت منابع را به خود مددجو نسپرد؟ مبصر میگوید: «آیا بهتر نبود که این پول مستقیماً به حساب فرد تحت پوشش واریز میشد تا خودش بنا به نیاز واقعیاش تصمیمگیری کند؟ یا دستکم به مددجو اجازه داده میشد ویلچر مورد نظرش را خریداری کرده و با ارائه فاکتور رسمی، هزینهاش را از بهزیستی دریافت کند؟»
به باور بسیاری از کارشناسان حوزه رفاه اجتماعی، اقداماتی از این دست نشاندهنده نبود کار کارشناسی، تصمیمگیریهای متمرکز و بعضاً غیرکارآمد، و عدم درک شرایط واقعی مددجویان است. این در حالی است که سازمان بهزیستی طی ماههای اخیر در پرداخت کمکهزینههای ماهیانه به مددجویان با تأخیرهای مکرر مواجه بوده و بارها از «کمبود بودجه» سخن گفته است.
شهرام مبصر در همین رابطه میگوید: «در حالی که بهزیستی هنوز هزینه حق پرستاری تیرماه را به حساب بسیاری از مددجویان واریز نکرده و مدام از نبود اعتبار حرف میزند، چطور توانسته هزینه خرید این ویلچرهای گرانقیمت را تأمین کند؟»
در نهایت، آنچه به نظر میرسد، شکست یک سیاست حمایتی دیگر است؛ سیاستی که اگرچه در ظاهر با هدف تسهیل زندگی افراد دارای معلولیت طراحی شده، اما در اجرا نهتنها تأثیری ملموس بر بهبود وضعیت این افراد نداشته، بلکه به بازار سیاه، اتلاف منابع، و سرخوردگی بیشتر انجامیده است.