سیستم یارانهای ایران، بهویژه در بخش انرژی، یکی از پرهزینهترین نظامهای یارانهای جهان است. طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس و بانک جهانی، یارانههای پنهان انرژی سالانه تا ۲۸۶ میلیارد دلار (۱۲۰۰ تریلیون تومان) هزینه دارد. مهاجران افغان، که عمدتاً از دهکهای کمدرآمد هستند، بهطور متوسط ۱۰ تا ۱۳ میلیون تومان یارانه سوخت در سال مصرف میکنند، در حالی که این رقم برای ایرانیان حدود ۳۰ میلیون تومان است. مهاجران فاقد مدرک، که در بازار کار غیررسمی فعالیت میکنند، فشار مالی بیشتری ایجاد میکنند.
طبق قانون ایران، همه کودکان افغان، صرفنظر از وضعیت قانونی والدینشان، به آموزش رایگان در مدارس دولتی دسترسی دارند. هزینه سالانه هر دانشآموز افغان حدود ۴.۵ میلیون تومان برآورد شده است. با حضور حدود ۳۰۰,۰۰۰ دانشآموز افغان، این هزینه به بار مالی قابلتوجهی تبدیل میشود.
اکثریت مهاجران افغان، که عمدتاً سنیمذهب و از اقوام پشتون و تاجیک هستند، سبک زندگی سنتی و قبیلهای دارند که با فرهنگ شهری و شیعهمحور ایران همخوانی ندارد. این تفاوتها گاه به تنشهای اجتماعی منجر شده و یکپارچگی اجتماعی را به چالش میکشد.
کارگران افغان با دستمزد پایینتر و بهرهوری ۱۵ تا ۲۰ درصد بالاتر نسبت به کارگران ایرانی، سالانه حدود ۸۵۲ میلیون دلار (۷۵,۰۰۰ میلیارد تومان) صرفهجویی برای بخش خصوصی ایجاد میکنند. این مزیت بهویژه در بخشهایی مانند ساختوساز و کشاورزی برجسته است.
حضور مهاجران افغان در ایران، با وجود هزینههای مالی و چالشهای اجتماعی، فواید اقتصادی قابلتوجهی به همراه دارد. مدیریت بهتر این جمعیت میتواند به کاهش هزینهها و افزایش بهرهوری اقتصادی کمک کند.