همشهری آنلاین - سیدسروش طباطباییپور: خلاصه من ماندم و کلی نگرانی! از یک سو نگران دیر رسیدن سر کار بودم و از سوی دیگر، نگران قیمت بلندبالای باتری خودرو! تا اینکه با جستوجو در اسناد و مدارک گذشته، دریافتم که ۲ماه تا پایان گارانتی باتری خودرو زمان مانده و با شور و شعف، مرخصی ساعتی گرفتم و به جنابان امدادخودرو زنگ زدم که چه نشستهاید که برخلاف شعارتان که «هیچکس در راه نمیماند»، من در راه ماندهام و باتری خودروی من به مرخصی رفته، اما همچنان گارانتی دارد.
بیشتر بخوانید:
لطفا به فکر به وسایل نقلیه عمومی باشید!
صدای آنطرف تلفن، وقتی فهمید گارانتی باتری به پایان نرسیده با بیمیلی این دست و آندست کرد و وعده یک ساعت دیگر را داد که امدادگر یک به شما خواهد رسید. ادامه ماجرا ساده بود؛ یک ساعت که شد ۲ ساعت. وقتی امدادگر یک بعد از ۲ ساعت آمد و فهمید که باتری خودرو، گارانتیدار است، به بهانهای مرا پیچاند و رفت و وعده امدادگر دو را داد. ساعتی دیگر منتظر ماندم تا امدادگر ۲ بیاید و او هم وقتی آمد و فهمید جناب باتری، گارانتی دارد، لبی کج نمود و به بهانه «شماره باتری تو سیستم ثبت نمیشه»، فرمان ماشینش را پیچاند و باز رفت. وقتی دلیل پیچاندن را هم جویا شدم، با اخم فرمودند: «دلیلش رو خودم به مرکز اعلام کردم. لازم نیست شما بدونی!»
بعد از ساعتها انتظار در گرما، بالاخره سر و کله امدادگر سوم پیدا شد وقتی با اعتراض من مواجه شد، ماجرا را دقیق بررسی و دلیل بیمیلی امدادگران قبل را برملا کرد: «داداش، هرینه رفتوآمد و دستمزد نصب ما که ثابته، اما وقتی باتری شما گارانتی داشته باشه، مجبوریم باتری سوخته رو دوباره به شرکت برگردونیم که این مصیبته و زحمت داره!» خوشحال شدم که اکنون با امدادگری باوجدان طرفم؛ از او تشکر کردم و خداوند ار هم شکر کردم که بالأخره بدون هزینه ابتری گارانتیدارم تعویض میشود که زهی خیال باطل!
امدادگر سوم برای اینکه به امدادگران قبلی، درس عبرت دهد و گوش انها را به خیال خود بپیچاند، بهجای تعویض باتری، چپ و راست به مقامات بالادست امدادخودرو و همکاران بهتر از جانش زنگ میزد و شرح ماوقع میداد تا امدادگران قبلی را تنبیه کند و هی به بچههای بالا میگفت: «باید خود اشکان و سعید رو بفرستین سر ماشین تا دیگه از این کارها نکنن، مردمرو علاف کردن و... چرا من ببندم... من هم میپیچونم و...»
البته در پایان و بعد از ساعتی دیگر انتظار، ناگهان دل امدادگر سوم برایم سوخت و در کسری از ثانیه باتری خودرو را عوض کرد و مرا ادب کرد و گوشم را پیچاند تا دیگر وسیله گارانتیدار نخرم!