همشهری آنلاین- زهرا رفیعی: دو هفته از اظهار نظر عضو هیأتمدیره انجمن آب و خاک پایدار ایران درباره آلوده بودن تالاب خشکشده بندعلیخان در جنوب ورامین به مواد بسیار سمی همچون آرسنیک و سیانور و پشتبندش تکذیب آن نمیگذرد که خبر میرسد که به دلیل تداوم ورود پساب خروجی غیر استاندارد تصفیه خانه فاضلاب دو شهرک صنعتی چرمشهر و سالاریه به تالاب بین المللی بندعلیخان، دستگاه قضایی دستور پلمب واحدهای متخلف این شهرکها را صادر کرده است.
آغاز ماجرا؛ ادعایی جنجالی و واکنشی فوری
هفته گذشته محسن موسوی خوانساری فعال حوزه آب و محیط زیست و عضو هیأتمدیره انجمن آب و خاک پایدار ایران اعلام کرد: تالاب بندعلیخان در جنوب ورامین که بهطور کامل خشک شده یکی از کانونهای گرد و غبار است. در حال حاضر پساب مناطق صنعتی مثل چرمشهر ورامین وارد این تالاب میشود و همین موضوع باعث شده گرد و غبار برخاسته از این تالاب سمّی و حاوی موادی مانند آرسنیک و سیانور باشد.
بلافاصله پاسخ مستند از سوی شهره صدری، کارشناس ارشد محیطزیست و عضو تیم مطالعاتی پروژه بررسی آلودگی خاک منطقه شهرک صنعتی چرمشهر ورامین منتشر میشود و او میگوید: «در نمونهبرداریهای انجامشده در سال ۱۳۹۹ هیچگونه آلودگی غیرمجاز به آرسنیک در منطقه مشاهده نشده است. مطابق با نتایج آزمایشگاهی، میزان آرسنیک در خاک منطقه بین ۵ تا ۱۶ میلیگرم در کیلوگرم بوده در حالی که حد مجاز طبق استاندارد ملی ایران برای خاکهای قلیایی در کاربریهای مختلف (کشاورزی، جنگلی، تجاری) بین ۴۰ تا ۷۰ میلیگرم است.»
در روزهای اخیر مدیرکل حفاظت محیط زیست تهران از پیگیری گسترده این اداره کل درباره معضلات زیست محیطی ناشی از فاضلاب و پسماندهای صنعتی در شهرکهای صنعتی چرمشهر و سالاریه خبر داد. حسن عباس نژاد گفت: به دلیل سوء مدیریت زیست محیطی، پرونده شهرک صنعتی چرمشهر به حوزه قضایی بخش جوادآباد ورامین ارجاع و حکم محکومیت مدیر وقت شرکت خدماتی این شهرک به ۱۲ ماه حبس تعزیری صادر و همچنین علیه ۶۰ واحد آلاینده اعلام جرم شده که تاکنون ۱۶ پرونده تعیین تکلیف شده و باقی در دست رسیدگی قضایی است. مطابق دستور رئیس دادگاه عمومی بخش جواد آباد تاکنون انشعاب فاضلاب ۳۹ واحد و انشعاب آب ۲۱ واحد آلاینده در این شهرک ها قطع شده است و همچنین با دستور مقام قضایی، پلمب واحدهای متخلف در دستور کار قرار دارد. نام شهرک های صنعتی چرمشهر و سالاریه در فهرست صنایع آلاینده به ثبت رسیده و برآورد خسارات زیست محیطی ناشی از آلودگی و آسیب به تالاب بندعلیخان به مدیریت این شهرک ها ابلاغ شده است.
بیشتر بخوانید:
آلودگی گرد و غبار تهران به آرسنیک و سیانور | عامل تشدید گرد و غبار پایتخت مشخص شد
آلودگی هوای تهران به آرسنیک و سیانور صحت دارد؟
خشک شدن تالابهای اطراف تهران از دلایل اصلی آلودگی هوا است
آلودگی در آمار؛ روایت علمی از وضعیت فلزات سنگین
تالاب بندعلیخان در سالهای اخیر بهدلیل تغییر مسیر رودخانه شور و عدم تأمین حقابه، با تهدیدات جدی مواجه و ورود پساب شهرکهای صنعتی مزید بر علت شده است. سید حسن طباطبایی، استاد تمام گروه مهندسی آب دانشگاه شهرکرد در گفتوگو با همشهری در مورد میزان استاندارد فلزات سنگین در منابع آبی بخصوص تالابها میگوید: در موضوع آلایندهها بهویژه فلزات سنگین موجود در منابع آب و خاک، صحیحترین و علمیترین روش برای تشخیص آلودگی، انجام اندازهگیریهای دوره ای، دقیق و استاندارد است. بدون انجام این اندازهگیریها، نمیتوان با اطمینان درباره وجود یا عدم وجود آلایندهها و سطح آلایندگی آنها اظهار نظر کرد. همانطور که در مورد بیماریهای سخت همچون سرطان، تشخیص قطعی تنها با آزمایش ممکن است و نه از روی ظاهر یا گمانهزنی، درباره آلودگیهای محیطی نیز همین منطق برقرار است. این نمونهها باید از نقاط مختلف برداشت شده و سپس در آزمایشگاه با روشهای علمی و بر پایه استانداردهای جهانی و ملی، مورد تحلیل قرار گیرند.
حسن طباطبایی، سردبیر مجله پژوهش آب ایران با اشاره به آخرین دادههای مربوط به فلزات سنگین در رسوبات کف تالابهای کشور (اندازهگیریها و آنالیزهای جدول زیر) طی سالهای گذشته میگوید: این دادهها در تالابهای مختلف ایران انجام شده، اطلاعات قابل توجهی ارائه دادهاند. در بررسیهای انجامشده تالابهایی چون انزلی، هامون، گاوخونی، پریشان و نواحی صنعتی تهران، مقادیر آلایندههایی نظیر آرسنیک و کادمیوم مورد تحلیل قرار گرفتهاند. بهطور مثال درباره آلاینده آرسنیک، در تالابهای هامون، گاوخونی و انزلی مقادیر بین ۰.۵ تا ۱۵ میلیگرم بر کیلوگرم در رسوبات مشاهده شده است. این در حالی است که استاندارد حفاظت محیط زیست ایران حدود ۱۰ میلیگرم بر کیلوگرم و استاندارد جهانی حدود ۷.۲ میلیگرم بر کیلوگرم تعیین شده است. تعداد نمونههایی که در این مطالعات بررسی شدهاند نیز حائز اهمیت است. در بسیاری از این موارد، حداقل ۲۰ نمونه طبق روشهای استاندارد برداشت و تحلیل شدهاند که نشاندهنده دقت مناسب در ارزیابی و تحلیل آلایندههاست. همانطور که در این جدول مشاهده میشود در برخی نقاط هم آلایندهها کمتر از حد مجاز یا نزدیک به حد مجاز بودهاند. بنابراین نمیتوان درباره کل مناطق حکم کلی صادر کرد.
عنصر سنگین |
مقدار تقریبی (mg/kg) |
محل تالابها |
تعداد نمونههای اندازهگیری شده |
استاندارد سازمان حفاظت محیط زیست ایران (mg/kg) |
استاندارد جهانی (ISQG) (mg/kg) |
وضعیت نسبت به استاندارد |
جیوه (Hg) |
۰.۱۵ تا ۰.۰۱ |
تالاب انزلی، هامون، پریشان |
۲۵ |
۰.۱۵ |
۰.۲ |
نزدیک یا کمتر از حد مجاز |
کادمیوم (Cd) |
۲.۵ تا ۰.۱ |
تالاب انزلی، هامون، گاوخونی |
۳۰ |
۱.۰ |
۱.۲ |
در برخی مناطق بالاتر است |
آرسنیک (As) |
۰.۵ تا ۱۵ |
تالاب هامون، گاوخونی، انزلی |
۲۰ |
۱۰ |
۷.۲ |
در بعضی مناطق بالاتر است |
کروم (Cr) |
۶۰ تا ۵ |
تالاب انزلی، صنعتی تهران (بندعلیخان)، گاوخونی |
۲۸ |
۵۰ |
۳۷.۳ |
در برخی نقاط بالاتر است |
مس (Cu) |
۸۰ تا ۱۰ |
تالاب انزلی، گاوخونی، پریشان |
۲۷ |
۶۵ |
۳۱.۶ |
بالاتر از حد جهانی در مناطق آلوده |
روی (Zn) |
۱۵۰ تا ۲۰ |
تالاب انزلی، گاوخونی، پریشان، هامون |
۳۲ |
۱۵۰ |
۱۲۳ |
در حد استاندارد یا بالاتر |
نیکل (Ni) |
۴۰ تا ۵ |
تالاب انزلی، صنعتی تهران، گاوخونی |
۲۲ |
۵۰ |
۲۲.۷ |
در برخی نقاط بالاتر است |
گرد و غبار سمی؛ وقتی رسوبات وارد هوا میشوند
در برخی تالابها، همچون هامون، شرق گاوخونی و نواحی اطراف تهران، بسترهای خشکشده تالابی به منابع گرد و غبار تبدیل شدهاند و احتمال جابجایی این رسوبات در عرصههای وسیع تر که در نزدیکی زیستگاههای انسانی قرار دارند می تواند موجبات نگرانی را فراهم کند. سید حسن طباطبایی، متخصص علوم و مهندسی آب دانشگاه شهرکرد در این باره میگوید: جدول بالا نشان میدهد که در برخی موارد میزان آلودگی بالاتر از حد استاندارد بوده و در برخی موارد در حد مجاز قرار داشته است. اما تا زمانی که این رسوبات در بسترهای مرطوب و پوشیده از آب قرار دارند، مشکلی ایجاد نمیکنند؛ اما با خشکشدن تالابها و قرار گرفتن این رسوبات در معرض هوا، آلودگی وارد چرخه زیستی انسان و محیط زیست میشود.
او درباره راهحلهایی که مانع از ورود فلزات سنگین به چرخه اکولوژیک میشود میگوید: وجود یک لایه آب در این تالابها که میتواند از ۱۰ سانتیمتر تا چند متر متغیر باشد، بهعنوان یک مانع طبیعی، مانع از انتشار این رسوبات به هوا و ورود آنها به زنجیره اکولوژیکی میشود. بنابراین، حفظ رطوبت بسترهای تالابی و جلوگیری از خشکشدن آنها، یکی از راهکارهای اصلی در مهار آلودگیهای ناشی از فلزات سنگین است. به عنوان مثال درباره تالاب گاوخونی تأمین و رهاسازی حقابه زیستمحیطی اصلیترین راه حل این مشکل است، حتی رهاسازی آب تصفیه شده فاضلاب به سمت تالاب هم پیشنهاد شده است.
سید حسن طباطبایی درباره منطق این پیشنهاد میگوید: فاضلاب، علیرغم آلاینده بودن، نمیتواند بهصورت مستقیم وارد هوا شود. بنابراین آلایندههایی چون فلزات سنگین درون آن، امکان انتشار گسترده از طریق هوا را نخواهند داشت و شدت و نرخ آلودگی هوابرد آنها به شدت کاهش پیدا میکند. در نتیجه، اگرچه استفاده از فاضلاب بهعنوان منبع آب آلوده تلقی میشود، اما از منظر مهار گرد و غبار و جلوگیری از پراکندگی آلایندهها در هوا، اقدامی مؤثر است. این مسیر ورود گرد و غبار را مسدود میکند و میتواند یکی از راهکارهای منطقی و صحیح برای کنترل آلودگی باشد.
چرا فلزات سنگین خطرناکند؟
متخصص علوم و مهندسی آب درباره ویژگیها و خطرات فلزات سنگین میگوید: این عناصر از اعضای خاصی از جدول تناوبی هستند که وزن مخصوص آنها بیشتر از آهن است و از همین رو بهعنوان فلزات سنگین شناخته میشوند. این فلزات در مقایسه با سایر عناصر، خطرات بسیار بیشتری برای سلامت انسان و حیوانات دارند و میتوانند طیف وسیعی از بیماریها را ایجاد کنند؛ از مشکلات گوارشی و پوستی گرفته تا سرطان. برای نمونه، آرسنیک در تماس مستقیم با پوست، میتواند منجر به بروز بیماریهای پوستی و سرطان پوست شود که این مورد در برخی مناطق کشور هند شایع است. البته این عنصر میتواند از مسیرهای مختلفی وارد بدن شود و بسته به محل ورود، عوارض متفاوتی را ایجاد کند. این موضوع درباره تمامی سایر فلزات سنگین نیز صدق میکند. در مقایسه با سایر آلایندهها، خطر فلزات سنگین بهمراتب بیشتر است. بهعنوان مثال، در مورد نیترات، غلظت استاندارد برای آب آشامیدنی حدود ۴۰ تا ۴۵ میلیگرم بر لیتر است. ولی در مورد فلزات سنگینی همچون کادمیوم یا آرسنیک، حد مجاز به حدود یک صدم میلیگرم بر لیتر کاهش مییابد. این مقایسه نشان میدهد که حتی در غلظتهای بسیار بسیار کم، فلزات سنگین میتوانند خطرناک باشند. فلزات سنگین میتوانند در انواع محیطها مانند خاک، آب سطحی، آب زیرزمینی، گرد و غبار و حتی در گیاهان حضور داشته باشند. به همین دلیل کنترل و حذف این فلزات از محیط، اهمیت دوچندانی پیدا می کند.
استاد تمام دانشگاه شهرکرد میگوید: یکی از ویژگیهای طبیعی فلزات سنگین، قابلیت تجمع آنها در سطح خاک است. بهعنوان مثال، اگر در منطقهای فاضلاب حاوی فلزات سنگین از یک شهرک صنعتی وارد محیط شود، این فلزات در لایه سطحی خاک (۰تا ۲۰ سانتی متر) باقی میمانند و به عمق نفوذ نمیکنند. این تجمع در سطح، با توجه به خشکی زمین و وزش باد، میتواند از طریق گرد و غبار وارد هوا شود یا از طریق گیاهان جذب شده و وارد چرخه غذایی شود. بهویژه در مناطقی که از فاضلاب برای آبیاری استفاده میشود، این خطر بیشتر است. خوشبختانه فلزات سنگین امکان اینکه به لایههای پایینتر برود دور از انتظار است ولی در عین حال متاسفانه در برخی نقاط کشور، دیده شده که فاضلاب صنعتی مستقیماً به چاههای جذبی ریخته میشود. این اقدام عملاً مسیری میانبر برای رسیدن آلایندهها به آبهای زیرزمینی ایجاد میکند. اگر در جایی آلودگی در آبهای زیرزمینی مشاهده میشود، علت آن معمولاً اقدامات انسانی و هدایت ناصحیح فاضلاب به این منابع است.
فیلتری که کار نمیکند؛ فرار صنعتی از مسئولیت
واحدهای صنعتی شهرکهای چرمشهر و سالاریه از جمله واحدهایی هستند که سالها پیش برای راهاندازی فیلتر پسابشان از صندوق ملی محیط زیست تسهیلات در نظر گرفته شد اما حالا خبر از اعلام جرم علیه چند ده واحد صنعتی این شهرکها میرسد. استاد گروه مهندسی آب دانشگاه شهرکرد از گریزان بودن واحدهای صنعتی از فرایند فیلتراسیون فاضلابهای خود میگوید: معمولا سه درجه برای تصفیه فاضلاب تعریف شده است. مرحله اول، تصفیه اولیه است که معمولاً شامل آشغالگیری و حذف ذرات جامد معلق مانند ماسه، شن، خرده غذا، پارچه، لباس، بطری، مدفوع انسان و سایر ذرات است. این مرحله نسبتاً کمهزینه است (طبق جدول زیر حدود ۰.۰۵ تا ۰.۱۵ دلار در هر مترمکعب) و در اکثر تصفیهخانههای کشور به اجرا درمیآید. در مرحله دوم، تصفیه ثانویه صورت میگیرد که طی آن آلایندههای محلول مانند نیترات را کم میکند و سپس عملیات کلرزنی برای حذف میکروارگانیسمهای بیماریزا انجام میشود. این مرحله نیز در اغلب تصفیهخانههای کشور اجرا میشود (طبق جدول زیر حدود ۰.۲ د تا ۰.۵ لار در هر مترمکعب)
قیمت تقریبی (دلار/مترمکعب) |
نوع تصفیه |
۰.۰۵ تا ۰.۱۵ دلار |
مقدماتی و ساده |
۰.۲ تا ۰.۵ دلار |
متعارف و کامل |
۰.۴ تا ۰.۸ دلار |
با کیفیت بالا (برای آب شرب) |
اما آنچه چالشبرانگیز است، حذف فلزات سنگین از فاضلاب است. سیدحسن طباطبایی میگوید: فلزات سنگین نظیر آرسنیک، کادمیوم و سرب، در فرآیندهای تصفیه اولیه و ثانویه حذف نمیشوند و برای جداسازی آنها نیاز به اجرای فرآیندهای پیشرفته و بسیار پرهزینه است (طبق جدول زیر حدود ۲ تا۵ دلار در هر مترمکعب). فرآیندهای پیشرفته تصفیه معمولاً شامل تکنیکهایی چون اسمز معکوس (Reverse Osmosis) و استفاده از جاذبهای خاص است. لذا هزینه این مرحله تقریبا ۱۰ برابر مرحله ثانویه است.
قیمت تقریبی هر متر مکعب |
روش تقریبی |
۰.۵ تا ۱.۵ دلار |
ترسیب شیمیایی |
۱ تا ۲ دلار |
جذب سطحی (زغال فعال، زئولیت) |
۱.۵ تا ۳ دلار |
تبادل یونی |
۲ تا ۵ دلار |
اسمز معکوس |
۱.۵ تا ۴ دلار |
الکترولیز / الکتروکواگولاسیون |
وظیفه قانونی صنایع: بازگرداندن آب با کیفیت اولیه
محاسبه هزینهها در شرایطی است که صنعت قانونا موظف است آب مصرفی خود را با همان کیفیتی که دریافت کرده به محیط زیست بازگرداند. این عضو انجمن هیدرولیک ایران و انجمن مهندسین عمران آمریکا میگوید: تا کنون کسی به دنبال اجرایی شدن این بخش از قانون نبوده است. او توضیح میدهد که در بخش کشاورزی، بسته به درجه شوری آب محصولات مختلف تولید میشود اما در صنعت، به دلیل حساسیت تجهیزات مانند سیستم های خنک سازی به کیفیت آب، نیاز به آبی با کیفیت بالا وجود دارد. اکثر صنایع حتی صنایعی بزرگی مثل ذوبآهن اصفهان و فولاد مبارکه، آب با کیفیت بسیار بالا در حد آب شرب در اختیارشان گذاشته میشود.
البته سید حسن طباطبایی معتقد است وقتی صنعت مجبور باشد، به سمت راهحلهای منطقی هم میرود و میگوید: به طور نمونه تلاش صنایع بزرگ اصفهان برای جمعآوری فاضلاب مناطق شهری، تصفیه آن و استفاده مجدد در فرآیندهای صنعتی است. نتیجه اینکه تا زمانی که ساختار نظارت درست طراحی و اجرایی نشود، صنایع اقتصادیترین و نه مسئولانهترین راه را انتخاب میکنند. مسئولیت اجتماعی و قانونی ایجاب میکند که هر کارخانه، آبی را که با کیفیت بالا دریافت میکند، پس از مصرف نیز با همان کیفیت به محیط زیست بازگرداند. در صورتی که این مهم توسط صنایع رعایت شود آب با کیفیت مناسب میتواند وارد تالابها شده و آلاینده های سنگین بیشتری وارد تالابها نگردد و از طرفی حقابه زیست محیطی تالابها نیز به تالاب داده شود تا به مرور شاهد بهبود اوضاع باشیم.