فيلم سينمايي " پير پسر " را ديدم و حالا ديگر با اطمينان به ذكاوت و جسارت و شرافت سازندگان آن آفرين مي گويم .
از مناظر مختلفي ميشود به يررسي محتواي اين فيلم پرداخت اما ترجيح ميدهم دور از تحليل هاي فلسفي و روانشناختي و زيبايي شناختي ، كه وظيفه منتقدان با ادب و فهيم و با سواد سينمايي ست ،
به درنگي كلي در زواياي اخلاقي و اجتماعي فيلم بسنده كنم .
پير پسر و محتواي تكان دهنده و ملتهب آن ، از نظر راقم يكي از اخلاقي ترين محصولات سينماي متفكر و اجتماعي ايران در طي سالهاي اخير است!
البته كه اين قضاوت را عقل و اخلاق سنتي وافكاري كه در مواجهه با پيچيدگيها و دشواريهاي زندگي معاصر ، هيچ اثر هنري بديع و خلاف آمد عادت را بر نمي تابند ، شايد قضاوتي مسخره بيانگارد ، اما نظر اين گروه را كه اغلب آنها در زمره دينداران سنتي محسوب ميشوند به آيه ١١٩ سوره بقره جلب ميكنم كه در آن خطاب به پيامبر آمده است : ما تو را به حق براي بشارت و بيم دادن فرستاديم …. " و مگر در دايره فرهنگ ديني، هنرمندان و متفكران و مصلحان اجتماع ادامه دهنده رسالت انبياء محسوب نمي شوند!
كساني كه بنام خدا و دين خدا ، در تقلاي به توقيف كشاندن آثارارزشمند سينماي اجتماعي ايران هستند ، غافل از آنند كه بخش مهمي از وطيفه هر هنرمند متعهد و درد شناس، هشدار و انذار نسبت به معضلات و بحرانهاي رواني و اخلاقي عميقي ست كه سلامت روان افراد و نهاد خانواده را بشدت تهديد ميكند!
جاي دوري نرويم ،كافي ست حضرات ، حجم انبوهي از گزارشهاي روانشناسان و روانپزشكان و حوادث ثبت شده در نيروي انتظامي وسازمان بهزيستي و ديگر نهادهاي مرتبط با مشكلات خانوادگي در شهرها و حاشيه شهرهاي كشور را مورد مطالعه قرار دهند تا بهتر معلومشان شوند اجتماع امروز ما در سطوح خانواده ها و مناسبات بين فردي و شكاف عميق ميان نسلي با چه وقايع تكان دهنده و معضلات بد خيمي مواجهه است .
صد البته بخش ديگري از اين تقابل فرساينده كه حيات سينماي اجتماعي اي آن را نشانه رفته است علاوه بر سياست بازيهاي سخيف جناحي ريشه در تفاوت عميق فرهنگي ميان سنت و تجدد دارد.
در جهان سنت ، استتار و پوشاندن و نشان ندادن و پنهان كردن موضوعات ارزش و مصلحت تلقي ميشود، اما در جهان تجدد ، برملا كردن و شفافيت و آشكار ساختن امورات تلخ و نگران كننده زندگي يك ارزش محسوب ميشود. اين ميان شكي نيست سينما ميوه درخت مدرنيته و تجدد است و به اقتضاي ذات و جوهره خود ، حكم چراغي دارد كه وظيفه اش نور تاباندن بر لبه تاريك و تراژيك زندگي ست.