اوین _ پلاک 4| احوالپرسی با همسایه های زندان اوین، 35 روز بعد از بمباران

همشهری آنلاین یکشنبه 05 مرداد 1404 - 17:32
۳۵ روز از بمباران زندان اوین گذشت. قصه این زندان و مجروحان و شهدایش را بارها و بارها در رسانه ها خواندیم و شنیدیدیم اما کسی از ان روز به بعد از همسایه های اوین نگفت.

همشهری آنلاین_ فاطمه عسگری نیا: از مردمی که در پی اصابت بمب ها به اوین، خانه خراب شدند. انهایی که این روزها در لابلای آوار خانه هایشان دنبال خاطره های قدیمی می گردند. نه از حجم خاک مرده نشسته بر کف خانه، رنگ و روی قالی ها مشخص است و نه از شدت برخورد ترکش های ریز و درشت، قاب عکس های پر خاطره برایشان سالم مانده است؛ ادمهایی که این روزها مجبور به ترک خانه های نا ایمن شدند و برای زندگی راهی هتل های شهر. صحبت از اهالی پلاک ۴ اوین است.

اوین _ پلاک 4| احوالپرسی با همسایه های زندان اوین، 35 روز بعد از بمباران
عکسها: همشهری- محمد عباسنژاد

قیامت اوین

خیابان شهید کچویی، شهید اعرابی و شهید احمدپور، خیابانهایی که ما را به همسایه اوین با شناسه پلاک ۴ می رساند. در مسیری که می رویم به ظاهر زندگی عادی مردم جریان دارد اما هنوز که هنوز است خاطره های ان روز تلخ و کذایی بین اهالی این خیابانها دهان به دهان می چرخد: «یک لحظه این جا جهنم شد مرور این خاطره هنوز هم به تنمان رعشه می اندازد. مردم با همه وحشتی که وجودشان را گفته بود به یاری همدیگر می رفتند فرقی نمی کرد کاسب محل بود ند یا رهگذر، همسایه بود یا راننده گذری. ۲ تیر، اوین قیامت شد و مردم سنگ تمام گذاشتند. خیلی از همراهان خانواده های زندانیان خودروهای خود را در همین خیابان پارک کرده بودند و وقتی متوجه بمباران اوین شدند بی ماهابا به سمت زندان دویدند. مردم مجروحان جنگی را به بیمارستان می رساندند و صدای همه این غمها هنوز توی گوش ماست!»

اوین _ پلاک 4| احوالپرسی با همسایه های زندان اوین، 35 روز بعد از بمباران

شیشه ساختمانها در مسیر رفتن به اوین اکثرا شکسته است. به نزدیکی های در بالای اوین می رسیم این جا هنوز شکل و شمایل منطقه جنگی را دارد از ساختمانهای ویران شده اوین که تیم های نظامی و غیر نظامی در آن مشغول کارند تا پارکینگی که حالا جای دپوی خودروهای خسارت دیده این بمباران شده است. خودروهایی که صاحبان بسیاری شان هیچ وقت از اوین برنگشتند و آنها که زنده هستند هم دیگر محال است با اسیبی که دیدند پشت رل خودرویی بنشینند.

آوار و سیم خاردار

درست روبروی این پارکینگ ساختمان پلاک ۴ قرار دارد گرچه دیگر با موج انفجارهای بمباران اوین رد و نشانی از پلاک شماره ۴ نیست اما ساختمان سرجایش است با در و دیوارهای شکافته و پنجره هایی که یکی در میان لخت از شیشه است. در برخی از قسمتها هم شیشه های شکسته شدت حادثه را روایت می کنند. ازخودروهای پارک شده مقابل ساختمان در ان روز چیزی باقی نمانده. مانند هر دو خودروی خانواده شیخ الاسلامی. با اشکان شیخ الاسلامی یکی از ساکنان پلاک ۴ وارد ساختمان می شویم. وضعیت خانه سرایه دار در همان ورودی ساختمان نشان از شدت موج انفجار دارد. ورودمان به ساختمان همراه می شود با صدای خش خش خرده شیشه ها و سنگ ریزه هایی که از در و دیوار خانه روی پله های منتهی به محوطه باز ساختمان و استخر می رسد: «بخش قابل توجهی ازنخاله های ساختمان را گروههای جهادی امدند و رایگان برای همسایه ها جمع کردند». اشکان هنگام بمباران خانه نبود اما همین که خبر را می شنود خود را سریع به محل بمباران می رساند «پدرم به تازگی از کوه برگشته بود همراه برادر کوچکترم در خانه بودند.» به خانه می رسیم هیچ چیز جای خودش نیست نه تابلوهای ارزشمند هنری که سالهای سال برای گرداوری شان رنج دوران دیده نه ارامش اتاق پدر! روی در و دیوار پر از ترکشهای بمباران رد انداخته و تن لوازم چوبی خانه با ترکشها زخمی : «شدت انفجارها به حدی بود که سیم خاردارهای زندان اوین به داخل خانه ما پرت شده» او هنرمند است و قرار است با اثار این حمله وحشیانه دشمن حالا یک گالری هنری بزند. تا با زبان هنر این حجم از وحشی گری را به تصویر بکشد.

اوین _ پلاک 4| احوالپرسی با همسایه های زندان اوین، 35 روز بعد از بمباران

زخم بر دل و خانه

بیش از ۳۰ می گذرد اما خانه ها دیگر خانه های سابق نیستند. شکاف هایی که بر تن و پیکرشان نشسته، اهالی شان را امروز هتل نشین کرده است. اما همین خانه ها هنوز خانه امیدشان است. مثل نسیم و وحید زوج هنرمندی که هنوز بعد از گذشت بیش از یکماه از حادثه وقتی در میانه خانه در هم ریخته و ویرانشان قرار می گیرند مات و مبهوت قصه ان روز را روایت می کنند: «از پنجره اتاق مشغول تماشای بیرون بودم. خانواده هایی که به امید ملاقات یا حتی ازادی عزیزانشان امده بودند. در بینشان هم پیر بود هم جوان. هم زن هم بچه. وحید روی مبل خوابیده بود اولین صدای انفجار که آمد با هم به سمت راهروی ورودی رفتیم. به گمان این که تمام شد. اما صدا ها پشت سر هم تکرار شدند و سقف خانه مانند باران بر سرمان آوار می شد. در انتها به سرویس بهداشتی پناه بردیم انگار قیامت شده بود در چشم به هم زدنی خانه و زندگی مان نابود شد. » هنوز بعد از یک ماه انچه بر سرشان امده را باور ندارند. گرچه از بابت اسکان در هتل در این شرایط از شهرداری تهران سپاسگزارند اما زندگی جنگ زدگی برایشان پر از درد و غم و رنج است می خواهند هر چه زودتر به خانه برگردند!

اوین _ پلاک 4| احوالپرسی با همسایه های زندان اوین، 35 روز بعد از بمباران

مهدی شهریاری هم ساکن همین ساختمان است خودش هم نمی داند آن روز خدا چه قدرتی به او داده بود که هم دختر مجروح و غرق به خونش را به بیمارستان رساند هم تعداد زیادی از مجروحان اوین را: «همسر و دختر من بیماران شدید ام اس هستند این اتفاق که افتاد شوکی به انها وارد شد. یکی از دخترهایم با موج انفجار به سمت در اتاق پرت شده بود و صورتش به شدت اسیب دیده بود وقتی صورت غرق خون او را دیدم دیگر نفهمیدم کجای دنیا هستم سریعا به سمت بیمارستان رفتیم این در حالی بود که نه اسانسور ساختمان کار می کرد نه در راه پله ها چراغی بود. بعد از سپردن دخترم به بیمارستان دلم طاقت نیاورد به سمت خانه برگشتم یکی از همسایه های سالمند که در ضد سرقت خانه اش قفل شده بود را با کمک همسایه ها بیرون بردیم بعد نوبت زخمی های اوین بود خیابان غرق خون و پیکرهایی بود که به اطراف افتاده بود واقعا نمی دانم خدا چه قدرتی به من داده بودم در شرایطی که کمرم را سال گذشته به خاطر جراحت های قدیمی جنگ ۸ ساله جراحی کرده بودم همه این مجروحان را روی دوش می انداختتم و به ماشینم انتقال می دادم و بعد هم به بیمارستان می رفتم. » خانه شان مرتب تر از وضعیت باقی واحدهاست شیشه ها را شهرداری انداخته و کار تعویض درب ورودی هم تمام شده تمام اسباب و اثاثیه را کارتن کرده و حالا همراه خانواده اش در هتل لاله زندگی می کند.

یک درخواست از قوه قضائیه

دلشان از جنگ خون است اما از سرقتی که بعد از ان برایشان اتفاق افتاد تلخ تر: «شوک بعد از حادثه از یک طرف و تخلیه ساختمان به دلیل نا ایمن بودن باعث شد تا نتوانیم خیلی از وسایل با ارزش خود را خارج کنیم، از پول و طلا گرفته تا مجموعه های ارزشمندی که از اغلب واحدها به سرقت رفته است! » پرونده سرقت را تشکیل داده اند و امیدوارند با تسریع امور جنگ زده در قوه قضاییه این پرونده ها با جدیت بیشتری تعیین تکلیف شوند.

بیمه جنگی که کار نکرد

خیلی از خودروهایی که امروز به خاطر بمباران اوین در پارکینگ خودروهای جنگ زده هستند امروز برای دریافت خسارت از شرکت های بیمه رد درخواست شده اند دلیل شرکت های بیمه هم این است که بیمه هایشان مشمول بیمه جنگ نبوده در این ساختمان فقط اشکان شیخ الاسلامی ۱۲ ساعت قبل از حادثه خانه و زندگی و خودروهای خود را بیمه جنگ می کند اما از انجا که خسارت توسط بیمه در صورت گذشت ۲۴ ساعت بعد از حادثه تعلق می گیرد دست او هم امروز به جایی نمی رسد!

منبع خبر "همشهری آنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.