چرا مخاطبان از پایان سریال تاسیان ناراضی هستند؟

عصر ایران دوشنبه 06 مرداد 1404 - 14:01
مخاطب امروز منفعل نیست؛ او روایت را تحلیل می‌کند، درباره‌اش می‌نویسد، و در شبکه‌های اجتماعی آن را بازتاب می‌دهد. از همین رو، پایان ضعیف یا مبهم دیگر تنها یک مسئله هنری نیست، بلکه به یک بحران اعتماد در میان سازندگان و مخاطبان منجر می‌شود.

عصر ایران ؛ نهال موسوی - روز جمعه گذشته - 3 مرداد - آخرین قسمت از سریال تاسیان پخش شد و قصه این مجموعه شبکه خانگی هم به پایان رسید اما برخی از کاربران از نحوه پایان یافتن آن ناراضی بودند. (برای کسانی که سریال را ندیده‌اند و یا قسمت پایانی را هنوز موفق به دیدن نشده‌اند هشدار اسپویل شدن قصه یا لو رفتن داستان را درنظر بگیرید و ادامه مطلب را مطالعه نکنید).

این نارضایتی بعد از پایان سریال پدیده رایجی است هم در مخاطبان ایرانی و هم در مخاطبان جهانی، ولی طبیعتا می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد برای مثال در نمونه تاسیان شاید نوغ پایان و مرگ دو شخصیت اصلی از دلایل این نارضایتی باشد. در کل پایان غم‌انگیز یا تراژیک کمتر مورد استقبال مخاطبان است علی الخصوص در ایران پایان‌خوش را ترجیح می‌دهند. 

شاید نوع و چگونگی مرگ شیرین و امیر هم در القا این حس بی تاثیر نبوده است، مخاطب هم می‌داند که قرار نیست همه سریال‌ها پایان خوش داشته باشد اما این که شیرین سرش به جایی بخورد و امیر هم در استخر غرق شود ساده‌ترین حالت مرگی است که می‌شود تصور کرد و حتی اگر قرار است این شخصیت‌ها هم بمیرند با توجه به پیچیدگی‌های داستانی سریال می‌توانستند از تمهیدات دیگری برای شکل مرگ آنها بهره ببرند.

چرا مخاطبان از پایان سریال تاسیان ناراضی هستند؟

یکی دیگر از دلایل می‌تواند این باشد که در نهایت شخصیت شیرین نجات (مهسا حجازی) حقش نبود بمیرد و این مرگ برای او ناعادلانه بود، از آن مهمتر عاقبت شیرین پی نبرد که امیر یوسفی‌نیا (هوتن شکیبا) برای به دست آوردن او چه کارهایی انجام داده بود، شاید حتی اگر می‌فهمید در پشت بسیاری از اتفاقات رخ داده که بر زندگی او و خانواده‌‍اش تاثیر گذاشت امیر نقش داشت بیننده تا حدی راضی‌تر می‌شد.

نباید فراموش کرد که موفقیت قسمت‌های ابتدایی و میانی «تاسیان» در ارتباط با مخاطب سطح انتظارات را بالا برده بود. این اثر با بازی‌های تاثیرگذار، طراحی صحنه خلاقانه و دیالوگ‌هایی توجه برانگیز، خود را در قامت سریالی با استانداردهای بالا معرفی کرد. در چنین شرایطی، مخاطب انتظار داشت پایان سریال نیز در تراز همان کیفیت باشد؛ پایانی که یا با یک غافل‌گیری هوشمندانه همراه باشد یا حداقل گره‌ها را با منطق روایی باز کند. اما فقدان چنین ویژگی‌هایی در پایان، تضاد شدیدی با انتظارات مخاطب پدید آورد و باعث شد این اتفاق رخ دهد که آن را «ناامیدکننده» توصیف کنند.

کلمه تاسیان ریشه گیلکی دارد. کلمه‌ای که سرشار از اندوه و بغض و دوری و جدایی است. برخی تاسیان را معادل نوستالژی هم دانسته اند و این که به جز گیلکی در کردی هم رایج است. تاسیان یعنی حالتی که به خاطر نبودن کسی به انسان دست می‌دهد. از جمله تعاریفی که برای این واژه آورده‌اند یعنی؛ دل و دماغ هیچ کاری را نداشتن، دلتنگی و بی‌قراری غریب، غم فزاینده و ویران‌کننده. شاید برخی مخاطبان بعد از پایان مجموعه دچار تاسیان شده‌اند.

البته از سوی دیگر، واکنش‌های شدید کاربران در شبکه‌های اجتماعی پس از پخش قسمت آخر «تاسیان» نیز نشان‌دهنده تغییری بنیادین در جایگاه مخاطب در عصر جدید است. تماشاگر امروز، منفعل نیست؛ او روایت را تحلیل می‌کند، درباره‌اش می‌نویسد، و در شبکه‌های اجتماعی آن را بازتاب می‌دهد. از همین رو، پایان ضعیف یا مبهم دیگر تنها یک مسئله هنری نیست، بلکه به یک بحران اعتماد در میان سازندگان و مخاطبان منجر می‌شود.

چرا مخاطبان از پایان سریال تاسیان ناراضی هستند؟

برای نمونه مخاطبی در فیلیمو شات این کامنت را گذاشته است: «خیلی بی معنی تموم شد، تکلیف سعید،رجب زاده،پدر و مادر امیر،سپیده ،شهرام،حوری و امید چی شد؟ آخر همه فیلما شخصیت های منفی مجازات میشن چرا رجب زاده مجازات نشد؟

تا الان که کلی فیلم و سریال دیدم بجز رجب زاده تو تاسیان و سمیرا تو زخم کاری ندیدم شخصیت منفی مجازات نشه! مریم بخاطر نادر و شیرین عزاداری نکرد؟ حوری چی شد؟افسرده شد باشه ولی خب باید یه طوری توجیه شه که چی به سرش اومد!

امید آزاد نشد؟ زن و بچه سعید چی شدن؟ پدر و مادر امیر نمی‌فهمن بچه شون مرده؟ چرا وقتی جمشید تا شب کنار جسد شیرین بود و هما ،نازی،آرش و مریم زیر زمین بودن با دری که قفل شده بود جعفر نیومد؟مگه اون صحیح و سالم نبود و فقط یکم کتک نخورد؟ شهرام که هیچی از کشور رفت سپیده چی شد؟

بنظرم این سریال باید یه فصل دیگه داشته باشه که این ابهامات و برطرف کنه چون واقعا تا اینجا خیلی خوب پیش رفت اما قسمت آخر خیلی بی معنی بود»

پایان‌ سریال «تاسیان» نمونه‌ای قابل‌ تأمل از تأثیر عمیق پایان یک روایت بر برداشت کلی مخاطب است. اگرچه اثر در بسیاری از بخش‌های خود موفق بود، اما پایان مبهم، ناتمام و بی‌پاسخش، خاطره‌ای منفی در ذهن بسیاری از مخاطبان بر جای گذاشت. 

این تجربه نشان می‌دهد که در دنیای امروز سریال‌سازی، مخاطب بیش از پیش هوشیار، متوقع و درگیر روایت است و اگر احساس کند به اعتمادش پاسخ درخوری داده نشده، به‌سادگی نارضایتی خود را اعلام می‌کند.

شاید مهم‌ترین درس «تاسیان» برای نویسندگان و سازندگان آثار نمایشی همین باشد: روایت خوب، نیاز به پایانی دارد که در شأن آغازش باشد.

پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر

منبع خبر "عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.