ایمان رئیسی، تحلیلگر بازار سرمایه، با اشاره به این موضوع که «اصل حرکت خلاف جهت بازار» در شرایط بحرانی فعلی کارآیی ندارد، تاکید میکند که سرمایهگذاران حقیقی در حال فروش هستند و حقوقیها به عنوان خریداران عمده به بازار بازگشتهاند. او معتقد است گزارشهای سهماهه برخی گروهها مانند پالایشگاهی، نیروگاهی و سیمانی قوی ظاهر شده، اما فضای کلی بازار همچنان شکننده است. رئیسی با اشاره به اثرگذاری مثبت عرضه در بورس کالا بر سودآوری شرکتهای سیمانی هشدار میدهد که اگر سیاست قیمتگذاری دستوری در این صنعت اعمال میشد، نتایج مشابه بسیاری از صنایع گرفتار میشد.
در سوی دیگر، برزو حقشناس نیز تصویری مشابه از وضعیت بازار ترسیم میکند. او میگوید بازار در هفته گذشته با کاهش شدید حجم معاملات روبهرو بود که ناشی از برگزاری مجامع و تداوم ریسکهای سیاسی و اقتصادی بود. به گفته او، سیاستهای حمایتی بازارساز تنها معطوف به بالا بردن شاخص کل از طریق چند نماد بزرگ بوده و این مساله نمیتواند نمایانگر بهبود کلیت بازار باشد. حقشناس معتقد است که تا زمانی که ریشه بحران، یعنی ریسکهای سیستماتیک و سیاستهای انقباضی بانک مرکزی برطرف نشوند، بازار در برابر هر رشد کوچکی واکنش منفی نشان خواهد داد.
در مجموع، آنچه از صحبتهای این دو تحلیلگر برمیآید، آن است که بازار سرمایه هنوز در مرحله «ابهام» به سر میبرد؛ جایی که حتی گزارشهای قوی هم نمیتوانند تردیدها را از بین ببرند، مگر اینکه فضای سیاسی و سیاستگذاری کلان اقتصادی اصلاح شود.
معاملات مبهم حتی با گزارشهای قوی
ایمان رئیسی، تحلیلگر بازار سرمایه، در ارزیابی وضعیت کنونی بازار سهام گفت: «اصلی در بازار وجود دارد که میگوید وقتی همه به سمتی حرکت میکنند، بهتر است خلاف جهت آنها حرکت کرد. اما این اصل در شرایط عادی پاسخگو است. در شرایط فعلی که سرمایهگذاران حقیقی در حال فروش هستند و خروج پول از بازار بهوضوح دیده میشود، در حالی که خریداران اصلی این روزهای بازار حقوقیها هستند، باید پرسید آیا همچنان این اصل قابل اتکاست یا نه.»
وی ادامه داد: «معاملات این هفته تا حدی تحت تاثیر گزارشهای سهماهه شرکتها قرار داشت؛ گزارشهایی که بهطور کلی قابل قبول بودند. در میان آنها، شرکتهای پالایشی، نیروگاهی و سیمانی جزو قویترین گزارشها به شمار میرفتند. البته در این میان برخی شرکتهای بزرگ مانند فولاد و بوعلی گزارشهایی ضعیفتر از انتظار ارائه دادند.»
رئیسی با اشاره به وضعیت شرکتهای سیمانی توضیح داد: «رشد نرخ فروش در بهار و افزایش تقاضا برای ذخیرهسازی سیمان در زمان قطعی برق باعث شد درآمد این شرکتها افزایش یابد و در نهایت منجر به رشد سودآوری آنها شود. این یک نمونه روشن از تاثیر عرضه و تقاضا در بورس کالا بر سودآوری شرکتهاست. اگر در این صنعت، قیمتگذاری دستوری اعمال میشد، بدون تردید وضعیت سیمانیها نیز مشابه سایر صنایعی بود که از این سیاست آسیب دیدهاند.»
این تحلیلگر بازار سرمایه در پایان تاکید کرد: «اگر بازارساز در این روزها مداخله نمیکرد و سفارشهای حمایتی روی تابلو قرار نمیگرفت، فروشندگان دوباره صفهای فروش سنگینی ایجاد میکردند که میتوانست بازار را به سطوح پایینتری از روزهای ابتدایی بازگشایی سوق دهد. با اینکه گزارشها قوی بودند، اما هنوز آرامشی در فضای سیاسی دیده نمیشود و این موضوع بسیار مهمی است که باید تعیین تکلیف شود. فضای مبهم فعلی را حتی در معاملات صندوقهای اهرمی نیز میبینیم که ۱۰ تا ۱۵ درصد زیر ارزش ذاتی خود معامله میشوند.»
صعودهای ناپایدار
برزو حقشناس، تحلیلگر بازار سرمایه، در تحلیل شرایط اخیر بازار سهام گفت: «بازار سرمایه در هفته گذشته با حجم معاملات بسیار پایینی همراه بود. این مساله عمدتا دو دلیل داشت: اول اینکه بخش عمدهای از سهام بزرگ به دلیل رفتن به مجامع، از گردونه معاملات خارج شده بودند و دوم اینکه ریسکهای مختلف، بهویژه ریسکهای سیستماتیک، همچنان بر بازار سایه انداختهاند و وضعیت را دچار مشکل کردهاند.»
او ادامه داد: «درست است که بازارساز تلاش کرده از ابتدای بحران، با اقداماتی مانند تعطیلی و تزریق منابع، بازار را تا حدی حفظ کند، اما واقعیت این است که باید به ریشه ماجرا توجه کرد. ریزش سنگین بازار و حتی خروج سرمایه از صندوقهای درآمد ثابت، نتیجه همان بحرانها و ریسکهای جدی بوده است. تا زمانی که این ریسکها کاهش پیدا نکنند، بازار هر رشد مقطعی را تنها به عنوان فرصتی برای خروج تلقی خواهد کرد؛ موضوعی که در همین هفته نیز شاهد آن بودیم.»
حقشناس با انتقاد از نحوه حمایتها در بازار تصریح کرد: «نوع حمایتی که در بازار شاهد هستیم محل ایراد است. تمرکز حمایتها تنها بر سهمهای شاخصساز بوده و هدف، بالا بردن شاخص کل است. در حالی که رشد شاخص کل از کف قیمتی اخیر، در کلیت بازار و در بدنه سهام بزرگ منعکس نشده و تنها در چند نماد محدود اتفاق افتاده است. این روند باعث میشود تصویری غیرواقعی از وضعیت بازار ارائه شود.»
وی در ادامه خاطرنشان کرد: «تا زمانی که ریشه بحران یعنی همان ریسکهای سیستماتیک برطرف نشوند یا حداقل سایه آنها بر اقتصاد کشور کاهش نیابد، بازار با کوچکترین رشد دوباره با تقویت سمت عرضه مواجه خواهد شد و خبری از ورود تقاضای جدی نخواهد بود. نتیجه چنین شرایطی میتواند تشکیل کفهای قیمتی جدید در بازار باشد.»
این تحلیلگر بازار سرمایه در پایان افزود: «تمام امید ما به هفتههای پیشرو این است که سایه ریسکهای سیاسی کاهش یابد. از طرفی نباید فراموش کرد که شاخص مدیران خرید(شامخ) به محدوده ۴۰ رسیده است؛ یعنی نشانهای از مرگ اقتصادی و رکود مطلق. این رکود حاصل مجموعهای از عوامل است که ریشه اصلی آن را باید در سیاستهای انقباضی شدید بانک مرکزی در سالهای اخیر جستوجو کرد. سیاستهایی که طبیعتا بازار سرمایه و رفتار سرمایهگذاران را در ماههای آینده تحت تاثیر قرار خواهد داد.»