در بیوگرافی صفحات مجازیشان با اعتمادبهنفس و اطمینان از تواناییهای خارقالعاده خود میگویند: «بررسی شبهات، پیشگویی، خوشمزهترین رسپیها رو ساده یادت میدم، قدبلند شو، بدون دارو، جراحی یا ژنتیک و پیشرفت شخصی، انضباط فردی و تغییر را با ما تجربه کن، کلی ایده دارم برای عروس و دامادهای آینده و مشاوره ازدواج و برنامهریزی و...» حتی خود را با عناوینی مانند مشاور، تراپیست، مددکار اجتماعی، پزشک و... معرفی میکنند.
روزنامه همشهری نوشت: اما هرقدر محتویات این آموزشگاه های مجازی رنگارنگ را زیر و رو میکنی، منشأ این ادعاهای عجیب را پیدا نمیکنی و تصویری از مدارک و مستندات ادعا و عناوینشان یافت نمیشود. این همهچیزدانهای مجازی مخاطبانی پروپاقرص دارند که در میان پستها و استوریهای صفحات آنها راهحل مشکلات مختلف خود را جستوجو میکنند.
بازارشان در اینستاگرام سکه است و هرقدر هم مرورگرتان را تغییر دهید، از سیل پستهایشان درباره موضوعات پزشکی، روانشناسی، مذهبی، سبک زندگی و... در امان نیستید. از اصول تولید محتوای مجازی هم بیخبر نیستند و وقتی با ژست یک پزشک خبره به مخاطبانشان توصیه میکنند برای درمان دردها و بیماریهایشان چه داروهایی مصرف کنند، اصلا شبیه کسانی نیستند که هیچوقت به دانشکدههای پزشکی پا نگذاشتهاند، اما در شناسه و بیوگرافی آنها بدون هیچ اشارهای به سطح تحصیلات و تخصصشان فقط کلیگوییهایی مبهم به چشم میخورد: «عاشق مطالعه هستم و مطالعاتم در علم پزشکی را با شما به اشتراک میگذارم؛ مطالبی که مطب پزشکان را تعطیل میکند... .» این شبهپزشکان فضای مجازی تنها متخصصانی نیستند که بدون واهمه از نظارتهای قانونی در این فضا فعالیت میکنند و افرادی هم که به جای مشاوران و زوجدرمانگران برای پیچیدهترین مسائل زندگی مشترک نسخه میپیچند یا کسانی که برای تعمیر وسایل برقی راهحل ارائه میکنند یا در زمینه مسائل حقوقی راه و چاه نشان میدهند، ابایی ندارند که اعتراف کنند تحصیلات آنها با علوم تراپی، مهندسی برق، حقوق و... هیچ پیوند و ارتباطی ندارد.
در کنار این صاحبنظران بیتابلو و بیشناسه، گروه دیگری از فعالان فضای مجازی قرار دارند که در بیوی پیج با معرفی خود بهعنوان کاردرمان، پرستار، آشپز، دامپزشک، مدرس دانشگاه، روانشناس و... به محتوای پیج و صفحههایشان اعتبار میبخشند، اما در کنار عناوین شغلی و مهارتی این کارشناسان همهفن حریف مدارک مستدلی به چشم نمیخورد که صحتسنجی آنها را آسان کند و شاید اگر نهادهای ناظری برای تعیین سره از ناسره هر صنف شکل بگیرد یا نهادهای مسئول موجود در این زمینه آستین بالا بزنند، جامعه پرشمار متخصصان اینستاگرامی بسیار محدود و انگشتشمار شوند. نمونه این پایش و غربالگری را در اقدام سازمان نظامپزشکی و مشاوره ایران شاهد بودیم که با شناسایی و انتشار فهرست روانشناسنماهای بیمجوز فضای مجازی دکان بسیاری از آنها کساد شد.