عصر ایران؛ محمد حسن گودرزی- کارشناس آلمانی مسائل خاورمیانه میگوید: از نظر سیاسی و اقتصادی، دولت جدید سوریه پیشرفت کُندی داشته و در بعد امنیتی ناکام مانده است. بلافاصله پس از سقوط اسد، احمد الشرع رئیس جمهور سوریه، وعدههای گستردهای در مورد انتقال منظم قدرت و انتخابات سریع داد که امیدهای مردم را بیش از حد بالا برد.
تحولات اخیر در جنوب سوریه، بهویژه در استان سویدا، بازتابی از بحرانهای عمیق سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در کشور پس از سقوط رژیم اسد است. ناآرامیهای میان جوامع دروزی و دولت مرکزی، ناکامی در بازسازی زیرساختها، فقر گسترده و ناامنی مزمن، همگی نشاندهنده تداوم بحران مشروعیت در ساختار جدید قدرت هستند. در این میان، نقش بازیگران منطقهای مانند اسرائیل و واکنشهای بینالمللی نیز بر پیچیدگی اوضاع افزوده است.
تینا زینتل (Tina Zintl) پژوهشگر و کارشناس آلمانی در حوزه علوم سیاسی و توسعه با تمرکز بر منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) است. او دارای دکتری روابط بینالملل از دانشگاه سنتاندروز اسکاتلند است و کارشناسی ارشد خود را در رشته علوم سیاسی، اقتصاد و جغرافیا از دانشگاه ارلانگن-نورمبرگ آلمان دریافت کرده است.
از سال ۲۰۱۸، خانم زینتل بهعنوان پژوهشگر ارشد در مؤسسه آلمانی توسعه و پایداری (IDOS) در شهر بن فعالیت میکند. تخصص او شامل موضوعاتی همچون روابط دولت و جامعه، قراردادهای اجتماعی، سیاست بازار کار، برابری جنسیتی و تحولات دیجیتال در کشورهای سوریه، اردن و سایر کشورهای منطقه است.
از جمله آثار برجسته وی میتوان به کتاب سوریه از اصلاح تا انقلاب (Syria from Reform to Revolt) اشاره کرد. پژوهشهای او نقش مهمی در تحلیل پیامدهای بحران سوریه و سیاستهای توسعهای در کشورهای میزبان مهاجران ایفا کرده است. با او دربارۀ تحولات اخیر سوریه و تاثیرات آن بر خاورمیانه صحبت کردهایم:
با توجه به تنشهای اخیر در سوریه، علت اصلی درگیری بین جوامع دروزی و دولت مرکزی در دمشق چیست و خواسته اصلی دروزیها چیست؟
جوامع دروزی، مانند سایر اقلیتهای مذهبی، از دست دادن حقوق و تعیین سرنوشت خود میترسند و احساس میکنند نیروهای امنیتی قدرت مرکزی از آنها محافظت نمی کننند. این ترسها بیاساس نبود. چنانکه در جنایات علیه علویها در ماه مارس و درگیریهای خشونتآمیز در جرمانا، حومه دروزینشین دمشق، در ماههای آوریل و مه این نگرانیها آشکار شد. در حالی که دولت موقت سوریه خود را به شکلی مدرن به دنیای خارج و سرمایهگذاران احتمالی معرفی میکند، سیاست داخلی آن بسیار محدودتر و با تفسیری سنتی از اسلام جهتگیری شده است.
اقلیتها میترسند به حاشیه رانده شده و صرفاً تحمل شوند. دروزیها خواستار حفاظت از حقوق اقلیت خود و تاثیر بیشتر در سیاست ملی سوریه هستند. در طول جنگ داخلی، در سویدا شاهد مقاومت قابل توجهی در برابر حکومت دمشق بودیم، زیرا دروزیها تلاش کردند خودمختاری بیشتری در حاکمیت محلی کسب کنند. این تمایل به تأثیرگذاری بر موازنه قدرت پس از فروپاشی رژیم اسد ادامه دارد.
تحولات سیاسی و اقتصادی در داخل سوریه، به ویژه در مناطق تحت کنترل دولت، چگونه باعث ناآرامیهای اخیر در استان سویدا شده است؟
از نظر سیاسی و اقتصادی، دولت جدید سوریه پیشرفت کُندی داشته و در بعد امنیتی ناکام مانده است. بلافاصله پس از سقوط اسد، احمد الشرع رئیس جمهور سوریه، وعدههای گستردهای در مورد انتقال منظم قدرت و انتخابات سریع داد تا امیدهای مردم را بیش از حد بالا برد. در این میان، واقعیت خود را نشان داده است. حدود ۹۰ درصد از سوریها در فقر زندگی میکنند؛ بیش از ۷ میلیون نفر آواره داخلی هستند. زیرساختها ناکافی و مسکن قابل سکونت کم است، در حالی که حقوق مالکیت تعیین تکلیف نشده است. حتی کسانی که به نحوی با اقتصاد جنگ و بحران اقتصادی کنار آمده بودند، پیامدهای آن را احساس میکنند.
برداشت پول نقد همچنان دشوار است و مردم میترسند از شغل دولتی خود اخراج شوند. سرخوشی اولیه فروکش کرده و تنشها و احساسات انتقامجویانه دوباره ظهور کرده است. در سویدا نیز مردم احساس کردند که دولت جدید نه از نظر اقتصادی و نه از نظر امنیتی، انتظارات را برآورده نکرده است.
اگرچه دولت سوریه با اسرائیل در مورد پایان دادن به تنشها صحبت کرده بود، اسرائیل با بهانه حمایت از دروزیها به دمشق حمله کرد. به نظر شما دلیل اصلی مداخله نظامی اسرائیل چه بود؟
اسرائیل نقش منطقهای قوی و توانایی خود در بازآرایی معماری امنیتی منطقه را نشان داد. اسرائیل علاقهمند است که سوریه همسایهای ضعیف باقی بماند، اما به اندازهای قوی باشد که بتواند با گروههای افراطی اسلامگرا مقابله کند. فراتر از موازنه قدرت منطقهای، حمایت از دروزیها احتمالاً یک انحراف خوشایند از سیاست داخلی اسرائیل نیز بود. دولت نتانیاهو تحت فشار است، زیرا دو حزب افراطی ارتدوکس از ائتلاف حاکم خارج شدهاند.
با توجه به موقعیت استراتژیک جنوب سوریه و نزدیکی آن به مرزهای اسرائیل و اردن، پیامدهای تنشهای اخیر برای امنیت منطقهای چیست؟
تمام کشورهای همسایه با نگرانی تحولات اخیر را رصد کردهاند. از آنجایی که قبایل و عشایر اغلب در دو سوی مرزهای ملی زندگی میکنند، خطر واقعی گسترش منطقهای وجود دارد. به عنوان مثال، بسیج بادیهنشینان سوری و فراخوانها برای دفاع از هویت و کرامت قبیلهای به سرعت از طریق رسانههای اجتماعی منتشر میشود. گروههای شبهنظامی با هر رنگ و شکلی میتوانند از این بیثباتی منطقهای جدید سوءاستفاده کنند. امیدوارم همه آن سوریهایی که پس از ۱۴ سال جنگ داخلی از جنگ و خشونت خسته شدهاند، صدای خود را به گوش برسانند.
پس از اینکه دولت دونالد ترامپ تحریمها علیه سوریه را لغو کرد، بسیاری معتقد بودند که این اقدام در واقع سوریه را برای پیوستن به توافق ابراهیم تشویق میکند. آیا حملات اسرائیل به دمشق و مداخله نظامی در سوریه، چشماندازی برای پیوستن سوریه به این پیمان باقی میگذارد؟
گسترش توافق ابراهیم و شامل کردن سوریه ممکن است یک علاقه بلندمدت ایالات متحده باشد، اما هنوز در دستور کار نیست. من فکر نمیکنم که این موضوع بر محاسبات اسرائیل تأثیری گذاشته باشد. حملات اسرائیل به تأسیسات نظامی سوریه در دمشق نشانهای بود که اسرائیل تحولات سیاسی و امنیتی سوریه را از نزدیک زیر نظر دارد و برای نشان دادن نقش منطقهای خود تلاش زیادی میکند. این امر البته بر روابط سوریه و اسرائیل در بلندمدت تأثیر خواهد گذاشت.
برخی معتقدند اسرائیل به دنبال تجزیه سوریه یا ایجاد مناطق خودمختار در این کشور است. این دیدگاه تا چه حد صحیح است؟
همانطور که گفته شد، اسرائیل علاقهمند است که سوریه یک کشور همسایه ضعیف باقی بماند. تمام اقدامات اسرائیل از زمان سقوط بشار اسد در همین راستا بوده است: حملات هوایی به تأسیسات نظامی سوریه در ماههای دسامبر و ژانویه، و حضور ارتش اسرائیل در بلندیهای جولان. یک منطقه خودمختار دروزی ممکن است کاملاً با این تصویر مطابقت داشته باشد، به ویژه از آنجایی که اسرائیل اقلیت دروزی دارد که ممکن است از این امر بهرهمند شود. با این حال، تجزیه سوریه به مناطق مختلف نیز خطوط گسل و بیثباتی جدیدی ایجاد میکند که میتواند پیامدهای منفی برای اسرائیل داشته باشد. من تصور میکنم نظرات متفاوتی در این زمینه در محافل سیاسی اسرائیل وجود دارد.
با توجه به تشدید حملات اسرائیل و ناآرامیهای داخلی، چه سناریوهای ممکنی برای آینده سیاسی و امنیتی جنوب سوریه (به ویژه استان سویدا) قابل تصور است؟
یک منطقه خودمختار در جنوب سوریه، و مناطق خودمختار بیشتر در مناطق علوی و کردنشین، اگر بدون دخالت خارجی و با مسئولیتهای روشن مقامات مرکزی و منطقهای رخ دهد میتواند یک گزینه باشد. اقلیتهای سوری از سوابق رهبری جدید سوریه ناامید شدهاند و منتظر نشانه واقعی هستند که نشان دهد آنها بخش جداییناپذیر و مهمی از سوریه جدید هستند. اما با توجه به تحولات اخیر، بسیار بعید است که الشرع گام شجاعانهای به سمت غیرمتمرکز کردن بردارد.
گزینه دوم، و شاید کمی واقعبینانهتر، این است که جامعه بینالمللی برای اختیارات قوی مأموریت حافظ صلح UNDOF در بلندیهای جولان فشار بیاورد و نقش آنها را به بخشهای وسیعتری از جنوب سوریه گسترش دهد.
سناریوی سوم، و متأسفانه محتملترین سناریو، ادامه وضعیت مبهم و ناامن شکننده است که منجر به خلاء قدرت میشود و به راحتی توسط عوامل خارجی و داخلی قابل سوءاستفاده است.