به گزارش همشهری آنلاین، چندی قبل مرد جوانی در تماس با پلیس از سرقت خانهاش خبر داد و گفت: امروز عصر به باشگاه ورزشی رفته بودم اما حدود یک ساعت و نیم بعد که به خانه برگشتم، متوجه شدم در ورودی خانه شکسته شده و حدود ۱۵ میلیارد تومان دلار و طلا و سکه از خانهام به سرقت رفته است.
با شکایت مرد جوان تحقیقات آغاز شد و در بررسیهای صورتگرفته کارآگاهان به بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل سرقت پرداختند. دوربینها نشان میداد ۲ مرد جوان در حالیکه چهره خود را پوشاندهاند به محض اینکه شاکی از خانه خارج شد با کلید در ورودی ساختمان را باز کرده و وارد شدند. ۱۰ دقیقهای گذشت و سارقان از خانه خارج شده و سوار بر یک خودروی پژو متواری شدند.
از آنجا که دوربینها نشان میداد سارقان مدتی در خیابان به کمین مرد صاحبخانه نشسته بودند، این فرضیه مطرح شد که آنها از ساعت ورود و خروج وی باخبر بودهاند. همچنین با به دست آمدن شماره پلاک خودروی پژو مشخص شد خودرو متعلق به یکی از همسایههای شاکی است.
بدین ترتیب مرد جوان بازداشت شد. امید در ابتدا منکر سرقت بود اما در مواجه با مدارک و شواهد پلیسی به ناچار لب به اعتراف گشود و همدستان خود را نیز معرفی کرد. با اعتراف متهم ۳ همدست دیگر او نیز دستگیر شده و به سرقت اعتراف کردند.
گفتوگو با مستأجر سارق
امید که مهندس تحصیلکرده و مستأجر خانه شاکی است، مدعی شد به خاطر یک شرطبندی ساده دست به چنین کاری زدهاند.
ماجرای شرط بندی چه بود؟
باور کنید همه ماجرا از یک بازی شروع شد. من نه نیاز مالی دارم و نه سارق و خلافکارم. در این سرقت هم من حضور نداشتم. راستش را بخواهید یک شب میهمانی دوستانهای گرفته بودم و با همکارانم دور هم جمع شده بودیم و ورق بازی میکردیم. بعد گفتیم شرطبندی کنیم. خیلی اتفاقی صحبت صاحبخانهام شد و من گفتم وضع مالی صاحبخانهمان خیلی خوب است و آنها هم گفتند شرط را سر سرقت از خانه او بگذاریم. اول شوخی بود و کمکم جدی شد. قرار بر این شد که هر دو نفری که باختند، سرقت را انجام دهند.
شما باختید؟
نه من و دوستم بردیم، اما من برای سرقت کلید در حیاط و خودرویم را به آنها دادم؛ همین.
سرقت را چطور انجام دادید؟
من که میدانستم صاحبخانهام روزهای فرد به باشگاه میرود، آمار را به دوستانم دادم. آنها هم نیمساعت قبل از اینکه صاحبخانهام بیرون برود به کمین نشستند و زمانی که او از خانه خارج شد وارد خانهاش شدند. برای ورود به آپارتمانش در را شکستند و سرقت را انجام دادند.
پولها را چه کار کردید؟
تقسیم کردیم اما به پولها دست نزدیم و برمیگردانیم.