سلمان نصیرزاده، تحلیلگر ارشد بازار سرمایه، با استناد به دادههای رسمی از انتقال مالکیت در بازار، به وجود یک «ترس سیستماتیک» در میان فعالان اشاره میکند که حتی سیاستهای حمایتی هم تاکنون نتوانستهاند آن را بهطور کامل مهار کنند. او از شکلگیری یک بازار تورم رکودی با ویژگیهای منحصربهفرد سخن میگوید و تاکید میکند در چنین فضایی، باید بهجای تمرکز بر شاخص کل، به بازدهی صنایع توجه کرد.
در مقابل، فاطمه حاجعلی، دیگر تحلیلگر بازار، با رویکردی ترکیبی به بررسی تقابل دو جریان بدبین و خوشبین در بازار میپردازد. او تاکید دارد که هنوز برای بازگشت اعتماد عمومی، فاصله زیادی وجود دارد، اما برخی نشانهها مانند حمایت سازمان بورس، اخبار مثبت صنایع و تجهیز صندوقهای حمایتی میتواند به شکلگیری آرامش نسبی منجر شود.
ظهور نسخه بازار رکود تورمی
بازار سرمایه ایران روزهای پرابهام و پرریسکی را پشت سر میگذارد. از یکسو شاخصها از رکود و بیاعتمادی سرمایهگذاران حکایت دارند و از سوی دیگر، ریسکهای ژئوپلیتیک همچنان بر سر تصمیمگیریها سایه انداختهاند. سلمان نصیرزاده، تحلیلگر ارشد بازار سرمایه به تحلیل وضعیت کنونی و چشمانداز بازار سهام پرداخته است.
نصیرزاده با اشاره به دادههای دقیق بازار پس از آتشبس اخیر اظهار کرد: «از زمان اعلام آتشبس تاکنون، شاهد انتقال مالکیت حقیقی به حقوقی به ارزش ۴۰ هزار میلیارد تومان بودهایم؛ عددی که از کل این نوع انتقال در سال ۱۴۰۳ بیشتر است. این موضوع نشان میدهد که فعالان حقیقی بازار، به دلیل مخاطرات سیاسی و ریسکهای ژئوپلیتیک، بهشدت نگران آیندهاند و بهنوعی شاهد ترس و بیاعتمادی در رفتار آنها هستیم.»
او در ادامه توضیح داد که معمولا در بازار سهام، پس از یک دوره فروش وحشتزده یا اصطلاحا «پنیکی» و با دخالت ابزارهای حمایتی برای کاهش عطش فروش، موجهایی از رشد کوتاهمدت ظاهر میشود. «همین رفتار، توجیهی است برای رشدهای فعلی بازار که با فصل مجامع و انتشار گزارشهای میاندورهای همزمان شده است.»
اما نگاه کلانتر به بازار سهام، به تعبیر نصیرزاده، روایت متفاوتی را نشان میدهد. او تصریح کرد: «در مقایسه با سایر کلاسهای دارایی، بازار سهام نتوانسته نقش محوری برای سرمایهگذاری ایفا کند. دلیل اصلی این وضعیت، ریسکهای ژئوپلیتیک است که در اولویت قرار دارند و پس از آن، مسائل مربوط به سیاستگذاری اقتصادی.»
وی با تاکید بر اینکه کشور در یک وضعیت بلاتکلیف قرار دارد، گفت: «ما اکنون در مرحلهای از اقتصاد بهسر میبریم که به آن تورم رکودی یا Stagflation گفته میشود. در این وضعیت، رشد اقتصادی ضعیف است، اما همزمان با تورم بالا، نرخ بهره بالا و بیاعتمادی سرمایهگذار روبهرو هستیم. بازار سهام هم دچار یک نسخه خاص از این شرایط شده که میتوان آن را Stagflationary Market نامید.» نصیرزاده در بخش دیگر به شاخصهای کلان اقتصادی اشاره کرد که همگی بیانگر وضعیت نامساعد فعلی هستند. «شاخص مدیران خرید صنعت (PMI) به روند نزولی خود ادامه داده و به کمترین سطح تاریخی خود، یعنی عدد ۴۲.۱ رسیده است. از طرف دیگر، کاهش محسوس ارزش صادرات و واردات، همراه با افت ۲۵ درصدی در تخصیص ارز، همگی نشاندهنده شرایط مبهم و ناامیدکننده اقتصادی کشور هستند.»
نصیرزاده به فعالان بازار توصیه کرد در چنین فضایی نگاه خود را به بازار بازنگری کنند و با اتخاذ رویکردی محافظهکارانه، به حفظ ارزش دارایی خود بیندیشند. او تاکید کرد: «در مقطع فعلی، اولویت باید با اتخاذ استراتژی تدافعی برای بقا و حفظ ارزش دارایی باشد. باید از ابزارهای در دسترس استفاده کرد و همزمان متغیرهای کلیدی یا همان «درایورها» را بهدقت زیرنظر گرفت.» وی به مهمترین محرکهای تاثیرگذار در آینده بازار اشاره کرد و گفت: «اصلیترین و مهمترین درایور، کاهش ابهام در سیاست خارجی است. پس از آن، نرخ ارز، نرخ بهره، سیاستهای پولی و نحوه سیاستگذاری اقتصادی در اولویت قرار دارند.»
نصیرزاده به یکی از خطاهای رایج در تحلیل بازار اشاره کرد و پیشنهاد داد: «در وضعیت کنونی و در دوران تورم رکودی، بررسی شاخص کل معیار مناسبی برای تصمیمگیری نیست. بهجای آن، پیشنهاد میکنم فعالان بازار سرمایه، نقشه بازده صنایع را مورد توجه قرار دهند. زیرا عملکرد صنایع مختلف در دوران رکود میتواند تفاوتهای جدی با یکدیگر داشته باشد و استراتژی سرمایهگذاری باید بر مبنای همین تفاوتها طراحی شود.»
تعادل شکننده میان امید و تردید
بازار سرمایه در یکی از پرنوسانترین دورههای خود قرار گرفته است. فاطمه حاجعلی، تحلیلگر بازار سرمایه، با اشاره به این وضعیت گفت: «ما در وضعیتی هستیم که تقابل دو نگاه در بازار بهخوبی دیده میشود؛ بخشی از سرمایهگذاران بهدلیل ریسکهای سیاسی و اقتصادی، تصمیم به خروج گرفتهاند و گروهی دیگر، با دیدی بلندمدتتر به فرصتهای اصلاحی نگاه میکنند.» او یکی از عوامل اثرگذار را اخبار پیرامون نرخ خوراک، انرژی صنایع و گزارشهای میاندورهای شرکتها دانست و معتقد است این موارد میتواند به عنوان پالسهای مثبت عمل کرده و خرید مرددها را فعال کند؛ «در عین حال، تجهیز صندوقهای تثبیت و توسعه بازار سرمایه، در حفظ سطوح حمایتی موثر بوده، اما این روند نیازمند استمرار است.»
با این حال، حاجعلی گفت چالشهای موجود همچنان سنگین هستند؛ «طی هفتههای گذشته حدود ۵۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی از بازار خارج شده؛ این رقم نشانه بیاعتمادی عمیق به سیاستگذاری اقتصادی و عدم قطعیت سیاسی است.» او ناترازی مالی، نرخ بهره بالا و رکود در بخش واقعی اقتصاد را از جمله موانعی دانست که باعث شده شرکتها در گزارشهای خود با کاهش فروش و سودآوری روبهرو شوند؛ «از منظر سیاسی هم، عدم وضوح در مذاکرات و تنشهای منطقهای، سرمایهگذاران را محتاطتر کرده است.»
به گفته حاجعلی، بازار در وضعیت «انتظار و احتیاط» قرار دارد و بهترین تصمیمگیری برای سرمایهگذاران در این فضا، پرهیز از رفتار هیجانی، بررسی دقیق گزارشهای مالی، و حفظ تعادل بین نقد و سهام است؛ «در شرایط فعلی، تحلیل صنایع و انتخاب نمادهای بنیادی، مهمتر از هر زمان دیگری شده است.» او در پایان توصیه کرد: «استراتژیهای متنوع، رصد مداوم اخبار و مدیریت روان بازار، میتوانند به فعالان کمک کنند تا در این پیچ تاریخی، دچار زیان غیرقابل جبران نشوند.»