خاکی در گفتوگو با مهر توضیح داد: من از ۱۴سالگی در تئاتر و سر کلاس بهرام بیضایی بودم، پیش از انقلاب فارغالتحصیل هنرهای زیبا بودم، در فرانسه تحصیل کردم و ۲۷سال در دانشگاه تدریس کردم اما یک روز بدون هیچ حرفی من را از دانشگاه کنار گذاشتند.
این هنرمند باسابقه تئاتر یادآور شد: سند توسعه تئاتر نوشته شد اما کجاست و چه سرانجامی پیدا کرده است؟ در همه جای دنیا سالنهای تئاتر برنامه یکساله خود را دارند. هر مدیریتی تعهداتی دارد، مدیران جدید که میآیند چرخ را از نو اختراع نکنند و نگویند که بیاطلاع هستیم.
او با اشاره به اینکه وضعیت رقتانگیزی گریبان تئاتر ایران را گرفته است از این شرایط ابراز تاسف و تاکید کرد: دیگر تمایلی به کار تئاتر ندارم. تئاتر یک کار فرهنگی است، من درس نخواندم که بیایم با مدیری همصحبت شوم که از تئاتر شناختی ندارد. مدیران تئاتر ما از تئاتر کشورهای دیگر دنیا اطلاعی ندارند و نمیدانند چگونه برنامهریزی میشوند. مدیران ما باید یاد بگیرند برنامهریزی کنند. این چه تئاتری است که هر مدیری در برنامهریزی آن دست میبرد و تغییرش میدهد.
تئاتر یک تاریخ و فرهنگ است. تئاتر ما به کجا رسیده است؟ خاکی با بیان اینکه از این شرایط خسته شدهاست، گفت: تئاتر احتیاج به نظم، فکر، همکاری جمعی و احترام متقابل دارد که متاسفانه در تئاتر ایران خبری از اینها نیست. مدیران فعلی چنین چیزهایی را نمیدانند و حداقل نمیروند در این باره مطالعه کنند و یاد بگیرند.
او تاکید کرد: متاسفانه یا خوشبختانه ما در تئاتر ایران دانشمند بسیار داریم و هر کسی با اجرای یک یا دو نمایش صاحبنظر شده است. تئاتر ما نه وضعیت نقد روشنی دارد، نه وضعیت آموزش روشنی. وقتی به تماشای تئاتر میروم گویی افرادی غریبه را روی صحنه میبینم. در حال حاضر سالی ۳۰ فارغالتحصیل با مدرک دکترا ارائه میدهیم و همه چیز فقط کمیتگرایی شده است. این کمیتگرایی چه حسنی برای آینده فرهنگ و هنر کشور دارد؟ فقط شاهد جمعیتی هستیم که مدرک به دست گرفتهاند. اگر زخمی وجود دارد باید درمان شود وگرنه چیزی درست نمیشود.