بحرانهای مزمن از قبیل کمبود منابع آب، فرسودگی زیرساختهای برق و صنعت و مهاجرت مستمر نخبگان، نشانههای بارزی هستند که نشان میدهد نسخههای سنتی سیاستگذاری دیگر کارآمد نیستند. سیاستگذاران استانی باید این واقعیت را بپذیرند که شعارزدگی و تصمیمگیریهای جزیرهای و مقطعی تنها روند توسعه را کند و پیچیدهتر میکند و مانع از بهرهبرداری اثربخش از خرد و تخصص نخبگان میشود.
چالشهای ملموس خوزستان:
فقدان سازوکارهای مشورتی کارآمد و مستمر که نخبگان را در فرآیندهای تصمیمگیری دخیل کند.
ضعف ارتباط و همکاری بین دانشگاهها، مراکز پژوهشی، صنایع و ساختارهای حکمرانی محلی.
تمرکزگرایی بیش از حد و عدم تفویض اختیارات کافی به نهادهای تخصصی و محلی.
نبود شفافیت در انتقال دانش تخصصی به سطوح اجرایی.
کمبود سیاستهای انگیزشی و حمایتی برای حفظ و جذب نخبگان و مقابله با فرار مغزها.
راهکار:
برای عبور از این بنبست، لازم است ساختارهای مشورتی نخبگانی با اختیارات واقعی ایجاد شود تا این سرمایه تخصصی بتواند به صورت مستمر و مؤثر در تصمیمسازیها مشارکت داشته باشد. توسعه شبکههای همکاری میان دانشگاهها، پژوهشگاهها، صنایع و نهادهای حاکمیتی محلی، گامی مهم در همافزایی ظرفیتها و ارتقای کیفیت تصمیمات است. همچنین، سیاستگذاران باید بخش مهمی از اختیارات تصمیمگیری و اجرای راهکارها را به این نهادهای تخصصی واگذار کنند تا سرعت و کیفیت اقدامات افزایش یابد.
سیاستهای حمایتی هدفمند برای حفظ و جذب نخبگان از طریق فراهم آوردن فرصتهای رشد حرفهای، انگیزههای مالی و غیرمالی و بسترهای مشارکت واقعی نیز باید در اولویت قرار گیرد. زمانی که نخبگان احساس کنند دانستهها و تجربیاتشان در متن توسعه استان تأثیرگذار است، این چرخه بازگشت و گردش دانش شکل خواهد گرفت.
حال باید نگریست که خوزستان امروز در آزمونی سرنوشتساز قرار دارد؛ آزمونی که اراده سیاستگذاران استانی را برای پیوند پایدار نخبگان با مسیر توسعه میسنجد. تنها با عبور از شعارزدگی و تکیه بر خرد جمعی و تخصص، میتوان این استان را به جایگاه شایسته خود در توسعه پایدار کشور رساند.
دکتری تخصصی اقتصاد _مدرس دانشگاه*