انتقاد آذر منصوری از مخالفان مذاکره: چه جایگزینی دارید؟/ مهار تندروها باید بخشی از پروژه وفاق پزشکیان باشد

اقتصادنیوز جمعه 10 مرداد 1404 - 09:23
اقتصادنیوز: رئیس جبهه اصلاحات ایران با بیان اینکه اگر می‌گویند «مذاکره نه»، پس چه راه‌حلی پیش روی ایران است، اظهار داشت: چنانچه ایران پای میز مذاکره نرفته بود، این انسجام شکل نمی‌گرفت.

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از ایرنا، خبرگزاری جمهوری اسلامی در راستای رسالت اطلاع‌رسانی خود در روزهای جنگ تحمیلی ۱۲ روزه و دوره پساجنگ میزبان شخصیت‌های متعددی از مسئولان و کارگزاران نظام گرفته، تا چهره‌های هنری و اعضای احزاب و تشکل‌های سیاسی بود تا در شرایطی که «نبرد رسانه‌ای» و «جنگ روایت‌ها» نقشی عمده‌ در جنگ ترکیبیِ در حال وقوع دارند، با انعکاس دیدگاه و تحلیل این افراد به جامعه، سهم خود را در ارائه روایتی معتبر به جامعه ادا کرده باشد.

در ادامه این سلسله گفت‌وگوها، در استودیوی ایرنا میزبان «آذر منصوری» رئیس جبهه اصلاحات ایران و دبیرکل حزب اتحاد ملت ایران اسلامی بودیم.

آنچه در ادامه می‌خوانید مشروح این گفت‌وگو است:

ایرنا: در دوران جنگ شاهد انسجام ملی بسیار قوی‌ از سوی مردم بودیم که کارشناسان آن را یکی از مولفه‌های مهم قدرت و پیروزی ایران مقابل رژیم صهیونیستی و آمریکا می‌دانند. نظر شما درباره چگونگی شکل‌گیری این انسجام ملی و راه‌های حفظ و تقویت آن چیست.

مهمترین عامل بازدارندگی دشمن، انسجام ملی و ایستادگی یکپارچه همه وطن‌دوستان در برابر تجاوز رژیم صهیونیستی بود

منصوری: من معتقدم در کنار توان دفاعی، مهمترین عامل بازدارندگی، همان انسجام ملی و ایستادگی یکپارچه همه وطن‌دوستان در برابر تجاوز رژیم صهیونیستی بود. این حمله از مدت‌ها قبل برنامه‌ریزی شده بود و اگر عوامل موثری که توانستند حتی این جنگ ۱۲ روزه را به آتش‌بس بکشانند مورد توجه قرار نگیرد و از سوی مجموعه حکمرانی با غفلت مواجه شود چه بسا این فرصت تبدیل به تهدیدی جدی شود.

اگر ایران پای میز مذاکره نرفته بود،این انسجام شکل نمی‌گرفت/نمره قبولی به دولت پزشکیان

اگر ایران پای میز مذاکره نرفته بود، این انسجام ملی شکل نمی‌گرفت

به یقین می گویم اگر ایران پای میز مذاکره نرفته بود و رویکرد تعاملی خود را با جهان به اثبات نمی‌رساند، این حقانیت برای ایران ایجاد نمی‌شد و انسجام ملی که امروز شاهد آن هستیم شکل نمی‌گرفت. در برابر قدرت متجاوزی که دلش را خوش کرده بود پس از آنکه صدا و سیما، جلسه سران نظام و مهمترین و عالی‌رتبه‌ترین سرداران نظامی ما، دانشمندان هسته‌ای کشور را هدف قرار دادند و اینگونه نگرانی از بابت تداوم ترورها ایجاد شد، کشور با اعتراضات خیابانی همراه خواهد بود، اگر این موضع تعاملی ایران در برابر تحریم‌ها و دشمنی‌هایی که علیه کشور جریان داشت وجود نداشت، وضعیت بسیار متفاوت بود.

ما اهل جنگ نیستیم، اهل مدارا و رواداری هستیم/دیپلماسی به تقویت حس وطن‌دوستی در جامعه ایران کمک می‌کند

اگر رویکرد مذاکره وجود نداشت — و اتفاقاً بسیاری می‌گویند حالا ما مذاکره کردیم، مگر چه شد؟ — در واقع ما مذاکره کردیم و همین مذاکره و رویکرد تعاملی، این حقانیت را در همه شهروندان ایران ایجاد کرد که ما برای گفت‌وگو رفتیم، ما اهل جنگ نیستیم، اهل مدارا و رواداری هستیم و آغازگر هیچ جنگی نبوده و نخواهیم بود. بنابراین، وقتی دیپلماسی محور سیاست خارجی ما قرار می‌گیرد، اینجا ارتباط پیدا می‌کند که همین دیپلماسی به تقویت حس وطن‌دوستی در جامعه ایران کمک می‌کند. چگونه ممکن است کشوری در میانه مذاکرات به ایران حمله کند؟ این مسئله‌ای جدی و قابل توجه است.

به اعتقاد من، مسئله و دلیل عمده دیگر، تاریخ و پیشینه تمدنی ایران است. ما کشوری با تاریخ ۱۰۰ یا ۲۰۰ ساله نیستیم؛ بلکه یکی از کهن‌ترین تمدن‌های جهان را در کشورمان داریم. از زمانی که اولین دولت‌ها در تاریخ این کره خاکی شکل گرفتند، ایران همواره پیشگام گفت‌وگو و مبدع گفت‌وگوی تمدن‌ها بوده است. در همه فراز و فرودهایی که در تاریخ این سرزمین رخ داده، یک حس غالب و پایدار در میان مردم ما شکل گرفته است.

فارغ از اینکه حکومت‌ها چه رفتاری داشته‌اند، آن حس غالب می‌گوید که ما نسبت به این سرزمین و خاک خود تعهدی عمیق داریم. ما می‌آییم و می‌رویم، حکومت‌ها می‌آیند و می‌روند، اما این سرزمین باید پابرجا بماند؛ ایران باید در جایگاه خود باقی بماند. زیرا هر تکه و هر گوشه‌ای از این سرزمین که به‌دلیل بی‌کفایتی، سهل‌انگاری یا عدم همبستگی ملی از کشور جدا شده، دیگر تحت هیچ شرایطی به آن بازنگشته است. این حس ملی و پایبندی به خاک، همبستگی ملی بی‌نظیری را در میان مردم ایران ایجاد کرده است.

همه احزاب اصلاح‌طلب در همان ساعات اولیه حمله رژیم صهیونیستی به خاک کشورمان این اقدام را محکوم کردند

من در همان ساعات نخست تجاوز به ایران توییت کردم و این حمله را محکوم کردم. در زمان حمله نیز، در یک سفر کاری و برای گفت‌وگو با فعالین سیاسی، جبهه اصلاحات و احزاب اصلاح‌طلب به زاهدان رفته بودم. وقتی در آنجا مطلع شدم که به ایران حمله شده، بدون هیچ تردیدی موضع خود را اعلام کردیم و این تجاوز را محکوم نمودیم و دفاع مشروع را حق مسلم ایران دانستیم. آقای خاتمی نیز بلافاصله موضع‌گیری کرد و تمامی احزاب اصلاح‌طلب و جبهه اصلاحات هم اعلام موضع کردند.

دفاع از ایران فرصتی بی‌بدیل برای حاکمیت است

جالب اینجاست که فعالان مدنی و سیاسی ما در اینجا در خط مقدم دفاع از این سرزمین قرار گرفتند؛ حتی کسانی که در زندان بودند و حتی آنهایی که خارج از کشور و در شرایط تبعید به سر می‌بردند، یکپارچه ایستادند و از ایران دفاع کردند. این دفاع از ایران، اتفاقاً فرصتی بی‌بدیل برای حاکمیت است تا در بخش‌هایی که دلایل و عواملی موجب بروز شکاف و گسست بین حاکمیت و ملت شده، این شکاف‌ها را ترمیم کند.

اگر بخشی مهم از این همبستگی ملی را ذیل کنشگری افرادی که عاملیت دارند—چه عاملیت سیاسی و چه عاملیت مدنی—قرار دهیم، قاعدتاً حاکمیت باید به سمتی حرکت کند که اجازه ندهد این فرصت به تهدید تبدیل شود. مهمترین دلیل این موضوع هم این است که نقشه رژیم صهیونیستی علیه ایران همچنان ادامه دارد و متوقف نشده و توان بازدارندگی جمعی، در واقع، مهمترین عامل مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی بوده است.

اگر ایران پای میز مذاکره نرفته بود،این انسجام شکل نمی‌گرفت/نمره قبولی به دولت پزشکیان

تصورشان این بود که مردم به دلیل فشارهای اقتصادی، به خیابان‌ها می‌ریزند و شورش می‌کنند

آنها بارها فراخوان دادند که مردم به خیابان‌ها بریزند و شورش کنند. نقشه‌ای طراحی کرده بودند و تصورشان این بود که چون مردم ایران زیر فشارهای اقتصادی زندگی می‌کنند و سفره‌هایشان روز به روز کوچکتر می‌شود، اکنون می‌توانند نقش الهه نجات مردم ایران را بازی کنند و با چند حمله، زمینه را فراهم کنند تا نهادها و ارکان تأثیرگذار را هدف قرار دهند و پایه‌های نظام را سست کنند.

دولت در جنگ ۱۲ روزه بسیار هوشمندانه عمل کرد و با حضور به‌موقع در صحنه، نقشه شوم دشمن را خنثی کرد

به اعتقاد من، دولت در این زمینه بسیار هوشمندانه عمل کرد و با حضور به‌موقع در صحنه، اجازه نداد بخشی از برنامه‌هایی که برای ایجاد شورش طراحی شده بود، عملیاتی شود. در حوزه تأمین معیشت و ارزاق عمومی نیز، تلاش شد در جریان سفرهای صورت‌گرفته طی این ۱۲ روز، بازار عرضه و تقاضا مدیریت شود تا استان‌ها با کمبود و مشکل مواجه نشوند.

مجموعه‌ای یکپارچه از حاکمیت، دولت، نهادهای سیاسی و احزاب حول محور «وطن» گرد آمده‌اند

از سوی دیگر، تدابیر و جانمایی‌هایی که بلافاصله پس از شهادت سرداران نظامی ما انجام شد، نشان داد که مجموعه‌ای یکپارچه شامل حاکمیت، دولت، نهادهای سیاسی، احزاب، کنشگران و جامعه مدنی، بدون آمادگی قبلی، گرد یک محور مشترک به نام "وطن" جمع شدند و در برابر این تجاوز ۱۲ روزه و جنگ نابرابر ایستادگی کردند.

برای تداوم، حفظ و تقویت همبستگی ملی نیازمند رفتارهای سنجیده از سوی مسئولان هستیم

ما در این جنگ، با دشمنی مواجه بودیم که از انواع پشتیبانی‌ کشورهای قدرتمند برخوردار بود و چه‌بسا ایران در این نبرد نابرابر، تنهاتر از همیشه بود اما همین ایستادگی و مقاومت جمعی موجب شد که در نهایت، طرف مقابل ناچار به پیش‌قدم شدن در اعلام آتش‌بس شود. بنابراین، اگر بخواهیم این همبستگی ملی حفظ، تقویت و تداوم یابد، نیازمند مجموعه‌ای از سیاست‌گذاری‌ها و رفتارهای سنجیده از سوی مسئولان کشور هستیم که باید مورد توجه جدی قرار گیرد.

اگر ایران پای میز مذاکره نرفته بود،این انسجام شکل نمی‌گرفت/نمره قبولی به دولت پزشکیان

ایرنا: همانطور که اشاره کردید، در همین راستا برخی شخصیت‌ها از جمله مشاورین مقام معظم رهبری مانند آقایان ولایتی و لاریجانی و افرادی همچون آقای ضرغامی درباره لزوم تغییر رویکردهای اجتماعی سخن گفته‌اند. به نظر شما چه اقدامات مشخصی باید در این زمینه انجام شود؟

نفوذ، ضربه‌ای بسیار جدی به ما وارد کرد

منصوری: اجازه بدهید در اینجا بحث «نفوذ» را کمی بازتر کنم. نفوذ، ضربه‌ای بسیار جدی به ما وارد کرد؛ به‌ویژه از منظر نقش و کارکردهایی که نهادهای اطلاعاتی و امنیتی کشور باید در مقابله با آن ایفا می‌کردند. زمانی‌ که ظرف چند ثانیه، همه یا اکثریت سرداران نظامی ما هدف قرار می‌گیرند، یا دانشمندان هسته‌ای ترور می‌شوند، این یعنی ما با یک خلأ جدی و نگران‌کننده در حوزه امنیت و اطلاعات مواجه هستیم. نهادهایی که به‌طور مشخص مسئول این حوزه بودند، عملکرد و کارآمدی لازم را نداشتند.

خلأها، نارسایی‌های موجود در سیستم، مکان‌یابی شخصیت‌های مهم نظامی را ممکن کرد

دلیل این مسئله، موضوع مهمی است که هفته گذشته در جلسه‌ای با آقای دکتر پزشکیان و همچنین در بسته پیشنهادی ارائه‌شده به رئیس‌جمهور نیز به آن اشاره کردیم. در آن جلسه با صراحت تأکید شد که شورای عالی امنیت ملی باید این مسئله را به‌صورت جدی در دستور کار خود قرار داده و آسیب‌شناسی دقیقی انجام دهد که چرا تا این سطح، نفوذ رژیم صهیونیستی در شناسایی، جایابی و مکان‌یابی شخصیت‌های مهم نظامی کشور ممکن شده است؟ سوال اینجاست که چه خلأها، نارسایی‌ها و ضعف‌هایی در سیستم وجود داشته که چنین اتفاقی رخ داده است؟

رفتار حکمرانی در کشور باید مبتنی بر ترجمه‌ای واقعی از «ایران برای همه ایرانیان» باشد

در عین حال، بخشی از این موضوع به رویکردهای فرهنگی و اجتماعی مجموعه مدیریت کشور بازمی‌گردد. ما بارها تأکید کرده‌ایم که اگر رفتار حکمرانی در کشور مبتنی بر ترجمه‌ واقعی از «ایران برای همه ایرانیان» باشد، و اگر حقوق اکثریت و اقلیت به رسمیت شناخته شده و سیاست‌گذاری‌ها در جهت تأمین خواسته‌های مشروع آنها پیش برود، آنگاه هر شهروند ایرانی، فارغ از جنسیت، قومیت، مذهب یا محل زندگی، احساس خواهد کرد که ایران بخشی از وجود اوست.

یک حس فراگیر وطن‌دوستی و ایران‌خواهی در سراسر کشور شکل گرفته اما شکننده است

همانطور که در مقدمه سخنانم گفتم، در حال حاضر یک حس فراگیر وطن‌دوستی و ایران‌خواهی در سراسر کشور شکل گرفته است؛ اما این حس، متأسفانه شکننده است دلیل آن هم روشن است. بسیاری از موضع‌گیری‌هایی که اشاره شد، دقیقاً ریشه در همین مسئله دارد. اصرار بر برخی رویکردها و رفتارها در برخی از ارکان حاکمیت، بدون شفاف‌سازی مشخصی از اینکه اتاق فرمان این سیاست‌ها در اختیار چه کسانی است.

سیاست‌گذاری‌ها در کشور باید به سمت ترمیم شکاف‌های اقتصادی و سیاسی پیش برود

وقتی کشور با انبوهی از مشکلات و شکاف‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مواجه است، قاعدتاً سیاست‌گذاری‌ها باید به سمت ترمیم این شکاف‌ها حرکت کند اما سؤال اینجاست که چرا چنین حرکتی صورت نمی‌گیرد؟ چرا همچنان اصرار بر اجرای لایحه‌ای شبه‌قانونی به‌نام «حجاب و عفاف» وجود دارد؟ چرا بسیاری از لوایحی که می‌توانند رضایت عمومی شهروندان را افزایش دهند، کنار گذاشته می‌شوند و در عوض، لوایحی به جریان می‌افتد که آزادی بیان را محدود می‌کنند؟

اگر ایران پای میز مذاکره نرفته بود،این انسجام شکل نمی‌گرفت/نمره قبولی به دولت پزشکیان

دلیل اصرار بر سیاست فیلترینگ با وجود استفاده از فیلترشکن در شبکه‌های اجتماعی چیست

چرا درحالی‌که با وجود فیلترینگ، مردم با استفاده از فیلترشکن به همه شبکه‌های اجتماعی دسترسی دارند، باز هم بر ادامه این سیاست اصرار می‌شود؟ این کار چه ضرورتی دارد؟ چرا به جای محدودسازی و مسدودسازی، سیاست‌گذاری‌ها به سمت تطبیق علمی، فنی و فرهنگی کشور با تحولات تکنولوژیک جهانی نمی‌رود؟ چرا استفاده درست و مؤثر از شبکه‌های اجتماعی را جایگزین نگاه صرفاً امنیتی نمی‌کنیم؟ و نکته مهمتر اینکه نفوذ، تنها به بخش نظامی و پدافندی کشور محدود نمی‌شود اتفاقاً در بخش آفندی، فرهنگی و اجتماعی نیز، ما با اثرات جدی و عمیق نفوذ مواجه هستیم.

این روزها بسیار به یاد الی کوهن می‌افتم و به رویکردها و رفتارهایی که در ساختار سوریه زمان اسد شکل گرفت. مجموعه‌ای از این رفتارها باعث شد که بخشی از نیروهای سیاسی، نخبگان و حتی تکنوکرات‌های آزاده به دلیل انتقاد از برخی سیاست‌گذاری‌ها، تحت عنوان گزینش و به بهانه به‌کارگیری افراد در مشاغل حساس، از گردونه سیاست‌گذاری، نمایندگی مجلس و دولت حذف شوند. در عوض، نیروهایی وارد ساختار حکمرانی شدند که تنها خود را به مناسک و ظاهرنمایی محدود کرده‌اند و از همین طریق در حاکمیت حضور یافته‌اند.

عده‌ای همچنان بر طبل دوقطبی‌ها می‌کوبند آنهم در وضعیت آتش‌بس ناپایدار

ضرب‌المثلی معروف وجود دارد که می‌گوید: «دشمن دانا بلندت می‌کند اما دوست نادان تو را زمینگیر خواهد کرد» همین الان، در شرایط پساجنگ—که البته ما در وضعیتی از آتش‌بس قرار داریم و هنوز نمی‌دانیم این آتش‌بس تا چه اندازه پایدار خواهد بود و نمی‌توان گفت که جنگ کاملاً متوقف شده است چون این توقف براساس ضوابط معمول میانجیگری و آتش‌بس‌های بین جنگ‌ها صورت نگرفته است—باز هم می‌بینیم که عده‌ای بر طبل دوقطبی‌ها می‌کوبند.

از تریبون های رسمی اصرار می‌شود که قانون حجاب و عفاف باید اجرا شود، بر ادامه فیلترینگ تأکید می‌شود و بر مخالفت با مذاکره پافشاری می‌گردد. در حالی که براساس تحلیل و شواهد، همین قدم برداشتن ایران به سمت میز مذاکره باعث شکل‌گیری انسجام اجتماعی و ملی در کشور شده است. به نظر من، همه این مسائل متاثر از نفوذ فرهنگی است که در ساختار حکمرانی ما رخ داده است.

کشور را وارد بحران‌های متعددی کردیم که هنوز آثار و پیامدهای آن را می‌بینیم

در دولت‌های نهم و دهم، شعارهایی مانند «انرژی هسته‌ای حق مسلم ماست» که البته حقیقتاً هم حق مسلم ما است، مطرح می‌شد و تحریم‌های شورای امنیت نیز به‌عنوان «کاغذپاره» خوانده می‌شدند. با این رویکرد و با جملاتی مانند «هرچقدر می‌خواهید قطعنامه صادر کنید» کشور را به مهلکه‌ای رساندیم دلیل اصلی این وضعیت این بود که مدیریتی بر کشور حاکم بود که در ظاهر منتقد نبود، اما در واقع فردی بود که با ادبیات خاص خود آغاز و پایان سخنانش را رقم می‌زد و کشور را وارد بحران‌های متعدد کرد؛ بحران‌هایی که هنوز هم آثار و پیامدهای آن را می‌بینیم.

اگر ایران پای میز مذاکره نرفته بود،این انسجام شکل نمی‌گرفت/نمره قبولی به دولت پزشکیان

رژیم صهیونیستی بزرگترین مخالف صلح ایران و رفع تحریم‌ها و حامی انزوای ایران است

نکته جالب این است که همان زمان، سران رژیم صهیونیستی اعلام کردند رئیس‌ دولت های نهم و دهم بیشترین خدمت را به آنها کرده است. رژیم صهیونیستی بزرگترین مخالف صلح ایران، مخالف رفع تحریم‌ها و حامی انزوای ایران است. هرچه ایران بیشتر منزوی شود، به نفع صهیونیست‌هاست.

پس چرا در شرایطی که چنین وضعیتی در کشور ما رخ داده، برخی همچنان بر طبل دوقطبی‌ها می‌کوبند؟ چرا نمایندگان دستگاه دیپلماسی ما در سخت‌ترین شرایط تحت فشار قرار می‌گیرند تا بگویند نمی‌توان حتی از مذاکره حرف زد؟ و در واقع، تلاش می‌کنند مذاکره را به یک تابو تبدیل کنند، در حالی که همین مذاکره بود که انسجام ملی را در مقابل متجاوز ایجاد کرد.

اگر می‌گویید «نه» به مذاکره، پس چه جایگزینی برای آن دارید؟

اینها واقعیت‌هایی است که متأسفانه از صورت مسئله حذف می‌شود. اگر عده ای می‌گویند «نه» به مذاکره، پس بگویند چه جایگزینی برای آن دارند؟ به نظرم در این شرایط، راه نجات کشور چیزی جز مذاکره و رویکرد تعاملی که بر صلح و گفت‌وگو تأکید دارد نیست آیا می‌توانیم با وضعیت تحریم‌ها، اقتصاد کشور را سرپا نگه داریم؟

خداوند آقای دکتر پزشکیان را حفظ کند که در این شرایط با اطلاع از همه مشکلات و سختی ها رئیس‌جمهور شد. من یقین دارم اگر رئیس‌جمهور چهاردهم از جریانی بود که مخالف مذاکرات بود و به مولفه‌هایی مانند آشتی ملی، گفت‌وگوی ملی و تحمل مخالفان توجه نمی‌کرد، این انسجام ملی شکل نمی‌گرفت و تهدیدها علیه ایران در وضعیت کنونی به مراتب بیشتر می‌شد.

مشکلات مربوط به ناترازی‌ها خودبه‌خود رفع نمی‌شوند/باید با جهان تعامل و تبادل داشته باشیم

بنابراین من تأکید می‌کنم که برای حفظ انسجام ملی، جامعه باید حس واقعی آرامش و امنیت را تجربه کند. در شرایطی که ما با انواع ناترازی‌ها مواجهیم، این مشکلات خودبه‌خود رفع نمی‌شوند ما باید با جهان تعامل و تبادل داشته باشیم مسئله تعامل با دنیا باید حل شود، زیرا اقتصاد کشور دیگر با تهاتر نمی‌تواند ادامه یابد باید کشور را روی ریل منطقی و واقع‌بینانه‌ای قرار دهیم تا در مسیر توسعه قرار گیرد.

اگر ادعای تبعیت از الگوی چین را داریم، باید بدانیم که چین از سال ۱۹۸۰ به این نتیجه رسید که سیاست درهای بسته را کنار بگذارد، درهای کشور را باز کند و با دنیا ارتباط برقرار کند ما که قرار نیست به کره شمالی تبدیل شویم.

اگر در درون کشور به مؤلفه‌های صلح توجه نکنیم، در بیرون از مرزها به آن دست نخواهیم یافت

در داخل کشور هم، موضوعی که سال‌هاست تکرار می‌کنیم این است که اگر در درون به مؤلفه‌های صلح توجه نکنیم، در بیرون از مرزها نیز به آن دست نخواهیم یافت، چراکه سیاست خارجی ما امتداد سیاست داخلی ماست بنابراین، در سیاست خارجی نیز باید رویکردهای فرهنگی و اجتماعی اصلاح شده و اصلاحات جدی اعمال شود.

اگر ایران پای میز مذاکره نرفته بود،این انسجام شکل نمی‌گرفت/نمره قبولی به دولت پزشکیان

اصلاحات می‌تواند بخشی از راه‌حل باشد، نه اینکه در بزنگاه‌های خاص به عنوان پل عبور از بحران‌ها مطرح شود

این را هم باید عرض کنم که ما به عنوان اصلاح‌طلبان و جریان اصلاحات، تا حد مشخصی ظرفیت داریم؛ آن حدی که جامعه احساس کند ما صرفاً نیروی میانه و واسطه‌ای بین حاکمیت و مردم هستیم و فقط به عنوان پلی برای عبور از بحران‌ها به رسمیت شناخته می‌شویم. در حالی که جایی که می‌تواند اعتماد واقعی در جامعه ایجاد کند — و به نفع حاکمیت نیز هست — آنجاست که اصلاحات خودش بخشی از راه‌حل باشد، نه اینکه فقط در بزنگاه‌های خاص به عنوان پل عبور از بحران‌ها مطرح شود.

بنابراین، اگر جامعه احساس کند اصلاح‌طلبان صرفاً به سوپاپ اطمینان تداوم همان سیاست‌ها و رفتارهای گذشته تبدیل شده‌اند که شکاف‌ها و تنش‌ها را ادامه می‌دهد، این سرمایه اجتماعی و نیروی میانه — که به نظر من می‌تواند بزرگترین سرمایه اجتماعی هم برای جامعه ایران و هم برای حاکمیت باشد — اعتبار و اثرگذاری خود را از دست خواهد داد.

ایرنا: آقای رئیس جمهور در دیداری با احزاب اصلاح‌طلب تاکید کردند که اصلاحات یک فرآیند تدریجی و زمان‌بر است و باید با گفت‌وگو و عقلانیت پیش برویم. احزاب به عنوان پل ارتباطی مردم و مسئولان چه راهکاری برای ایفای بهتر نقش خود دارند؟

یکی از کارکردهای مهم احزاب، نقش‌آفرینی در انتخابات است

منصوری: یکی از کارکردهای مهم احزاب، نقش‌آفرینی در انتخابات است. احزاب باید برنامه‌محور باشند، به‌ویژه در نظام‌های مردم‌سالار، در چنین نظام‌هایی، احزاب باید به اندازه‌ای عاملیت داشته باشند که کنشگران اصلی عرصه رقابت‌های سیاسی باشند.

اگر انتخابات ما به سمت انتخابات حزبی پیش برود، وضعیت کنونی نهادهای انتخابی—مثلاً مجلس فعلی که شاهد آن هستیم—که نمایندگان پس از کسب کرسی، از شعارهای انتخاباتی فاصله می‌گیرند و به جای عمل به خواست جامعه رأی‌دهنده، دنبال مسائل دیگری می‌روند، اصلاح خواهد شد این همان مسیری است که همه کشورهای توسعه‌یافته طی کرده‌اند.

حزبی که به قدرت می‌رسد باید پاسخگوی عملکرد خود باشد

در واقع، حزبی که به قدرت می‌رسد باید پاسخگوی عملکرد خود باشد و ضمانتی که باعث می‌شود شهروندان به نهاد انتخابات و صندوق رأی اعتماد کنند، دقیقاً تحزب در کشور است اما همانطور که اشاره کردید، این موضوع نباید فقط محدود به انتخابات باشد؛ بلکه به جایگاه واقعی احزاب در ساختار حکمرانی ایران هم برمی‌گردد؛ یعنی باید روشن شود که چه رویکرد و نگاهی نسبت به احزاب وجود دارد.

حزبی بودن نه تنها مزیت نیست، بلکه گاهی یک نقطه منفی نیز تلقی می‌شود

من بعد از تصویب و ابلاغ قانون جدید احزاب در سال ۹۵ در مجلس نهم، بارها گفته‌ام که با وضعیت فعلی احزاب در ایران، عضویت در حزب عملاً برای یک فعال حزبی هیچ امتیازی ندارد. وقتی کسی بخواهد نماینده مجلس شود، عضو شورای شهر شود، یا در یک مجموعه دولتی مسئولیت بگیرد، حزبی بودن نه تنها مزیت نیست، بلکه گاهی به عنوان یک نقطه منفی نیز تلقی می‌شود چراکه سال‌هاست مسئولان ما افتخار می‌کنند که مستقل‌اند و عضو هیچ حزب یا گروهی نیستند؛ امری که نه تنها حُسن نیست بلکه یک ضعف محسوب می‌شود.

شرایط کنونی باعث افزایش حزب‌گریزی در جامعه شده است

به طور طبیعی مقدماتی فراهم شده که این وضع باعث افزایش حزب‌گریزی در جامعه شده است. فردی که فعالیت حزبی می‌کند، باید از آن فعالیت به عنوان یک امتیاز برخوردار باشد به عنوان مثال اگر کسی بخواهد فرماندار یک شهرستان شود، الزاماتی وجود داشته باشد که عضویت در یک حزب خاص برای او محدودیت ایجاد نکند یا اینکه مجبور نباشد به دلیل عضویت در حزب از آن استعفا دهد.

اگر ایران پای میز مذاکره نرفته بود،این انسجام شکل نمی‌گرفت/نمره قبولی به دولت پزشکیان

قانون فعلی احزاب به جای رویکرد ایجابی، بیشتر رویکردی سلبی و محدودکننده دارد

احزاب ما نمی‌توانند فرصت‌های لازم را برای اعضای خود فراهم کنند و این خود یک مشکل اساسی است. قانون فعلی احزاب به جای آنکه رویکردی ایجابی و تقویت‌کننده داشته باشد، بیشتر رویکردی سلبی و محدودکننده دارد و هیچ امتیازی برای کسانی که در حزب فعالیت می‌کنند، در نظر نگرفته است.

احزاب در بزنگاه‌های انتخاباتی به دلیل عدم احراز صلاحیت از سوی شورای نگهبان، کارکرد خود را از دست می‌دهند

سوال این است که چرا جوانان جذب احزاب نمی‌شوند؟ وقتی جوانان می‌بینند ورود به حزب نه تنها امتیاز نیست بلکه هزینه‌ساز است، چرا باید این کار را انجام دهند؟ بالاخره احزاب باید در ساختار قدرت حضور داشته باشند و پس از آن برنامه‌ها و سیاست‌های خود را اجرایی کنند وقتی این راه بسته باشد و شورای نگهبان به دلیل عضویت در حزب، صلاحیت افراد را احراز نکند، احزاب حتی در بزنگاه‌های انتخاباتی هم کارکرد خود را از دست می‌دهند و به سمت ائتلاف‌ها و جبهه‌های مقطعی و موقت می‌روند که پس از کسب رای هیچ پاسخگویی ندارند.

خدا رحمت کند استاد کاتوزیان را. ایشان حدود ۱۵ یا ۱۶ سال قبل هشدار می‌داد که اعمال نظارت و بررسی صلاحیت ها به این شکل به‌شدت برای آینده ایران و نهادهایی که نماد جمهوریت کشور هستند، خطرناک است. خطر اصلی این موضوع کاهش مشارکت است؛ مشارکتی که تجلی وحدت ملی، اراده ملی و اعتماد مردم است و فقدان آن به ناامیدی از صندوق رای و انتخابات منجر می‌شود. بنابراین قانون باید اصلاح شود و عضویت در حزب برای افراد به عنوان یک امتیاز تلقی گردد.

به نظر من نقطه ضعف دیگری که وجود دارد، مربوط به آموزش‌هاست. چه آموزش‌های رسمی و چه غیررسمی، جایگاهی برای تمرین و آموزش کار حزبی و شناخت مزیت‌های فعالیت حزبی در کشور وجود ندارد. در واقع، ما فاقد یک کار تشکیلاتی منسجم در این حوزه هستیم.

در جلسات وزارت کشور هم گفته‌ام که هر زمان وزارت کشور قصد ارائه طرح یا لایحه‌ای با موضوع انتخابات، احزاب یا جامعه مدنی را دارد، باید حتماً از احزاب نظرخواهی کند همچنین هرگاه نهادی بخواهد سیاستی را در دستور کار خود قرار دهد، چه در حوزه اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و به‌ویژه در زمینه مسائل زنان، باید از احزاب برای مشورت استفاده کند.

ایرنا: آیا خانه احزاب این نقش را ایفا نمی‌کند؟

منصوری: متأسفانه خانه احزاب نیز نتوانسته این نقش را به خوبی ایفا کند.

ایرنا: این ضعف قابل توجهی است. ما تشکلی به نام خانه احزاب داریم و نمایندگان احزاب در آن حضور دارند، پس چرا این وظیفه انجام نمی‌شود؟

منصوری: به اعتقاد من، خانه احزابی که شکل گرفته و اکنون مستقر است، بیشتر به‌دنبال ایجاد مجموعه‌ای است که همه احزاب در آن حضور داشته باشند، اما عملاً سهمیه‌بندی شده است؛ مستقل‌ها سهمیه‌ای دارند، اصولگرایان سهمیه‌ای و اصلاح‌طلبان سهمیه‌ای دیگر.

ایرنا: یعنی احزاب صرفاً به شکل ظاهری حضور دارند؟

خانه احزاب اثربخشی لازم برای تقویت احزاب را ندارد

منصوری: دقیقاً همین‌طور است. البته دوستان در خانه احزاب تلاش‌های قابل تقدیری دارند، مثل نامه اخیر خانه احزاب به آقای پزشکیان درباره عفو زندانیان سیاسی که نشان‌دهنده اهمیت گفت‌وگوهای مربوط به انسجام ملی است اما خانه احزاب به عنوان نهادی صنفی که باید وظیفه تقویت احزاب را داشته باشد، به دلیل ساختار فعلی، اثربخشی لازم را نداشته است.

اگر ایران پای میز مذاکره نرفته بود،این انسجام شکل نمی‌گرفت/نمره قبولی به دولت پزشکیان

ایرنا: هفته گذشته جلسه‌ای بین احزاب و وزیر کشور برگزار شد؛ آیا در آنجا این موضوعات مطرح شد؟

جایگاه واقعی خانه احزاب در ساختار حکمرانی و در سطح کلان به رسمیت شناخته نمی‌شود

منصوری: بله، البته من به دلیل همزمانی با جلسه دیگری نتوانستم در وزارت کشور حضور داشته باشم اما اطلاع‌دارم که در آن جلسه مسائل کلان کشور و مؤلفه‌هایی برای تقویت انسجام و همبستگی ملی مطرح شده بود و البته حضور افراد صرفاً مربوط به احزاب نبود؛ بلکه شخصیت‌های رسانه‌ای، ملی و سیاسی هم دعوت شده بودند. دوستانی که در آنجا حضور داشتند، رویکردشان تقویت احزاب و تحزب بوده است اما متأسفانه خانه احزاب در سطح کلان به رسمیت شناخته نمی‌شود و بیشتر به عنوان نهادی ظاهر شده تا صرفاً «خانه احزاب» داشته باشیم، بدون آنکه جایگاه واقعی آن در ساختار حکمرانی به رسمیت شناخته شود یا محل مشورت باشد.

اصلاح قانون احزاب در دستور کار وزارت کشور/با قانون فعلی، احزاب هر روز ضعیف‌تر می‌شوند

به اعتقاد من اگر به جایگاه خانه احزاب توجه شود، قطعا این نهاد می‌تواند تأثیرگذار باشد. به عنوان مثال، یکی از مهمترین اقداماتی که خانه احزاب باید انجام دهد، اصلاح قانون احزاب در کشور است. شنیده‌ام وزارت کشور هم این موضوع را در دستور کار دارد، زیرا با قانون فعلی، احزاب روز به روز ضعیف‌تر و نحیف‌تر می‌شوند.

من این موضوع را با اعتقاد کامل عرض می‌کنم؛ زیرا مجموعه سیاست‌گذاری‌ها و رویکردها و جایگاهی که کمیسیون ماده ۱۰ احزاب برای خود تعریف کرده، به گونه‌ای است که می‌خواهد دو نماینده ناظر از میان احزاب انتخاب کند تا به عنوان نمایندگان احزاب در کمیسیون حضور داشته باشند. اما این کمیسیون، خود را در جایگاهی برابر با شورای نگهبان می‌داند و درباره صلاحیت دبیران کل احزابی که برای این کار نامزد می‌شوند، اظهارنظر می‌کند، در حالی که قانون احزاب چنین اختیاری به این کمیسیون نداده است.

آقای پزشکیان گفت‌وگوهای گسترده با جریان‌های سیاسی دارد

من فکر می‌کنم احزاب سیاسی، خانه احزاب، جبهه اصلاحات و دیگر تشکیلات سیاسی اعم از مستقلین و اصولگرایان فقط زمانی می‌توانند تأثیرگذار باشند که حزب به عنوان یکی از اجزای مهم جامعه مدنی ایران به رسمیت شناخته شود و هنوز ما تا آن مرحله فاصله داریم. البته رئیس جمهور در این زمینه تلاش‌های فراوانی انجام داده و گفت‌وگوهای گسترده با جریان‌های سیاسی دارد و برنامه‌هایی در دستور کار قرار داده‌اند اما باید فعالان حزبی هم تحرک و تلاش بیشتری داشته باشند.

نهادهای حکمرانی در کشور باید ضرورت تحزب را بپذیرند

از سوی دیگر، وزارت کشور، سازمان سیاسی دولت و نهادهای حکمرانی باید ضرورت تحزب را بپذیرند. اگر قرار است مشارکت مردم در انتخابات افزایش یابد و نهادهای انتخابی به کارکرد حداکثری برسند و به تعبیر حضرت امام(ره) مجلس واقعاً «در راس امور» باشد، باید میزان رأی ملت واقعی باشد و کنشگران اصلی رقابت سیاسی احزاب باشند.

ایرنا: ما در آستانه یکسالگی دولت آقای پزشکیان هستیم. از روزی که ایشان وارد عرصه انتخابات شدند، وفاق ملی شعار اصلی‌شان بود. با وجود تأکید بر وحدت، برخی رفتارها و گفتارها مانند مطرح شدن بحث «عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور» به نفع دشمنان تمام می‌شود و این بحث‌ها در شرایط کنونی مناسب نیست. این شرایط را چگونه ارزیابی می‌کنید.

منصوری: آقای پزشکیان در تبلیغات انتخاباتی خود به‌درستی گفتند که ما برای دعوا نیامده‌ایم و مرتب تأکید کردند که باید دست در دست هم بدهیم، وضعیت سیاسی کشور را بررسی کنیم و سپس بر سر راه‌حل‌ها توافق کنیم. به نظر من این دیدگاه، که از سوی رئیس‌جمهور مطرح شده، کاملاً اصلاح‌طلبانه و مصلحانه است.

اگر ایران پای میز مذاکره نرفته بود،این انسجام شکل نمی‌گرفت/نمره قبولی به دولت پزشکیان

تفسیر متفاوت رقبای سیاسی پزشکیان از وفاق

برغم دیدگاه و نظر رئیس جمهور، یک برداشت و تفسیر در میان رقبای سیاسی آقای پزشکیان از وفاق شکل گرفت که معنایش این بود: اگر رئیس‌جمهور مطابق خواست ما عمل کند، اسمش وفاق است و اگر برخلاف میل ما عمل کند، نفاق و خلاف وفاق خواهد بود در حالی که وفاق واقعی باید جایی شکل بگیرد که به ترمیم شکاف‌های موجود میان حاکمیت و ملت کمک کند.

کدام کشور تحریم‌ شده‌ای می‌تواند اقتصاد خود را سامان دهد؟

امروز ما با بزرگترین ناترازی‌ها در حوزه‌های انرژی، آب، برق و گاز مواجهیم. وقتی چنین صورت مسئله‌ای وجود دارد، تقویت و توسعه پنل‌های خورشیدی می‌تواند بخشی از مشکلات را حل کند اما اصل ماجرا این است که سایه سنگین تحریم‌ها باید از سر ایران برداشته شود. کدام کشور تحریم‌شده می‌تواند اقتصاد خود را سامان دهد؟

باید از حداکثر ظرفیت‌های دیپلماسی برای دور کردن سایه جنگ از کشور استفاده کنیم

اگر قرار است تحریم‌ها برداشته شوند، باید وفاق بر سر این موضوع شکل بگیرد که اکنون دوران نه جنگ و نه صلح است؛ بلکه دوره‌ای است که باید از حداکثر ظرفیت‌های دیپلماسی استفاده کنیم تا سایه جنگ را از کشور دور نماییم.

اگر می‌گویند «مذاکره نه»، پس چه راه‌حلی پیش روی ایران است؟ اگر توافقی بهتر از برجام وجود دارد بیان کنند

رویکردی که سال‌ها اصرار داشت تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل را «کاغذ پاره» بنامد و در مقطعی برجام را آتش زدند و اجازه ندادند از ظرفیت آن به درستی بهره ببریم، اکنون باید کنار گذاشته شود. آیا توافقی بهتر از برجام وجود دارد؟ اگر هست، بیان کنند. اگر می‌گویند «مذاکره نه»، پس چه راه‌حلی پیش روی ایران است؟

واقعیت این است که اکثریت افکار عمومی جهان، چه در آمریکا، اروپا و کشورهای غیرمسلمان، بیشترین اعتراض را نسبت به جنایت‌های رژیم صهیونیستی در غزه دارند. جوامعی که تصور نمی‌رفت چنین حرکت‌های اعتراضی به شکل «نهضت قاشق و قابلمه» در اعتراض به قحطی و گرسنگی تحمیل‌شده بر باریکه غزه راه بیندازند، نشان‌دهنده عمق فاجعه و نسل‌کشی است؛ واقعا هیچ واژه‌ای برای توصیف این جنایت‌ها وجود ندارد.

در چنین شرایطی، آنها به دولت‌های خود فشار می‌آورند به عنوان مثال دیدیم فرانسه اعلام کرد فلسطین را به رسمیت می‌شناسد، اما نهادی که باید این تصمیم را اتخاذ کند، قدرت‌های حاکم بر این کشورها هستند.

راهی جز مذاکره نداریم/در حد توان، مقاومت را نفی نمی‌کنیم

ما باید در کنار دیپلماسی رسمی، دیپلماسی عمومی را هم فعال کنیم. ما به آقای پزشکیان هم گفته‌ایم که مجموعه جنایت‌های رژیم صهیونیستی در این جنگ ۱۲ روزه علیه مردم ایران — از زندان اوین گرفته تا میدان تجریش، بیمارستان‌ها، منازل مسکونی و شهروندان غیرنظامی بی‌گناه، زنان باردار و کودکان — در جای خود بسیار مهم است، اما جایی که می‌تواند سایه تحریم‌ها را از سر ما بردارد، همان دیپلماسی و مذاکره است از این‌رو همه نیروهایی که خود را دلبسته ایران می‌دانند باید پشت مذاکره بایستند. ما راهی جز مذاکره نداریم البته در جای خودش و در حد توان، مقاومت را نفی نمی‌کنیم، اما اکنون زمان دیپلماسی است.

اگر ایران پای میز مذاکره نرفته بود،این انسجام شکل نمی‌گرفت/نمره قبولی به دولت پزشکیان

ایرنا: انتقادی که به مجموعه شما مطرح می‌شود این است که منظورتان تسلیم محض و صرفاً رفتن به مذاکره است

منصوری: به هیچ عنوان منظور من این نیست.

ایرنا: شما معتقدید که باید شروط و مواضع خود را حفظ کنیم و در کنار آن، مذاکره نیز انجام دهیم؟

منصوری: منظور من دقیقاً همین است. حدود ۲۰ سال پیش، در سال ۱۳۸۴، یک سند چشم‌انداز تدوین شد که یکی از بندهای آن بیان می‌کرد ایران باید تا سال ۱۴۰۴ به کشور اول منطقه تبدیل شود؛ این هدف در سایه تعامل سازنده با جهان و گفت‌وگو در چارچوب سه اصل عزت، حکمت و مصلحت تعریف شده بود. دقیقاً همین مفهومی است که امروز آقای رئیس‌جمهور مطرح می‌کنند اما چرا دولت بعد از دولت اصلاحات این مسیر طی‌شده را به‌طور کلی کنار گذاشت؟ به هر حال، نام رئیس‌جمهور ایران به عنوان مبدع گفت‌وگوی تمدن‌ها ثبت شده بود.

ایرنا: سند چشم انداز جزو سیاست‌های کلی نظام نیز بود

منصوری: دقیقاً همین است. این موضوع به تایید رهبر انقلاب و مجمع تشخیص مصلحت نظام رسیده بود و دولت‌ها موظف بودند آن را اجرا کنند همه این موضوع را تأیید کرده بودند، اما دولت قبلی آن را کنار گذاشت. این رویکرد همان راهکاری بود که می‌توانست ما را به کشورهای اول منطقه تبدیل کند، نه اینکه امروز در جایگاه هشتم یا نهم اقتصادی باشیم. ما قرار بود اقتصاد اول منطقه باشیم، اما برنامه‌ها توسط دولت نهم و دهم اجرا نشد.

اگر الان در سیاست خارجی بحث وفاق مطرح می‌شود، باید وفاق حول راه‌حل‌ها شکل بگیرد. صورت مسئله ما این است که اگر در مجموعه حکمرانی کشور توافقی روی راه‌حل‌ها شکل گرفته، آنگاه این مذاکرات باید ادامه یابد در اینجا است که میزان همراهی دولت با سیاست کلی فعلی مشخص می‌شود.

شکاف‌های موجود در سیاست داخلی، باید با وفاق و ترمیم آنها حل شود

از سوی دیگر، بخش عمده‌ای از شکاف‌هایی که در سیاست داخلی داریم، باید با وفاق و ترمیم آنها حل شود. به نظر شما، آیا ترمیم این شکاف‌ها به شکل مطلوب انجام می‌شود؟ همه عواملی که موجب نارضایتی، خشم و حتی تنفر مردم از مجموعه حکمرانی می‌شود، باید اصلاح گردد و صدا و سیما نیز باید با تغییر رویکرد جایگاه ملی خود را باز یابد تا مردم جذب آن شوند.

وقتی درباره جنگ نرم صحبت می‌کنیم، این موضوع کجا معنا پیدا می‌کند؟ وقتی می‌گوییم صدا و سیما باید جایگاه رسانه ملی را داشته باشد، یعنی باید این جایگاه تقویت شود تا گرایش مردم به رسانه‌های برون‌مرزی کاهش یابد اگر این کارکرد وجود نداشته باشد، یعنی برخلاف منافع ملی کشور عمل می‌کند.

ایرنا: باید اعتمادسازی صورت بگیرد تا مردم بتوانند اخبار را از رسانه‌های داخلی دریافت کنند.

تحریم شبکه «اینترنشنال» از سوی ۷۰۰ نفر در جریان جنگ ۱۲ روزه/اینترنشنال دوقطبی‌ها را دامن می‌زند

منصوری: دقیقاً، آنچه صدا و سیما ارائه می‌دهد باید متناسب با نیاز و خواسته‌های جامعه باشد اگر این ارائه با تقاضای جامعه همخوانی نداشته باشد، مردم به سراغ دیگر شبکه‌ها و رسانه‌ها می‌روند. شما دیدید که در جریان همان جنگ ۱۲ روزه، حدود ۶۰۰ تا ۷۰۰ نفر شبکه « اینترنشنال» را تحریم کردند، زیرا این شبکه فقط دوقطبی‌ها را دامن می‌زند، شکاف میان حاکمیت و مردم را تشدید می‌کند و دروغ را ترویج می‌دهد.

اگر مردم رسانه ملی را جزئی از زندگی خود ندانند به ماهواره و شبکه‌های اجتماعی مراجعه می کنند

وقتی رسانه ملی، واقعاً ملی و فراگیر باشد، وظیفه و جایگاه آن این است که حتی کوچکترین خانه‌های روستایی نیز مخاطب آن باشند و آن را جزئی از زندگی خود بدانند وقتی مردم این رسانه را جزئی از زندگی خود ندانند و به ماهواره و شبکه‌های دیگر مراجعه کنند، یعنی رسانه ملی کار خود را درست انجام نداده است در اینجا است که وفاق معنا پیدا می‌کند .

ایرنا: البته اخیرا تا اندازه‌ای شاهد تغییر رویکرد بوده‌ایم

رسانه ملی باید انعکاس‌دهنده خواست‌های جامعه متکثر ایران باشد

منصوری: بله البته از من نیز برای حضور در صدا و سیما، شبکه خبر و سایر شبکه‌ها دعوت شد اولاً تأکید من این بوده و هست که فقط در صدا و سیما و به شرط زنده بودن برنامه شرکت کنم و در برنامه‌های ضبط شده حضور نداشته باشم. ثانیاً وقتی از رسانه ملی صحبت می‌کنیم، منظور این نیست که فقط به من، منصوری، تریبون داده شود؛ رسانه ملی باید انعکاس‌دهنده خواست‌های جامعه متکثر ایران باشد و خروجی آن ترجمه ایران برای همه ایرانیان باشد، از مجلس گرفته تا شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام.

اگر ایران پای میز مذاکره نرفته بود،این انسجام شکل نمی‌گرفت/نمره قبولی به دولت پزشکیان

تنها راه برای حل مسائل معیشتی و اقتصادی کشور برداشته شدن همه موانع پیش پای دولت است

چرا FATF معطل مانده؟ اینجاست که وفاق معنا پیدا می‌کند اگر موفقیت آقای پزشکیان موفقیت نظام و شکست ایشان شکست نظام باشد — سخن مقام معظم رهبری — باید همه موانعی که پیش پای این دولت است برای حل مسائل معیشتی و اقتصادی کشور برداشته شود پس چرا باید معطل بماند؟ وقتی از وفاق صحبت می‌کنیم، اینجا دقیقاً محل تحقق آن است.

هر کسی غیر از پزشکیان در این جنگ ۱۲ روزه رئیس‌جمهور بود، نمی‌توانست کشور را اینگونه اداره کند

من در انتخابات هم گفتم که در این شرایط، هر کسی که از میان اصلاح‌طلبان کاندیدای ریاست جمهوری شد و با آگاهی از وضعیت کشور وارد شد، از خودگذشتگی کرده، آقای پزشکیان با وجود همه فشارها پایدار ایستاده و تلاش می‌کند و رایزنی‌های خود را انجام می‌دهد من مطمئنم اگر هر فرد دیگری جز آقای پزشکیان در این جنگ ۱۲ روزه — منظورم رقبای انتخاباتی ایشان است — رئیس‌جمهور شده بود، نمی‌توانست کشور را اینگونه اداره کند.

پاداش مدیریت خوب دولت، همکاری برای ترمیم شکاف‌ها/مسئله FATF هر چه سریع‌تر حل شود

حال پاداش این مدیریت خوب کشور، همکاری با دولت برای ترمیم شکاف‌ها است باید مسائل تحریم‌ها را حل کنیم و مشکل تبادل اقتصادی و تجاری با جهان را برطرف کنیم بنابراین مسئله FATF باید هر چه سریع‌تر حل شود و مذاکرات برای رفع تحریم‌ها ادامه یابد. من در همان بزنگاه جنگ هم نوشتم که در شرایط کنونی باید به سمتی حرکت کنیم که رژیم صهیونیستی و قدرت‌هایی که پشتیبانان اصلی آن هستند منزوی شوند.

البته درست است که ما با تحریم‌های فراوان مواجهیم، اما مکانیسم «اسنپ‌بک» نیز به این تحریم‌ها مشروعیت می‌بخشد و تحریم‌های جدیدی علیه کشورمان اعمال می‌شود. آیا این به نفع منافع ملی ایران است؟ اکنون باید دستگاه دیپلماسی و دولت تقویت شوند تا جامعه احساس کند حاکمیت حداکثر تلاش خود را برای تامین خواست‌های مردم به کار می‌گیرد و البته انتقادات جدی به برخی اعضای دولت و وزرا نیز وجود دارد.

ایرنا: به نظر شما آقای پزشکیان تا چه اندازه در تحقق اهداف و برنامه‌هایشان موفق بوده‌اند؟

منصوری: آقای پزشکیان گفته بود که من اهل دعوا نیستم و باید کابینه‌ای تشکیل دهد که نماد اجتناب از دعوا باشد طبیعتاً این یعنی در تشکیل کابینه باید برخی ملاحظات رعایت می‌شد. اگر کارنامه یکساله برخی وزارتخانه‌ها را بررسی کنیم، می‌بینیم که نه تنها در وضعیت حوزه کاری‌شان بهبودی ایجاد نشده، بلکه در برخی موارد روند قبلی حفظ شده یا حتی بدتر شده است نمونه بارز آن وزارت نیرو است. با توجه به وضعیت تامین انرژی و آب، مسئولیت اصلی بر عهده وزارت نیرو است که باید وضع موجود را به‌گونه‌ای مدیریت می‌کرد که ناترازی‌ها به این حد نرسد.

انتقادات جدی به وزارت نیرو وارد است

قطع برق برای کارخانه تولید مواد لبنی به مدت سه ساعت، خسارات جبران‌ناپذیری به آن وارد می‌کند که فقط خود تولیدکننده می‌داند. قطع برق بیمارستان‌ها نیز پیامدهای مشابهی دارد. این موضوع تنها محدود به کمبود آب نیست؛ بخش صنعت، تولید مواد غذایی و دیگر مشاغل هم تحت تاثیر قرار می‌گیرند. نقش وزارت نیرو در این ناترازی‌ها بسیار تعیین‌کننده است و محدود به منابع و تامین انرژی نمی‌شود بلکه دامنه اثرش همه حوزه‌ها را در بر می‌گیرد بنابراین انتقادات جدی به این وزارتخانه وارد است.

در برخی استان‌ها، به ویژه در زمان انتخابات، انتظاراتی شکل گرفت که نمایندگان دولت و استانداران به‌گونه‌ای انتخاب شدند که نه تنها این انتظارات برآورده نشد بلکه احساس می‌شد گاهی در مقابل آنها قرار گرفته‌اند.

به عملکرد آقای پزشکیان نمره قبولی می‌دهم/دولت آقای پزشکیان فرصتی بی‌بدیل برای حاکمیت ایران است

اما اگر بخواهم به صورت کلی عملکرد آقای رئیس‌جمهور را به عنوان منتخب ملت پس از یکسال ارزیابی کنم، به ایشان نمره قبولی می‌دهم؛ زیرا ایشان بسیار پرتلاش، وقت‌گذار و اهل تعامل است و هدفی جز خدمت ندارد شاید آقای پزشکیان یکی از معدود رئیس‌جمهورانی باشد که از دوره اول به دوره دوم ریاست‌جمهوری فکر نمی‌کند؛ اگر چنین بود، ممکن بود کارهای دیگری انجام دهد بنابراین معتقدم دولت آقای پزشکیان فرصتی بی‌بدیل برای حاکمیت ایران است.

اگر ایران پای میز مذاکره نرفته بود،این انسجام شکل نمی‌گرفت/نمره قبولی به دولت پزشکیان

ایرنا: باید انصاف داد که در این مدت دولت با مشکلات بسیار جدی مواجه بود. اتفاقاتی که در این یک سال رخ داد، می‌توانست هر دولتی را از ادامه کار باز دارد.

در انتخابات ۱۴۰۳ به سختی توانستیم مردم را پای صندوق‌های رأی بیاوریم

منصوری: چه‌بسا نقشه‌ای از پیش طراحی‌شده برای مواجهه با انتخابات وجود داشته باشد؛ چون انتخاباتی که در سال ۱۴۰۳ برگزار شد، یکی از سخت‌ترین انتخابات‌های ما بود ما به سختی توانستیم مردم را پای صندوق‌های رأی بیاوریم و اگر آقای پزشکیان نبود، شاید نیمی از این مشارکت هم شکل نمی‌گرفت. پیامی که دشمنان ایران می خواهند به مردم منتقل کنند این است که رأی دادن یا ندادن شما تفاوتی ندارد و وضعیت همچنان همان خواهد بود، یا حتی بدتر خواهد شد.

وقتی کسی در چنین شرایطی مسئولیت قبول می‌کند، این برای حاکمیت یک فرصت است و ما باید این فرصت را مغتنم بشماریم البته نمی‌گویم تنها فرصت است، اما شاید یکی از کمترین فرصت‌ها برای احیای حاکمیت و اصلاح رفتارهایی باشد که نماد تبدیل این حکمرانی به حکمرانی نامطلوب شده‌اند این اصلاحات باید توسط این دولت انجام شود. بنابراین باید کابینه مطلوب شکل بگیرد و دولت بتواند نیروهای خود را انتخاب کند. چه معنی دارد که نمایندگان مجلس تا این حد در انتصابات دخالت کنند؟

ایرنا: حتی خود مقام معظم رهبری نیز نسبت به دخالت نمایندگان مجلس در انتصابات هشدار دادند.

منصوری: من با توجه به سفرهای استانی که دارم می‌دانم حتی برخی از نمایندگان مجلس در شهرستان‌ها در جزئی‌ترین مسائل دخالت می‌کند و چه فرمانداران و چه استانداران را تحت فشارهای جدی خودشان قرار می‌دهند. اینگونه که دولت نمی‌تواند کار کند.

مهار تندروها و نیروهایی که دوقطبی‌ها را دامن می‌زنند باید بخشی از پروژه وفاق باشد

بنابراین من فکر می‌کنم مهار تندروها و مهار نیروهایی که دوقطبی‌ها را دامن می‌زنند فقط کار دولت نیست اتفاقاً بخشی از پروژه وفاق باید همین باشد زیرا کسی که مخالف مذاکره است موافق محدود کردن مردم است مدام روی لوایح و قوانینی اصرار دارد که شکاف حاکمیت و ملت را تعمیق می‌بخشد و گسترش می‌دهد اساساً باوری به وفاق ندارد و با نیرویی که باوری به وفاق ندارد شما نمی‌توانید وفاق کنید منتها باید حقوقش به‌عنوان حقوق اقلیت به رسمیت شناخته شود.

ما در به‌ رسمیت شناختن حقوق مخالف هیچ تردیدی نداریم ولی دولت نمی‌تواند با او به وفاق برسد چون او اساساً دنبال وفاق نیست بلکه دنبال دودستگی، شکاف، دوقطبی‌سازی است و دنبال این است که در بدترین شرایط بیاید و پروژه عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور را مطرح کند. باید با کسانی که در چنین شرایطی آمدند و بحث عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور به عنوان شخص منتخب ملت خود را مطرح کردند برخورد شود. البته خود آقای رئیس جمهور گفته‌اند که من از هیچکس شکایت ندارم هر کسی هر حرفی می‌خواهد بیان کند اما مدعی‌العموم باید ورود کند.

ایرنا: البته خبری داشتیم مبنی بر اینکه مدعی‌العموم وارد موضوع شده است

منصوری: بله، به هر حال بخشی از چارچوب‌ها در مواجهه با مسائل مهمی مثل جنگ ۱۲ روزه باید رعایت می‌شد. وقتی حتی نیرویی که منتقد و در زندان است برای حمایت از ایران آمده و پای کشور ایستاده، و حتی نیرویی که با بیشترین محرومیت‌ها روبرو بوده، پای کشور ایستاده، این چه اقدام ناپسندی است که بخواهیم موضوع عدم کفایت سیاسی ریاست جمهوری را مطرح کنیم؟

باید در یکسالگی دولت و در بحث وفاق، یک بازتعریف صورت بگیرد

بنابراین، به اعتقاد من باید در یکسالگی دولت و در بحث وفاق، یک بازتعریف صورت بگیرد؛ یعنی شیفت یا دگرگونی به سمت مسائل مهم و بحران‌هایی که کشور با آنها مواجه است. در مجموعه حاکمیت و رفتارهای حکمرانی، اصلاحاتی باید انجام شود که نتیجه آن پروژه وفاق و آشتی با مردم باشد.

منبع خبر "اقتصادنیوز" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.