پزشک دهکده!

دنیای اقتصاد سه شنبه 31 تیر 1404 - 00:02
موریس یودلویتز یانگ (۱۷ ژوئیه ۱۸۸۰ – ۱۹۵۰)، پزشک و پژوهشگر بریتانیایی بود. او بیشتر به‌خاطر کار در شرکت نفت انگلیس-ایران (Anglo-Persian Oil Company) و پیشگامی در تاسیس درمانگاه و بیمارستان و ترویج پزشکی مدرن در جنوب‌غرب ایران شناخته می‌شود. یانگ همچنین مدتی در بیمارستان سنت مری لندن با الکساندر فلمینگ، کاشف پنی سیلین و برنده نوبل شیمی، همکاری کرد. مقاله‌های مشترک این دو، بخشی از ادبیات علمی در پزشکی مدرن محسوب می‌شود.

موریس یودلویتز یانگ ۱۷ ژوئیه ۱۸۸۰ در شهر کرمنچوک، امپراتوری روسیه به دنیا آمد. در سن دو سالگی همراه خانواده‌اش از کرمنچوک به شهر ریشون لتسیون مهاجرت کرد؛ شهری که پدرش از بنیان‌گذاران آن بود. در سال ۱۹۰۰، تحصیل در رشته پزشکی و جراحی را در دانشگاه گلاسگو آغاز کرد. سال ۱۹۰۳، در جریان تحصیلاتش، به عنوان پزشک با یک گروه نقشه‌برداری راه‌آهن در ایران کار کرد. در ۲۱ فوریه ۱۹۰۶ تابعیت بریتانیا را به دست آورد و در ۱۷ ژوئیه همان سال با مدرک پزشکی عمومی و جراحی فارغ‌التحصیل شد.

در آوریل ۱۹۰۷، یانگ کار خود را به عنوان پزشک در شرکتی آغاز کرد که بعدها به شرکت نفت انگلیس-ایران (APOC) در مسجدسلیمان تبدیل شد. در سال ۱۹۰۹، به‌دلیل درمان پسر یکی از روسای ایل بختیاری به نام شهاب‌السلطنه، روابط بین ایل‌های بختیاری و شرکت نفت بهبود یافت. این روابط حسنه و استفاده از ایل‌ها به عنوان نیروهای محافظ باعث شد که یانگ در سال ۱۹۱۱ به‌جز مسوولیت‌های پزشکی، به عنوان افسر سیاسی نیز منصوب شود.

از ماه مه تا ژوئیه ۱۹۱۰، در دوره‌ای از مرخصی، در مدرسه پزشکی مناطق حاره‌ای لندن تحصیل کرد. در همین زمان، پیشنهاد کاری با حقوق بالاتر در غرب آفریقا را رد کرد و تصمیم گرفت با افزایش حقوق در شرکت نفت باقی بماند. در سال ۱۹۲۴، یانگ مسوولیت اداره بخش پزشکی شرکت را بر عهده گرفت؛ بخشی که شامل مراقبت‌های درمانی کارکنان و آموزش کارکنان درمانی می‌شد. فعالیت‌های پزشکی یانگ و تیمش عمدتا بر کارگران صنعت نفت تمرکز داشت، اما به تدریج به ساکنان محلی نیز گسترش یافت. او در سال ۱۹۲۷ ایران را ترک کرد و در سال ۱۹۳۱ به‌طور رسمی از شرکت نفت انگلیس-ایران بازنشسته شد، اما تا چند سال پس از آن همچنان به عنوان مشاور پزشکی و افسر سیاسی فعالیت می‌کرد.

در ماه مه ۱۹۰۷، دکتر یانگ از لندن عازم جنوب ایران شد. او خود را از طریق بمبئی به خرمشهر و اهواز رساند. ورود یانگ مصادف با شیوع بیماری طاعون در ایران بود به همین دلیل او ده روز تمام در یکی از اتاق‌های قرنطینه در خرمشهر نگهداری شد، دکتر یانگ هفت ماه بعد از ورود به ایران توانسته بود شخصا ۳۸۰۰ مریض را معالجه کند.  وی در خاطرات خود شرح می‌دهد که هر جا که گروه پزشکی ما عبور می‌کرد، مردان و زنان و کودکان به دور ما جمع می‌شدند و از من در مقام حکیم‌باشی درخواست می‌کردند که برای آنها نسخه بپیچم. روش درمانی اروپایی هنوز در ایران متداول نشده بود. مردان در صف‌های طولانی همراه با بچه‌های خود، که اغلب بیماری مالاریای مزمن داشتند، در انتظار معالجه بودند. زخم‌های قانقاریا، پاهای عفونی و بدمنظر که نتیجه حمله کوسه و قطع عضو بود، نمونه‌هایی از دردها و ناراحتی‌های مردم بود.

در مواردی مردم منطقه به من التماس می‌کردند تا فردی را که دچار عقرب‌زدگی یا مارگزیدگی شده و یا رعیتی را که در نتیجه مرض کزاز، حالت تشنج پیدا کرده و یا مردی را که سگ هار شدیدا او را گاز گرفته بود و از شدت درد به حالت دیوانگی رسیده بود و دست و پایش را بسته بودند، تا به دیگران آسیبی نرساند، معالجه کنم. اگر آبله شیوع پیدا می‌کرد، صورت‌های ورم کرده مبتلایان به آبله به همه‌چیز شبیه بود به جز شکل آدمیزاد. آنها در صف‌هایی طویل جهت معالجه در انتظار من بودند. در چنین مواردی، تعداد کثیری از بچه‌ها به آبله مبتلا می‌شدند. در ایران نیز دکتر یانگ به پیشرفت‌هایی در زمینه درمان تراخم چشم نائل آمده بود. دکتر یانگ با توسعه روش درمان خود در طول اقامت در ایران، به معالجه‌ تراخم چشم از طریق برداشت گوشت زیادی در پیله‌ چشم پرداخت. همچنین با روش جدید جراحی، لوزه‌ افراد زیادی را در ایران معالجه کرد.

دکتر یانگ علاوه بر طبابت، نقش موثری در تسهیل روابط با جامعه محلی و خان‌های بختیاری ایفا کرد. بهبود روابط با خان‌های بختیاری، موجب تسهیل در امر بازگشت گارد هندوستان شد. دکتر یانگ و رینولدز دریافته بودند که مشکل اساسی خوانین با گارد هندی است و مادام که افراد گارد هندوستان در منطقه باشند، خان‌ها ناامن کردن محل عملیات استخراج نفت را ادامه خواهند داد، بنابرین رینولدز پیشنهاد کرد که در قرارداد نگهبانی بختیاری‌ها تجدیدنظر کنند و پیشنهاد معین و مشخص در ارتباط با تعداد نیروی انسانی لازم و ثبت‌نام آنها، گماردن سر نگهبان، تعیین مقدار حقوق و تشریح وظایف آنها انجام پذیرد.

یانگ موسس بهداری شرکت نفت بود و بیمارستان‌های مسجدسلیمان و آبادان را بنیاد نهاد. خان‌های بختیاری و شیخ محمره، شیخ خزعل به وی اعتماد داشتند، حتی راهزنان به وی احترام می‌گذاشتند. در هر حال به هر نقطه‌ای از ایران به راحتی سفر می‌کرد و همیشه مقداری پول و نقره با خود داشت که به کارگران حقوق پرداخت می‌کرد. انگلیسی‌ها و ایرانی‌ها برای حل مسائل درمانی و مشکلات دیگر خود، به او مراجعه می‌کردند.

طوایف بختیاری طبق سنت گذشته خود، غالبا مشاجرات و اختلافات خود را با تفنگ حل و فصل می‌کردند، اما دکتر یانگ توانسته بود محبت و دوستی سران آنها را نسبت به خود جلب کند و از این رو برای وی احترام خاصی قائل بودند و برای آنها فردی قابل اعتماد بود.

دکتر یانگ در خاطرات خود چنین می‌نویسد: افراد قبایل بختیاری به تجربه ثابت کرده بودند که قدرت فراگیری خیلی خوبی دارند. مردانی که پدران آنها هیچگاه اتومبیل نرانده بودند، خیلی زود یاد گرفتند که چگونه موتور ماشین را پیاده کنند و پس از تعمیر دوباره ببندند. قوه فراگیری آنها تحسین برانگیز بود. بختیاری‌ها مردمی با استعدادند، در کارهای نقشه‌برداری و زمین‌شناسی و یا حفاری مناطق صعب‌العبور به راحتی طاقت کار کردن را دارند. کار کردن با افرادی که فرهنگی متفاوت با فرهنگ اروپاییان داشتند، خیلی مشکل به نظر می‌رسد. به کارگران می‌گفتیم که شرکت مال آنها است و باید با تمام وجود برای آن کار کنند، اما غالبا برخلاف آن عمل می‌کردند و استنباط دیگری از این مالکیت داشتند.

  • منابع: 

-  Fleming, A; Young, M.Y.; Suchet, J.; Rowe, A.J.E. (۱۹۴۴). "Penicillin Content of Blood Serum after various Doses of Penicillin by various Routes". The Lancet.

انگلو و بنگلو در آبادان، ایرج ولی‌زاده، ص ۱۱۶-۱۱۸

منبع خبر "دنیای اقتصاد" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.