به گزارش هشمهری آنلاین فرهیختگان نوشت: اینترنشنال در دفاع ۱۲ روزه ایران، پروتکلهای رسانهای را به خوبی رعایت کرد، البته در راستای تأمین منافع رژیم صهیونیستی. «ایران اینترنشنال» در قامت یک رسانه محتواهای تولیدیاش را برای تأمین و حفظ امنیت رژیم صهیونیستی پیش برد، اما محتواها را با ادعای حمایت و دلسوزی برای مردم ایران تولید کرد. البته این رویه اینترنشنال تازگی ندارد.
این شبهرسانه همیشه در قالب یک رسانه مدعی دفاع از مردم ایران در زمین دشمن بازی کرده است. این رسانه که پیش از این بارها اثبات کرد سرباز دشمن است، در جنگ ۱۲ روزه هم در همان رول بازی کرد و به ابزار جنگ روانی صهیونیستها در جنگ ایران و رژیم تبدیل شد. درحالیکه صهیونیستها با پهپاد و موشکها به آسمان ایران تجاوز میکردند، اینترنشنال هم صراحتاً وظیفه جنگ با روان مردم و تضعیف روحیه و تقویت شکاف دولت-ملت را همزمان پیش میبرد. روشن شدن نسبت اینترنشنال با اسرائیل، باعث شد ۴۵۰ نفر از ایرانیان که حتی در میان آنها چهرههایی ازجمله مخالفان نظام سیاسی ایران، کارشناسان و اپوزیسیونهایی که پیش از این با اینترنشنال همکاری داشتند، حضور داشتند پای نامه اعتراضی برای تحریم اینترنشنال را امضا کنند.
در بخشی از این نامه به صراحت آمده: «رسانههایی مثل اینترنشنال در راستای ایرانویرانگری به ابزاری در دست پروژههای جنگ روانی دشمنان ایران بدل شدهاند... در تجاوز اخیر اسرائیل و آمریکا علیه ایران، اینترنشنال آشکارا، ثابتقدم و تمامقد در جبهه رسانهای دشمنان ایرانزمین ایستاد و به تریبون تبلیغات جنگی اسرائیل و آمریکا علیه ایران بدل شد.» این بیانیه صراحتاً اینترنشنال را اتاق جنگ روانی و عملیات شناختی دشمن دانسته و از روزنامهنگاران، تحلیلگران و کنشگران مستقل و ایراندوست، خواسته همکاریهایشان را با اینترنشنال قطع کنند.
دو هفتهای از انتشار این نامه گذشته و فشارها و تخریبهای عوامل وابسته به موساد علیه امضاکنندگان این نامه ادامه دارد.
بعد از امضا، فشارها کلید خورد
در میان ۴۵۰ نفری که نامه تحریم اینترنشنال را امضا کردند، چهرههایی مثل محمد منظرپور، سردبیر سابق اینترنشنال، ملیحه محمدی، فاطمه حقیقتجو، علیاکبر موسویخوئینی و سروش دباغ ازجمله افرادی بودند که در برنامههای اینترنشنال به عنوان کارشناس حضور پیدا میکردند؛ اما حالا پای نامهای را امضا کردهاند که از خبرنگاران و تحلیلگران میخواهد که با اینترنشنال همکاری نکنند و این رسانه را تحریم کنند. انتشار این نامه و بعد از آن هم هک اینترنشنال ضربههای کاری به این رسانه وارد کرد. اما مخالفت و اعتراض به رویکرد صهیونیستی این رسانه، تنها به اینجا ختم نشد. آنطور که برخی از امضاکنندگان این نامه به خبرنگار «فرهیختگان» گفتند، برخی از اکانتهای مجازی که توسط موساد خریداری شده و در راستای منافع رژیم محتوا تولید میکنند، به اعمال فشار و محکومیت علیه امضاکنندگان این نامهها پرداختند. اقدامی که نشان میدهد رژیم در هماهنگی کامل با این شبهرسانه فارسیزبان است و اعمال فشار را علیه ایرانیان خارجنشینی که به رویکرد صهیونیستی اینترنشنال اعتراض دارند، به کار میگیرد.
یکی از این اکانتها و کانالها، «مجله آنلاین مداد مونترال» است. این کانال خبری در راستای منافع پهلویستها، صهیونیستها و البته شبهرسانه اینترنشنال محتوا تولید میکند که مدیریت آن با شهرام یزدانپناه است. بعد از انتشار نامه ۴۵۰ نفری تحریم اینترنشنال، «مداد» این بیانیه را دارای «لحنی تند»، «احساسی» و «ایدئولوژیک» خواند و آن را «حملهای سیاسی در خدمت قرائت خاص از وطندوستی» خواند و مدعی شد در «این قرائت، نقد حکومت و جمهوری اسلامی معادل دشمنی با ایران فرض میشود.» این مجله انتشار این بیانیه را همزمان با هک اینترنشنال، اقداماتی هماهنگ شده و منتسب به نظام سیاسی ایران دانسته است. واقعیت آن است که باور این موضوع برای فارسیزبان وابسته به رژیم، سخت و گران است که ایرانیانی که شاید منتقد نظام سیاسی ایران هستند بازی آنها در زمین صهیونیستها علیه وطن را محکوم میکنند و از آنجا که خودشان در راستای منافع شخصی وطنفروشی کردند، با برچسب وابستگی و فاندبگیری به دنبال مشروعیتزدایی و کمرنگکردن صدای این مخالفتها هستند.
نکته جالب توجه آنکه همزمان با اعمال فشارهای اکانتهای وابسته به موساد و پروندهسازی آنها علیه امضاکنندگان نامه تحریم اینترنشنال، این رسانه به فضاسازی و خبرسازی در این مورد پرداخته که ایرانیان مخالف جمهوری اسلامی در روزهای گذشته با تهدیدهای شخصی و فشار، مواجه شدند. فارغ از آنکه براندازان و چهرههایی که خط و ربط مشخصی با سازمان منافقین و همکاری با رژیم صهیونیستی دارند، عادت به ادعاها و افکار متوهمانه در مورد تحت تعقیب قرار گرفتن توسط جمهوری اسلامی دارند، اما واقعیت آن است که فاندبگیران رژیم صهیونیستی، دست پیش را میگیرند که پس نیفتند و این ژست را میگیرند که در مخالفتشان با ایران، تنها فاندبگیر نیستند و به خاطر مخالفت با نظام سیاسی ایران، ظاهراً هزینه هم میپردازند.
فاصلهگذاری با اینترنشنال صهیونیسم شروع ماجراست
به نظر میرسد مواجهه فارسیزبانان حامی رژیم که حالا دستشان رو شده با اپوزیسیونی که حداقل مرزگذاری روشنی با رژیم صهیونیستی -دشمن متجاوز به ایران- دارند، تنها به این نقطه محدود نشود و امضای نامه تحریم اینترنشنال، شروع جدال و فاصلهگذاری با این شبکه است.
به همین بهانه و برای پاسخ به این سؤال که تحلیل امضاکنندگان این نامه در مورد اینترنشنال چه بوده که حاضر به تحریم این رسانه و امضای این نامه شدند، با نسیم نوروزی (استاد دانشگاه کنکوردیای کانادا) و رضا نامداری (از اعضای هیئت مدیره کنگره ایرانیان کانادا) که از امضاکنندگان این نامه بودند، گفتوگو کردیم که در ادامه مشروح این گفتوگو را از نظر میگذرانید.
رضا نامداری:
بیانیه تحریم اینترنشنال، مارپیچ سکوت را شکست
رضا نامداری، عضو کنگره ایرانیان کاناداست و عمده فعالیتش بر مخالفت با تحریم و تبعیض علیه ایرانیها و تلاش برای صلح متمرکز بوده است. نامداری یکی از امضاکنندگان نامه تحریم اینترنشنال و معتقد است امضای این نامه، باعث اعلام عمومی رویکرد شبهرسانهای شد که همه در خلوت میدانستند که چه رویکرد و خط و ربطی دارد.
اینترنشنال رسانه نیست
نامداری در مورد اینکه چرا در محتوای نامه خواهان تحریم اینترنشنال شدند، گفت: «اینترنشنال مدتهاست که کارکرد رسانهایاش را از دست داده و منعکسکننده صدای دشمنان ایران است. حتی تعدادی از امضاکنندگان بیانیه کسانی هستند که در دورهای به عنوان کارشناس یا کارمند یا روزنامهنگار با این رسانه همکاری کردند و یا با آگاهی از منابع مشکوک مالی، از همکاری با آن کنار کشیدند و با دیدن روندی که صرفاً انعکاس صدای دشمنان ایران بود، خصوصاً در هنگامه جنگ تحمیلی توسط رژیم آپارتاید، به جمع امضاکنندگان بیانیه تحریم پیوستند.»
بیانیه، تنها اعلام عمومی چیزی است که همه آن را میدانستند
عضو کنگره ایرانیان کانادا در پاسخ به این سؤال که مگر میتوان رسانه را تحریم کرد، گفت: «این تلویزیون از همان ابتدا در مسیری حرکت میکرد که برای ناظران مشخص بود که مسیری عادی نیست. از مصاحبه با رهبر تروریستهای الاحوازیه بعد از حمله تروریستی به ایران تا نقش جدی آن در روزهای جنگ تحمیلی که شرح آن در خود نامه آمده است. این نامه درحقیقت درخواستی جمعی از کسانی است که به هر دلیلی همچنان به همکاری با این تلویزیون ادامه میدهند و اعلام عمومی چیزی است که بسیاری از افراد در خلوت خود مدتها بود که به همین نتیجه رسیده بودند.»
اینترنشنال وضعیت مالی شفافی ندارد
نامداری در مورد اینکه تفاوت این رسانه با دیگر رسانههای فارسیزبان چیست، گفت: «اینترنشنال تنها تلویزیونی است که با دایره مخاطبان گسترده، وضعیت مالی شفافی ندارد و علناً در خدمت دشمنان و متجاوزان به خاک ایران فعالیت میکند. چنین مطلبی درباره مثلاً تلویزیون بیبیسی یا صدای آمریکا صادق نیست. حداقل میدانیم بودجه تلویزیون بیبیسی توسط دولت انگلیس و بودجه صدای آمریکا توسط دولت ایالات متحده تأمین میشود.»
اینترنشنال مغزشویی میکند
نامداری معتقد است عمده مخاطبان تنها این رسانه را با هدف سرگرمی تماشا میکنند، اما بعد از جنگ ۱۲ روزه دایره این مخاطبان تغییر کرده و توضیح داد: «متأسفانه بخشی از افراد مسنتر جامعه که فرصت بیشتری برای تماشای تلویزیون دارند در داخل و خارج از کشور، برنامههای این شبکه را به دلیل سرگرم شدن یا آگاهی از اخبار دنبال میکنند و طبعاً بمباران خبری مفصل و طولانیمدت شبکهای با کارکرد تبلیغاتی برای دشمنان ایران میتواند در درازمدت کارکردی شبیه مغزشویی داشته باشد. در میان ایرانیان خارج از کشور هستند کسانی که برنامههای این شبکه را جهت سرگرمی دنبال میکنند. حتی افراد آگاهی که به خوبی از کارکردهای رسانه آگاهند نیز گاهی به اخبار و برنامههای این شبکه ارجاع میدهند که موجب شگفتی است. بعد از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، عده زیادی را دیدهام که به این مسائل پی بردهاند و دیگر این شبکه را دنبال نمیکنند. خوشبختانه انتشار این بیانیه و دایره گسترده مخاطبان، بزرگان و موسپیدانی که پیشآمده و با امضای این نامه، مارپیچ سکوت را شکستند و به صراحت موضعشان را در تحریم اینترنشنال اعلام کردند، سبب شده بسیاری به خود آمده و به همکاری، همراهی و تماشای این تلویزیون ادامه ندهند.»
نسیم نوروزی:
حاضرم تخریب شوم؛ اما برای ایران اتفاقی نیفتد
نسیم نوروزی استاد دانشگاه کنکوردیای کاناداست. او ضمن اشاره به این موضوع که بعد از امضای این نامه موج فشارها و تهدیدها از جانب افراد وابسته به رژیم صهیونیستی افزایش پیدا کرده، گفت اگر در مقابل این دوراهی قرار بگیرد که آسوده باشد و به ایران آسیبی برسد یا تخریب شود و به ایران آسیبی وارد نشود، قطعاً دومی را انتخاب میکند.
بیانیه تحریم اینترنشنال پدیدهشناسانه و علمی این رسانه را نقد کرد
نسیم نوروزی در مورد اینکه چرا این نامه اینقدر صریح به نقد اینترنشنال پرداخته است، گفت: «لحن این نامه تند نبود، خیلی خوب نوشته شده بود. متن این نامه اتفاقاً پدیدهشناسانه نوشته شده بود و چون پدیدهشناسانه بود، به نظر تند میآمد، اما علمی نوشته شده بود و پدیدارشناسانه بود. تصور این است که به لحاظ سیاسی تند بود درحالیکه چنین چیزی نیست، حقیقت را گفته بود و گفتن حقیقت در شرایطی که ما قرار داریم به نظر تند میآید و آنهایی که میخواهند کمی رعایت کنند مجبورند حقیقت را کمی رقیق کنند و مشکل از آنهاست. به نظر من این بیانیه کار خودش را انجام داد و حتی بیانیهای که بعد از آن نوشتند برای این بود که میخواستند این نامه را کمرنگ کنند.»
استاد دانشگاه کنکوردیای کانادا در مورد اینکه این نامه در این شرایط تندترین بیانیه منتشر شده بود یا خیر گفت: «در جامعهای که مجلات فارسی زبان کانادایی، پروموتکننده و عامل سفیدشویی اسرائیل و تجاوز علیه ایران شدند و صداهای ضدجنگ را به هرنحوی تخریب میکنند، چنین بیانیهای جنجالی محسوب میشود وگرنه شهروندان هیچ کشوری در شرایط جنگی نسبت به تجاوز به کشور و خاکشان، بیتفاوت یا خوشحال نخواهند بود.»
با رفتارهایی قرونوسطایی بعد از امضای این نامه مواجه شدیم
نوروزی در واکنش به حملاتی که بعد از انتشار این نامه به او شد و او را به خاطر امضای این نامه، چهره جنجالی خواندند، گفت: «در حملاتی که به من شده نوشته شده من از چهرههای جنجالی کامیونیتی ایرانی هستم. من همیشه به این تعبیر میخندم، چهره جنجالی یعنی چه؟ چهره جنجالی یعنی کسی که میگوید به کشورم تجاوز نکنید؟ چهره جنجالی یعنی شخصی که میگوید جنگ را سفیدشویی نکنید؟ کسی که میگوید اعتراضها ایراد و مشکل دارند، میشود چهره جنجالی؟ اگر کامیونیتی ما چنین جامعهای است که وقتی میگوید در مورد این موضوعات فکر کنید، میشود چهره جنجالی، یعنی ما با رویکردهای قرون وسطایی طرف هستیم و این واقعیتی است که باید بپذیریم وگرنه سؤال کردن و اعتراض کردن به اعتراض غلط که به معنی انجام حرکت جنجالی نیست.»
علت این خشمها محقق نشدن نقشههای طرفداران جنگ است
نوروزی به این موضوع هم اشاره کرد که بعد از امضای این نامه، فشارها و تخریبها علیه امضاکنندگان افزایش قابل توجهی داشته است؛ اما در واکنش به این فشارها گفت: «باید تصویر را بزرگتر ببینیم. علت این خشمها این است که نقشههایشان محقق نشده و اگر قرار باشد بین اینکه این تخریبها اتفاق بیفتد و یا خدای نکرده برای ایران اتفاقی بیفتد، یکی را انتخاب کنم، قطعاً تخریب شدنم را انتخاب میکنم.»