برترینها: اگر تاسیان را دیده باشید حتما جمشید نجات را هم به خوبی میشناسید؛ سرمایهدار بزرگی که در صنعت فعال بود و البته در جریان انقلاب تقریبا کارخانه او به واسطه موج بزرگ مردمی از مدار تولید خارج شد. البته همه اینها در زمانی بود که تنها یک دگرگونی بزرگ نمیتوانست جریان صنعت را متوقف کند. در واقع این دگرگونی ارجح به تمام مسائل دیگر بود. اما حالا مسائلی نظیر کمبود آب و برق و بحران انرژی چرخه تولید صنعت را مختل کرده. گزارش امروز روزنامه شرفق با عنوان "رنج کارخانهداری" منتشر شده. تولیدکنندگان میگویند تولید کشور با قطع آب و برق وارد مرحله جدیدی از مشکلات بغرنج شده و حیات صنایع کشور را به مخاطره انداخته است. اتفاق تلخی که کاش البته هیچ وقت نمیافتاد.
مهفام سلیمانبیگی در شرق مینویسد: کمبود آب و برق، صنایع کشور را با وضعیت بغرنجی مواجه کرده است؛ صنایع در حالی چهار روز قطع برق در هفته را تجربه میکنند که حالا با مشکل کمبود آب نیز مواجه شدهاند. فعالان صنعتی میگویند دولت قبل از راهاندازی یا توسعه صنایع از سرمایهگذاران تعهد محضری میگیرد که از دولت انتظار تأمین آب و برق و زیرساخت نداشته باشند و در این وضعیت صنایع ناچار شدهاند دست به راهاندازی نیروگاه برق بزنند، اما از آنجا که ذخیره برق بسیار گرانقیمت است و صنایع توان پرداخت هزینههای آن را ندارند، دولت برق تولیدی صنایع را میگیرد و به صورت نابرابر توزیع میکند و همین توزیع نابرابر باعث رقابت نابرابر شده است.
از سوی دیگر، کمبود آب سبب شده است برخی صنایع با تانکر به کارخانهها آبرسانی کنند یا بازار خرید فاضلاب شهری از سوی صنایع داغ شود و سر آن اختلافهای زیادی شکل بگیرد. این وضعیت بغرنج صنایع در شرایطی است که بسیاری از صنایع از نظر دسترسی به جاده و حملونقل مواد اولیه و محصول نهایی گرفتار مشکلاتی عدیده هستند.
تحریم، گرفتاری نقلوانتقالات پول، کمبود نقدینگی، تورم، نااطمینانی و ابهام در سیاست خارجی و... سایر مشکلاتی است که تولیدکنندگان را این روزها بهشدت تحت فشار گذاشته است. به گفته برخی فعالان بخش صنعت و معدن کشور، قطعی برق و آب امسال به حدی رسیده که تولید را در صنعتی مثل فولاد به میزان سال 99 و دوران اوج کرونا بازگردانده و بازار محصولات مصرفی پتروشیمی مثل بنزین، روغنموتور و فراوردههای نفتی را نیز با تهدید مواجه کرده است. به گفته رئیس انجمن تولیدکنندگان فولاد، قطعی برق نیز اکنون بهطور غیرمساوی و ناعادلانه دامن واحدهای تولیدی را میگیرد و همزمان بسیاری از آنان مجبور به تعطیلی یا تهیه آب مورد نیاز خود با تانکر و به قیمتی گزاف هستند.
آنگونه که او میگوید، حتی قبوض برق صنایع نیز عطفبهماسبق میشود تا با قیمت بالاتری محاسبه شود و اگر کسی قصد توسعه صنعت را داشته باشد، باید تعهد محضری بدهد که دولت در قبال تأمین آب و برق و گازش هیچ وظیفهای ندارد. رئیس انجمن مس ایران نیز با تأیید افزایش فشار دولت بر صنایع، معتقد است وزارت نیرو حتی حاضر به پایش وضعیت صنایع و معادن هم نیست و تمام هزینهها و مسئولیت تأمین انرژی صنایع را بر دوش خودشان گذاشته و به حال خود رهایشان کرده است. اینها همه در حالی اتفاق میافتد که سهم مصرف صنایع از آب، فقط دو درصد است و آنها همزمان بیشترین سهم را از تولید ناخالص داخلی و اشتغال و بهرهوری کشور دارند. همچنین گزارشها حاکی از آن است که آب و برق بسیاری از واحدهای تولیدی ازجمله پالایشگاهها در تهران و سایر شهرها ساعات طولانی قطع و عملا تولید برخی واحدهای عملیاتی متوقف شده است. روندی که پیشبینی میشود بازار صنایع ارزآوری مثل فولاد و حتی محصولات مصرفی مثل بنزین، روغنموتور و فراوردههای نفتی را با چالشی جدی مواجه کرده و رشد اقتصادی را مختل کند.
تمام این فشارها بر صنایع در حالی است که طبق گزارش وزارت نیرو، سهم مصرف صنعت و معدن از آب کشور فقط دو درصد است؛ درحالیکه کشاورزی بین ۸۵ تا ۹۰ درصد آب کشور را مصرف میکند. درحالیکه سال گذشته هم صنایع با قطعیهای مکرر و حتی سه روز تعطیلی در هفته مواجه بودند، آمارهای مربوط به تابستان گذشته نشان میدهد سهم صنایع در رشد اقتصادی و حتی تولید اشتغال همچنان از بخش کشاورزی بیشتر بوده است. بررسیهای آماری از رشد اقتصادی و وضعیت نیروی کار در تابستان گذشته نشان میدهد بخش صنعت نسبت به سایر بخشهای اقتصاد بهرهورتر عمل کرده است؛ بهطوری که سهم تولید این بخش نسبت به اشتغالی که در تابستان داشته، بسیار بالاتر بوده است. طبق گزارش مرکز آمار ایران، صنعت بیشترین سهم را از تولید ناخالص داخلی داشته است. براساس آمارهای اعلامی از سوی این مرکز، سهم بخش صنعت از تولید ناخالص داخلی با احتساب نفت، معادل ۵۲.۳ درصد بوده است. اگر بخش نفت را نادیده بگیریم، سهم بخش صنعت از تولید ناخالص داخلی به ۲۸.۴ درصد میرسد.
این در صورتی است که سهم صنعت از اشتغال در تابستان امسال ۳۳.۳ درصد بوده است. این یعنی اگر بخش نفت را بهعنوان یکی از مهمترین بخشهای صنعت در نظر بگیریم، در این صورت بخش صنعت در ایران نسبت به اشتغالی که داشته، بهرهور عمل کرده و تولید بیشتری داشته است. اما حتی اگر بخش نفت را نادیده بگیریم، باز هم میزان تولید و اشتغال در این بخش منطقی خواهد بود؛ درحالیکه بخش کشاورزی با وجود مصرف آب بیشتر، تنها سهمی ۱۴.۵درصدی از اشتغال و سهمی حدود ۱۱درصدی در تولید ناخالص داخلی داشته است. با تمام این اوصاف، قطع آب و برق صنایع با سختگیری هرچه تمامتر ادامه دارد.
رضا شهرستانی، عضو هیئتمدیره انجمن تولیدکنندگان فولاد، وضعیت امسال صنایع را نسبت به سال گذشته بسیار بغرنج توصیف میکند؛ چراکه سال گذشته کسری برق 19 هزار مگاوات بوده و قطعیها برای صنایع از اواسط خرداد تا اواسط شهریور رخ میداد، اما امسال کسری به 25 هزار مگاوات رسیده و قطعیها نیز از اردیبهشت آغاز شده و تا پایان شهریور ادامه خواهد داشت. به گفته او، بر همین اساس هم سال گذشته تولید فولاد از 42 میلیون تن به 30 میلیون تن رسید و پیشبینی میشود امسال در نهایت بتواند 28 میلیون تن باشد؛ این یعنی میزان تولید فولاد کشور به میزان تولید در سال ۱۳۹۹ و دوران کرونا برگشته است.
به گفته شهرستانی، شرایط باعث افت شدید صادرات شده و سفارشهای خارجی با مشکل مواجه شدهاند و باعث بیاعتمادی مشتریان خارجی شده است. او میگوید: «در چنین شرایطی، هرکسی هم که بخواهد صنعت جدیدی احداث کند یا توسعه بدهد، اول باید یک تعهد محضری بدهد که هیچ درخواست یا توقع و مسئولیتی از نظر تحویل برق، آب و گاز برای دولت ایجاد نمیکند».
بهرام شکوری، رئیس کمیسیون معدن و صنایع معدنی اتاق و رئیس انجمن مس ایران نیز در گفتوگو با «شرق» تأیید میکند: صنایع کوچک و معادن در حال تأمین آب مصرفیشان با تانکر هستند. به گفته او، بسیاری از معادن نیز اکنون همین وضعیت را دارند و مجبورند آب را با تانکر از روستاهای اطراف تهیه کنند. با این حساب، یک بار هزینه آب را پرداخت میکنند و یک بار هزینه حملونقل آب را؛ چارهای هم جز این ندارند. شکوری میگوید: «درواقع صنعت و معدن را توسعه دادهاند، اما فکر فراهمکردن زیرساخت آن نبودهاند؛ بنابراین تولیدکنندگان راهی ندارند جز اینکه خودشان بهگونهای نیازشان را تأمین کنند. حالا یکی آب ندارد و با تانکر میخرد، یکی برق ندارد و موتورخانه میزند و دیگری گاز ندارد و از یک منبع جایگزین استفاده میکند».
او معتقد است بحران فعلی درواقع کمبود و ناترازی نیست، بلکه مدیریت منابع است. به اعتقاد شکوری، بهرغم استفاده کمتری که صنایع و معادن از منابع انرژی دارند، اما سختگیریها نسبت به آنان بیشتر از بقیه است و در سایر بخشهایی که سختگیری باید صورت بگیرد، این اتفاق نمیافتد. شکوری توضیح میدهد: «برای مثال، رئیسجمهور اخیرا اعلام کرد در فلات مرکزی مجوز هیچگونه صنایع آببری داده نشود که تصمیم درستی هم هست. بااینحال همزمان با آن نگفتند که مثلا به خاطر کمآبی در اصفهان برنج کاشته نشود. اساسا در ارتباط با بخش کشاورزی شما این سختگیری را نمیبینید؛ مثلا گفته نشد در این شرایط در کشور هندوانه یا خربزه کشت نشود و به سمت محصولاتی برویم که آب مجازی کمتری استفاده میکنند، اما بهراحتی گفته میشود که آب صنایع قطع شود و امکان حفر چاه هم ندارند».
حالا آب هم به این موضوع اضافه شده است. این صنایع حتی خودشان دست به تولید برق زدند و بعضا حتی رفتند ژنراتور خریدند برای بیبرقی؛ اما دولت گاز و گازوئیل مورد نیاز همان ژنراتورها را هم تأمین نکرد. یعنی این بندگان خدا سرمایهگذاری اضافه هم کردند ولی دولت نمیگذارد از آن بهره ببرند؛ تا جایی که برق تولیدی اینها را هم گرفتند و وارد شبکه سراسری کردند، زیرا صنایع باتری برای ذخیره نداشتند. باتریهای مورد نیازشان، لیتیومی و بسیار گران است. اگر میخواستند باتری هم تهیه کنند، دیگر سرمایهگذاری بهشدت سنگین و از توان آنان خارج میشد و محصولشان از صرفه درمیآمد. با اینهمه هزینه که به صنایع تحمیل شده، باز هم قطعی آب و برق دارند».