به گزارش مشرق، کانال تلگرامی اندیشکده تبیین نوشت:
آغاز درگیریهای مستقیم میان ایران و اسرائیل، بهویژه پس از عملیات «وعده صادق ۲»، نقطه عطفی در رقابتهای ژئوپلیتیکی خاورمیانه ایجاد کرد. این درگیریها، نهتنها معادلات منطقهای را دگرگون کرد، بلکه نقش بازیگرانی مانند عراق را برجسته ساخت.
تعهد دولت به حاکمیت ملی و حرکت به سوی تقویت پدافند هوایی
با توجه به گزارشها مبنی بر استفاده اسرائیل از حریم هوایی عراق برای انجام حملات خود به اهدافی در خاک ایران، محمد شیاع السودانی، نخستوزیر عراق، ضمن محکوم کردن هرگونه نقض مرز هوایی عراق، به نهادهای مربوطه دستور داد تا این موضوع را از طریق مجاری دیپلماتیک پیگیری کنند و اقدامات لازم برای تقویت توان پدافند هوایی کشور را در اولویت قرار دهند.
دولت عراق برنامهای جامع برای تقویت زیرساختهای پدافند هوایی خود تدوین کرد. بغداد، با پرهیز از وابستگی به سامانههای پدافندی آمریکایی مانند پاتریوت، به سمت گسترش همکاریهای نظامی با کره جنوبی رفت و مذاکراتی برای خرید سامانه پدافند هوایی میانبرد M-SAM2 آغاز نمود.
عراق از ورود مستقیم به منازعه خودداری کرد با این حال، السودانی اقدامات قاطعی علیه گروههای تجزیهطلب کردی در شمال عراق انجام داد. وی از تحرکات گروههای مخالف ایران در مرزهای مشترک جلوگیری کرد و همکاریهای امنیتی گستردهای با تهران برقرار نمود.در کنار تقویت روابط با ایران، السودانی قراردادهای امنیتی مهمی با بریتانیا و ایالات متحده منعقد کرده است. سند راهبردی عراق و آمریکا، که قبلاً منعقد شده بود، در دوره السودانی با تأکید بر همکاریهای اقتصادی و توسعه زیرساختها گسترش یافت.
آزمون سخت گروههای مقاومت
گروههای مقاومت عراقی، که بر اساس سیاست ضد صهیونیستی و ضد آمریکایی تعریف شدهاند، در جریان درگیری اخیر ایران و اسرائیل رویکردی محتاطانه اتخاذ کردند. جمهوری اسلامی ایران، با تأکید بر اینکه این منازعه مستقیماً میان تهران و تلآویو تعریف شده است، ورود گروههای مقاومت عراقی را به نفع منافع منطقهای و ملی خود ندانست. این موضعگیری ریشه در استراتژی مدیریت متمرکز درگیری داشت. اگرچه رمانتیسم سیاسی ممکن است اقتضا کند که این گروهها بهصورت قاطعانه وارد مقابله با اسرائیل شوند، اما شرایط خاص عراق، از جمله محدودیتهای نظامی، سیاسی و اجتماعی، مانع از چنین اقدامی شد.
ایران، که لایههای متعددی از قدرت منطقهای خود را در کشورهایی مانند سوریه، لبنان و عراق تعریف کرده بود، همچنان از نفوذ ماهوی در منطقه برخوردار است. با این حال، تحولات اخیر، از جمله ترورهای هدفمند و افزایش فشارهای نظامی، گروههای مقاومت عراقی را در موقعیت شکنندهای قرار داده است.
تمرکز بر انتخابات به عنوان یک ملاحظه مهم
در این میان، انتخابات پارلمانی عراق در اواخر آبان ۱۴۰۴، نقش تعیینکنندهای در آینده سیاسی و امنیتی این کشور خواهد داشت. السودانی، بهعنوان نماینده چارچوب هماهنگی و ائتلاف اداره دولت، بر این باور است که همسویی اهداف گروههای مقاومت با سیاستهای دولت میتواند به نفع همه طرفها باشد. السودانی با یافتن نقاط مشترک با گروههای مقاومت، توانسته است ثبات نسبی را حفظ کند.
گروههایی مانند عصائب اهل الحق و سازمان بدر، با آگاهی از محدودیتهای ظرفیت نظامی خود و اهمیت انتخابات پیشرو، ترجیح دادهاند تمرکز خود را بر فعالیتهای سیاسی بگذارند و از درگیری نظامی مستقیم با اسرائیل اجتناب کنند.
گروههای مقاومت عراقی بهخوبی آگاهند که نه آنها و نه دولت عراق تسلط کاملی بر حریم هوایی این کشور ندارند. این محدودیت، همراه با تهدید حملات جنگندههای آمریکایی، گروههای مقاومت را به اتخاذ رویکردی محتاطانه سوق داده است. آنها با ارزیابی فضای منطقهای، به این نتیجه رسیدند که دخالت مستقیم در جنگ ایران و اسرائیل در شرایط کنونی به نفع آنها نیست.
جمعبندی
رویکرد دولت عراق در مواجهه با بحران اخیر، مبتنی بر موازنهسازی میان منافع ملی، همکاری با بازیگران بینالمللی و حفظ روابط راهبردی با ایران بوده است. این سیاست، اگرچه با چالشهایی مانند محدودیتهای نظامی، نفوذ احزاب و تهدیدات خارجی مواجه است، اما در دوره السودانی توانسته است توازنی نسبی میان دو محور متضاد ایجاد کند. این توازن شکننده، که با تقویت توان دفاعی، گسترش همکاریهای بینالمللی و مدیریت گروههای مقاومت همراه شده، میتواند نقش تعیینکنندهای در آینده امنیتی و سیاسی عراق ایفا کند.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.