به گزارش خبرآنلاین، در یادداشتی مشترک در روزنامه گاردین، محمدجواد ظریف، وزیر خارجه پیشین ایران و محسن بهاروند، سفیر سابق ایران در بریتانیا، طرحی تازه برای همکاری هستهای صلحآمیز در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا پیشنهاد کردهاند. این طرح با نام «مناره» (مرکز تحقیق، توسعه و پیشرفت هستهای در خاورمیانه) معرفی شده و هدف آن ایجاد نهادی منطقهای برای استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای و کاهش تنشهای هستهای در منطقه است.
نویسندگان یادداشت تأکید میکنند که باوجود دههها تلاش برای ایجاد منطقهای عاری از سلاحهای کشتار جمعی در خاورمیانه، این هدف به دلیل مخالفت اسرائیل و حمایت آمریکا از آن محقق نشده است. آنها با اشاره به خطرات ناشی از حمله نظامی اخیر اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران، خواستار در دست گرفتن ابتکار امنیتی منطقهای توسط کشورهای منطقه شدهاند.
طرح «مناره» بر پایه شفافیت، نظارت متقابل و استفاده مشترک از ظرفیتهای علمی و فناوری کشورها شکل میگیرد و از سوی دیگر، میکوشد نگرش به فناوری هستهای را از تهدید به فرصت تغییر دهد؛ فرصتی برای حل بحرانهای حیاتی منطقهای از جمله تغییرات اقلیمی، کمبود آب، و امنیت غذایی. ظریف و بهاروند معتقدند که اکنون زمان آن رسیده است که کشورهای منطقه با کنار گذاشتن بیاعتمادیهای گذشته، مسیر همکاری و آیندهای امنتر را انتخاب کنند.
خبرگزاری ایرنا برای برررسی بیشتر طرح «مناره»، با «محسن بهاروند» دیپلمات ارشد جمهوری اسلامی ایران و یکی از مبتکران این طرح گفتوگو کرده است که مشروح آن را میخوانیم:
بهرهبرداری صلحآمیز از انرژی هستهای میتواند اقدامی عملی در جهت تحقق خاورمیانه عاری از سلاح هستهای باشد
***آیا طرح مناره جایگزین ایده و ابتکار پیمان امنیتی منطقهای است؟
پیش از پاسخ به سؤالات شما، لازم میدانم این نکته را بیان کنم که آنچه در گاردین به نام طرح آقای دکتر ظریف و بنده منتشر شده، صرفاً خلاصهای بسیار کوتاه از یک ایده است. چرا که روزنامهها و ژورنالها بهطور طبیعی محدودیتهایی برای حجم مطالب دارند و بنابراین، ما ناگزیر شدیم این ایده را بهشکل فشرده ارائه کنیم. در واقع، این صرفاً یک فعالیت فکری و ابتکار شخصی و آکادمیک میان بنده و دکتر ظریف بوده و نهتنها هیچ مشورتی با دولت یا مذاکرهکنندگان در این خصوص انجام نشده، بلکه هیچگونه ارتباطی با هیچ فرد یا نهاد دولتی در این زمینه وجود نداشته است.
نام «مناره» برگرفته از حروف اول عنوان طرحی است که در ذهن ما بوده و به اختصار میتوان آن را «مرکز تحقیق، توسعه و پیشرفت هستهای در خاورمیانه» “Middle East Network for Atomic Research and Advancement” (Menara) نامید.
این طرح نه با هدف جایگزینی هیچ طرح موجودی مطرح شده و نه برای تقابل با دیگر ابتکارات است. بلکه مبتنی بر این دیدگاه است که اگر همکاری منطقهای میان تمامی طرفهای مرتبط با موضوع هستهای شکل بگیرد، بهویژه با مشارکت کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا، موضوع هستهای میتواند از قالب امنیتی مدنظر آمریکا و کشورهای غربی خارج شده و به مثابه دانشی در خدمت توسعه دیده شود.
این طرح نه با هدف جایگزینی هیچ طرح موجودی مطرح شده و نه برای تقابل با دیگر ابتکارات است. بلکه مبتنی بر این دیدگاه است که اگر همکاری منطقهای میان تمامی طرفهای مرتبط با موضوع هستهای شکل بگیرد، بهویژه با مشارکت کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا، موضوع هستهای میتواند از قالب امنیتی مدنظر آمریکا و کشورهای غربی خارج شده و به مثابه دانشی در خدمت توسعه دیده شود. در این صورت، بهرهبرداری صلحآمیز از انرژی هستهای دیگر ابزار تهدید یا اتهام علیه کشورها نخواهد بود، بلکه عاملی برای توسعه منطقهای خواهد شد. اگر منابع کشورهای این منطقه تجمیع شوند، میتوان از انرژی هستهای برای تولید انرژی و توسعه پایدار استفاده کرد. معتقدیم امنیتی کردن این موضوع به لاینحل شدن آن می انجامد.
کشورهای منطقه در حدود پنجاه سال گذشته نیز موضوع ایجاد «خاورمیانه عاری از سلاحهای هستهای» که بعدتر به «خاورمیانه عاری از سلاحهای کشتار جمعی» گسترش یافت را پیگیری کردهاند. اغلب کشورهای منطقه نیز عضو کنوانسیونهای بینالمللی منع سلاحهای کشتار جمعی و متعهد به آن هستند. بنابراین، این زمینهای برای اقدام و همکاری است و طرح منارا را میتوان گامی در همین راستا نیز تلقی کرد. ما معتقدیم بهرهبرداری صلحآمیز از انرژی هستهای میتواند اقدامی عملی در جهت تحقق خاورمیانه عاری از سلاح هستهای باشد. در این مسیر، کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا میتوانند مکمل یکدیگر باشند؛ به این معنا که برخی در حوزه سرمایهگذاری، برخی مانند ایران در علم و فناوری و برخی در دارا بودن معادن اورانیوم و مواد اولیه دارای مزیت نسبی هستند. در صورت تجمیع این ظرفیتها، میتوان به همکاری مؤثر منطقهای دست یافت و انرژی هسته ای در خدمت توسعه منطقه به کار گرفته شود.
همچنین تجربه موفق کشورهای منطقه در همکاریهای انرژی، از جمله تشکیل اوپک یا مجمع کشورهای صادرکننده گاز، نشان میدهد که چنین ظرفیتهایی پیشتر هم وجود داشته است. البته سوختهای فسیلی به دلیل مشکلات زیستمحیطی، تغییرات اقلیمی و گرمایش زمین بهتدریج کنار گذاشته میشوند. انرژی هستهای یک منبع پاک و نسبتاً پایدار است که علاوه بر تولید انرژی، کاربردهای گستردهای در پزشکی، کشاورزی، شیرینسازی آب و سایر حوزهها دارد. کشورهای منطقه، که عمدتاً خشک یا نیمهخشک هستند، نیازمند منبعی پایدار برای انرژی هستند تا زندگی نسلهای آینده را تضمین کنند. ما معتقدیم این همکاری نهتنها توسعه را تضمین میکند، بلکه مانعی مؤثر برای انحراف برنامه هسته ای کشورها به سوی اهداف نظامی خواهد بود؛ چرا که تقسیم کار و نظارت منطقهای، به همراه مکانیسمهای راستیآزمایی مستقل، چارچوبی شفاف برای همکاری صلحآمیز ایجاد میکند.
به هیچوجه حاضر نیستیم با رژیم اسرائیل همکاری داشته باشیم/همکاری کشورها نباید به رضایت این رژیم گره بخورد
***با توجه به وضعیت کنونی اسرائیل و عضویت نداشتن آن در NPT، طرح مناره چقدر عملیاتی است؟
در رابطه با عضویت رژیم صهیونیستی در این طرح باید گفت که ما حتی در خلاصه مقاله نیز تأکید کردهایم که این رژیم نه عضو انپیتی است و نه پایبند به هیچ قاعده و قانون بینالمللی. پیششرط ما برای عضویت در این نهاد منطقهای بهرهبرداری صلحآمیز از انرژی هستهای این است که فقط کشورهایی میتوانند عضو آن باشند که سلاح هستهای را رد می کنند و صرفا بدنبال بهره برداری صلح آمیز از انرژی هسته ای می باشند.
رژیم صهیونیستی، با توجه به بیاعتناییاش به اصول حقوق بینالملل و نیز تسلیح به سلاحهای کشتار جمعی و جنایات جنگی جاری، اصولاً نمیتواند در چنین نهاد یا همکاری حضور داشته باشد. ما نیز به هیچوجه حاضر نیستیم با این رژیم همکاری داشته باشیم. کشورهای منطقه نباید همکاریهای خود را منوط به رضایت یا مشارکت این رژیم کنند.
بنابراین، رژیم صهیونیستی، با توجه به بیاعتناییاش به اصول حقوق بینالملل و نیز تسلیح به سلاحهای کشتار جمعی و جنایات جنگی جاری، اصولاً نمیتواند در چنین نهاد یا همکاری حضور داشته باشد. ما نیز به هیچوجه حاضر نیستیم با این رژیم همکاری داشته باشیم.
ما همچنین معتقدیم که کشورهای منطقه نباید همکاریهای خود را منوط به رضایت یا مشارکت این رژیم کنند. بلکه باید خود ابتکار عمل را به دست گرفته، نهادهای منطقهای را شکل دهند و سپس با ایجاد اجماع منطقهای، بر رژیم صهیونیستی برای خلع سلاح فشار وارد کنند. همکاری کشورها نباید به رضایت این رژیم گره بخورد، چون اساساً این رژیم نه جزئی از راهحل است و نه ما آن را شریک مشروعی میدانیم.
***نقش ایران در پیشبرد این ابتکار منطقهای چگونه ترسیم شده است در حالی که نگاه واقع گرایانه میگوید بدون همکاری با آمریکا چنین طرحی قابلیت تحقق ندارد؟
در مورد نقش آمریکا، اعضای دائم شورای امنیت و نیز سازمانهای بینالمللی نظیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی، اگر این نهادها واقعاً به دنبال صلح و توسعه در منطقه هستند و نیت سوء ندارند، باید از چنین طرحهایی استقبال کنند. نهتنها این طرح، بلکه هر پیشنهادی که بتواند بهرهبرداری صلحآمیز از انرژی هستهای را تضمین کند و مانع از انباشت سلاح هستهای شود، شایسته حمایت است. این خود آزمونی برای سنجش صداقت قدرتهای غربی است؛ که آیا واقعاً دغدغه آنها توسعه صلحآمیز است یا ممانعت از پیشرفت کشورهای منطقه و وابسته نگاه داشتن آنها.
منطقه ما توانایی کامل برای تشکیل چنین نهادی را دارد
***نقش کشورهای منطقه چگونه در این طرح تعریف شده است؟
نقش کلیدی در تشکیل چنین نهادی، پیش از هر چیز، بر عهده خود کشورهای منطقه است؛ به این معنا که این کشورها باید واقعاً و نه صرفاً در سطح نظری، به این جمعبندی برسند که شکلگیری چنین همکاری ضرورت دارد. واقعیت این است که نسلهای آینده در منطقه ما بهطور جدی و ملموس به منابع انرژی، علم، تحقیق و توسعه در حوزه انرژی هستهای نیاز خواهند داشت. خوشبختانه منطقه ما از پتانسیلهای علمی، فنی، مالی و طبیعی لازم برخوردار است، اما آنچه در وهله اول اهمیت دارد، وجود اراده سیاسی از سوی دولتهای منطقه است.
علاوه بر این، لازم است کشورهای فرا منطقه ای از اقدامات یکجانبه، غیرقانونی و تنشآفرین پرهیز کنند؛ اقداماتی مانند اعمال تحریم، فشارهای سیاسی و فتنهانگیزی که مانع شکلگیری همکاریهای منطقهای میشود. اگر اراده سیاسی کشورهای تأثیرگذار در منطقه بر آن قرار گیرد که همکاریهای مشترک در حوزه صلحآمیز انرژی هستهای شکل بگیرد، به باور من منطقه ما توانایی کامل برای تشکیل چنین نهادی را دارد. نهادی که میتواند دریچهای تازه بهسوی آیندهای متفاوت باشد: از یکسو گامی بزرگ در مسیر تحقق خاورمیانه عاری از سلاحهای هستهای و از سوی دیگر، بستری برای توسعه، سرمایهگذاری و شکوفایی علمی و اقتصادی منطقه.
لازم است کشورهای فرا منطقه ای از اقدامات یکجانبه، غیرقانونی و تنشآفرین پرهیز کنند؛ اقداماتی مانند اعمال تحریم، فشارهای سیاسی و فتنهانگیزی که مانع شکلگیری همکاریهای منطقهای میشود. اگر اراده سیاسی کشورهای تأثیرگذار در منطقه بر آن قرار گیرد که همکاریهای مشترک در حوزه صلحآمیز انرژی هستهای شکل بگیرد، به باور من منطقه ما توانایی کامل برای تشکیل چنین نهادی را دارد.از همینرو، از نخبگان، روشنفکران و متخصصان چه در ایران و چه در سایر کشورهای منطقه دعوت میکنم که به این موضوع بهصورت جدیتر بیندیشند و ابعاد مختلف آن را برای تصمیمگیران سیاسی تبیین کنند. امید است که این آگاهی و تحلیل منجر به شکلگیری اراده سیاسی لازم برای تشکیل چنین نهادی در میان کشورهای منطقه شود؛ نهادی که بتواند همکاریهای مؤثر و عمیقتری را میان ملتهای منطقه رقم بزند و زمینهساز رشد و شکوفایی پایدار آنها باشد.
چنین نهادی باید بهگونهای طراحی شود که نقش مؤثری در تحقق بهرهبرداری صلحآمیز از انرژی هستهای ایفا کند
***جایگاه حقوقی این نهاد چه خواهد بود؟ آیا مانند نهادهایی همچون اکو متولد میشود؟
در خصوص جایگاه حقوقی چنین نهادی، باید گفت که پیشنهادی که ارائه دادهایم، تشکیل یک نهاد یا سازمان منطقهای است. همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، منظور ما صرفاً ایجاد یک سازمان حقوقی نیست که کشورها در آن سالانه گرد هم آیند و صرفاً سخنرانی کنند. بلکه باور ما بر این است که چنین نهادی باید بهگونهای طراحی شود که نقش مؤثری در تحقق بهرهبرداری صلحآمیز از انرژی هستهای ایفا کند.
این نهاد باید بتواند بهصورت مهندسیشده، از طریق بستن قرارداد، تأمین مالی، و تشکیل کنسرسیوم، به کشورهای منطقه کمک کند. هدف آن نباید تنها تولید اسناد حقوقی یا برگزاری نشستهای رسمی باشد، بلکه باید دارای بازوی اجرایی قوی نیز باشد که بتواند در فرآیند اجرا به کشورهای عضو کمک کند. از این منظر، جایگاه حقوقی چنین نهادی در سطح یک سازمان منطقهای تعریف میشود؛ سازمانی که میتواند در حوزه همکاریهای فنی، اقتصادی و همچنین نظارت و پایش منطقهای (مانیتورینگ) فعالیت داشته باشد.
نظارتهای آژانس همچنان بر اساس معاهدات دوجانبه با کشورهای عضو ادامه خواهد یافت
***تعامل این نهاد با آژانس بین المللی انرژی اتمی چگونه خواهد بود؟
این مسائل در زمره جزئیات قرار میگیرند. در مرحله نخست، ارائه یک شمای کلی از نهاد مدنظر اهمیت دارد و بهتدریج، جنبههای مختلف آن روشنتر خواهد شد. به هر حال، آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر مبنای معاهدات موجود با کشورهای عضو، وظیفه نظارت و ارزیابی فعالیتهای هستهای آنها را بر عهده دارد. نهادی که ما پیشنهاد کردهایم نیز میتواند در مسیر تقویت بهرهبرداری صلحآمیز از انرژی هستهای، نقش حمایتی و تکمیلی ایفا کند.
همانطور که میدانیم، منشور سازمان ملل متحد نیز تشکیل سازمانهای منطقهای با هدف همکاری، بهویژه در حوزههای صلحآمیز و اقتصادی را مورد تأکید قرار داده و نهتنها مخالفتی با چنین سازوکاری ندارد، بلکه کشورها را به ایجاد نهادهای منطقهای برای همکاریهای مشترک تشویق میکند. از اینرو، در شرایط فعلی، نظارتهای آژانس همچنان بر اساس معاهدات دوجانبه با کشورهای عضو ادامه خواهد یافت و تشکیل یک نهاد منطقهای در این چارچوب تداخلی با مأموریتهای جاری آژانس ندارد. با این حال، در مراحل بعدی میتوان درباره نحوه همکاری میان این نهاد منطقهای و آژانس بینالمللی انرژی اتمی فکر کرد، سازوکارهای مشخصتری تعریف نمود و زمینههایی برای همکاری متقابل ایجاد کرد. این موارد در آینده قابل بررسی و توسعه خواهند بود.
این مسئله یک تصمیم راهبردی و بلندمدت برای نسلهای آینده است
***اولین گام یا گام پیش فرض تولد این نهاد چیست؟
به باور من، اولین گام آن است که ضرورت و نیاز به این همکاری در میان کشورهای منطقه بهدرستی درک و احساس شود. این مسئله یک تصمیم راهبردی و بلندمدت برای نسلهای آینده در زمینه بهرهبرداری از انرژی هستهای است؛ بنابراین، ایجاد این احساس نیاز و شکلگیری اراده سیاسی برای همکاریهای منطقهای، نقطه آغاز این مسیر خواهد بود.
اولین گام آن است که ضرورت و نیاز به این همکاری در میان کشورهای منطقه بهدرستی درک و احساس شود. این مسئله یک تصمیم راهبردی و بلندمدت برای نسلهای آینده در زمینه بهرهبرداری از انرژی هستهای است؛ بنابراین، ایجاد این احساس نیاز و شکلگیری اراده سیاسی برای همکاریهای منطقهای، نقطه آغاز این مسیر خواهد بود.پس از شکلگیری این اراده سیاسی، دیپلماتها و متخصصان مربوطه میتوانند مأموریت پیدا کنند تا در قالب کنفرانسهای تخصصی، چارچوب اولیه همکاری را تدوین کنند. سپس، امکان برگزاری یک اجلاس سران منطقه فراهم میشود که در آن، اسناد اولیه، اعم از بیانیهها یا پیشنویسهای حقوقی که توسط دیپلماتها و کارشناسان تهیه شده است، به تصویب سران کشورهای منطقه برسد. در ادامه، نهادهای ملی ذیربط در هر کشور مأمور میشوند که اقدامات لازم برای شکلگیری نهاد منطقهای را آغاز کنند. یکی از کشورها نیز میتواند داوطلب میزبانی مقر این سازمان شود. پس از تعیین نمایندگان دولتها بهعنوان اعضای هیئتمدیره این نهاد، آییننامهها و اسناد داخلی سازمان توسط آنها تصویب خواهد شد و سپس نهاد اجرایی تشکیل میشود تا فعالیتهای عملیاتی را آغاز کند.
در نتیجه، اگر اراده سیاسی لازم وجود داشته باشد، کشورهای منطقه میتوانند در یکی از کشورهای عضو گردهم آیند، اسناد اولیه را مورد تأیید قرار دهند، و بهتدریج گامهای اجرایی لازم برای ایجاد چنین نهادی را بردارند.
این نهاد تنها یک نهاد حقوقی یا رگولاتوری نخواهد بود
***آیا نکته مغفول ماندهای در خصوص این طرح باقی مانده است که نیازمند توضیح بیشتر باشد؟
اگر بخواهم بیشتر درباره طرح مناره و دیدگاه مشترک بنده و دکتر ظریف توضیح دهم، باید بگویم که این نهاد تنها یک نهاد حقوقی یا رگولاتوری نخواهد بود. این نهاد میتواند نقش نظارتی، ارزیابی و قانونگذاری را ایفا کند، اما در کنار آن یک بازوی اجرایی نیز خواهد داشت. این بازو میتواند با شرکتهای خصوصی داخل منطقه و حتی خارج از منطقه همکاری کند و از طریق قراردادهایی که به تصویب هیئتمدیره نهاد میرسند، بهرهبرداری صلحآمیز از انرژی هستهای را بهطور عملیاتی انجام دهد. این قراردادها بسته به نیاز هر کشور منطقه و از طریق مناقصه اجرا میشوند.
ما بر این باوریم که «مناره» در گام نخست میتواند دارای یک ساختار سازمانی مشخص و منسجم باشد. بهعنوان نمونه، این نهاد میتواند یک هیئتمدیره داشته باشد که مقر آن در یکی از کشورهای عضو قرار گیرد. این هیئتمدیره متشکل از نمایندگان کشورهای عضو خواهد بود و بهعنوان بالاترین مرجع تصمیمگیری در این نهاد ایفای نقش خواهد کرد.«مناره» در گام نخست میتواند دارای یک ساختار سازمانی مشخص و منسجم باشد. بهعنوان نمونه، این نهاد میتواند یک هیئتمدیره داشته باشد که مقر آن در یکی از کشورهای عضو قرار گیرد. این هیئتمدیره متشکل از نمایندگان کشورهای عضو خواهد بود و بهعنوان بالاترین مرجع تصمیمگیری در این نهاد ایفای نقش خواهد کرد.
در کنار هیئتمدیره، یک بازوی اجرایی نیز در نظر گرفته شده است که متشکل از کارشناسان و متخصصان فنی در حوزههای مرتبط با بهرهبرداری صلحآمیز از انرژی هستهای خواهد بود. کشورها میتوانند بر اساس نیازهای خاص خود، طرحهایی را برای اجرا در چارچوب منارا ارائه دهند؛ برای مثال، یک کشور ممکن است در حوزه تولید برق نیازمند احداث نیروگاه هستهای باشد، کشور دیگری ممکن است در زمینه تولید رادیودارو یا استفاده از فناوری هستهای در کشاورزی یا آبشیرینکنها نیازهایی داشته باشد. برخی دیگر ممکن است مایل به تمرکز بر تحقیق و توسعه در حوزه انرژی هستهای باشند.
در این چارچوب، نیازسنجیها و اولویتهای کشورهای عضو گردآوری شده و در صورت تصویب توسط هیئتمدیره یا شورای حکام مناره، وارد مرحله اجرا میشوند. اجرای پروژهها از طریق برگزاری مناقصه انجام خواهد شد و شرکتهای واجد صلاحیت از کشورهای منطقه یا، در صورت نبود ظرفیت تخصصی، از خارج منطقه، میتوانند در این مناقصات شرکت کرده و پروژههای مشترک را در کشورهای مختلف عضو اجرا کنند.
در کنار این فرآیند، همکاری با نهادهای تخصصی درون کشورهای منطقه نیز پیشبینی شده است؛ بهویژه در حوزه تأمین مالی و سرمایهگذاری که این نهادها میتوانند نقش مؤثری در حمایت و تسهیل اجرای پروژهها ایفا کنند.
315 315