به گزارش خبرنگار مهر، بدمینتون در سطح جهانی یکی از پرطرفدارترین و رقابتیترین رشتههای ورزشی محسوب میشود. رشتهای المپیکی که در بسیاری از کشورهای آسیایی همچون چین، ژاپن، اندونزی، کرهجنوبی و هند نه تنها پای ثابت سکوهای جهانی و المپیکی است بلکه نقش مهمی در توسعه ورزش همگانی و قهرمانی ایفا میکند.
اما در ایران با وجود سابقه چند دههای این رشته و حضور رسمی آن در ساختار فدراسیونهای ورزشی همچنان با مشکلات بنیادین و ضعفهای عمیق ساختاری دست به گریبان است؛ بهگونهای که میتوان بدمینتون ایران را در زمره بیبرنامهترین و کمتحرکترین فدراسیونهای کشور دانست.
فدراسیونی کمتحرک و بیبرنامه
فدراسیون بدمینتون در سالهای اخیر عملاً نتوانسته خروجی قابل توجهی در حوزه کشف، پرورش و نگهداشت استعدادها داشته باشد. در همه این سالها نه برنامههای بلندمدت برای نوسازی تیمهای ملی تدوین شده، نه اردوهای تدارکاتی مؤثر و مستمری برگزار میشود و نه اعزامهای بینالمللی به صورت برنامهریزیشده و هدفمند صورت میگیرد.
این نهاد ورزشی در حالی بهعنوان متولی اصلی توسعه بدمینتون کشور فعالیت میکند که طی دو دهه اخیر تغییر محسوسی در رویکرد آن دیده نشده و همچنان در همان مدار سنتی و محافظهکارانه خود در حال چرخیدن است.
در این میان تنها چهره شاخص و بینالمللی ایران در سالهای گذشته ثریا آقایی بود که پس از حضور در بازیهای المپیک توکیو و تجربهای ارزشمند بهصورت رسمی از تیم ملی خداحافظی کرد و اکنون در عرصه مربیگری در ردههای پایه فعالیت میکند.
کنارهگیری زودهنگام آقایی از سطح ملی زنگ خطر بزرگی برای فدراسیونی بود که نتوانست حتی پس از المپیک از سرمایه فنی و تجربیاش بهرهبرداری مطلوب داشته باشد. او حالا نقش مهمی در تربیت نسل آینده دارد اما واقعیت آن است که تداوم این چرخه بدون اصلاح ساختار فنی و مدیریتی فدراسیون چندان چشمانداز روشنی به همراه نخواهد داشت.
بازیهای آسیایی؛ حضوری ناامیدکننده با اصرار و التماس
فدراسیون بدمینتون ایران حتی با وجود حمایتهای مکرر وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک و پیگیریهای جدی رئیس فدراسیون موفق شد دو نماینده به بازیهای آسیایی ۲۰۲۲ هانگژو اعزام کند. حضوری که با جنجال و رایزنیهای بسیار ممکن شد اما در نهایت خروجی آن چیزی جز ناکامی و ثبت نتایجی ضعیف و ناامیدکننده نبود.
علی حیاتی که بهعنوان گزینه المپیکی فدراسیون معرفی شده بود در نخستین گام برابر حریفی از کامبوج با نتیجه ۲ بر صفر شکست خورد و بیهیچ مقاومتی از گردونه رقابتها حذف شد. او در واقع حتی موفق نشد بازی پایاپایی را رقم بزند و در همان ابتدای راه پروندهاش در هانگژو بسته شد.
نماینده دوم ایران یگانه کرمانی بود؛ ورزشکاری که اعزامش به بازیها با حاشیهها و فشارهای زیادی همراه بود. فدراسیون با اصرار و درگیریهای رسانهای و اداری توانست اعزام او را عملی کند اما در عمل کرمانی نیز برابر حریف مالدیوی با نتیجه ۲ بر ۱ شکست خورد و به خانه بازگشت.
عملکرد این دو بدمینتونباز بهخوبی نشان داد که نه تنها دستاوردی برای کاروان ایران به همراه نداشتند بلکه اختلاف امتیازی آنها با حریفان بهقدری فاحش بود که اساساً شانس رقابت را از همان ابتدا از بین برد.
اینگونه به نظر میرسد که اعزام آنها بیشتر با هدف پر کردن سهمیه یا کسب تجربه صورت گرفته بود تا حضور در یک رقابت جدی و درخور. اما سوال مهم اینجاست آیا آوردگاه بزرگی مانند بازیهای آسیایی جایی برای آزمون و خطا و تجربهاندوزی است؟ جایی که قهرمانان قاره برای کسب مدال و اعتبار ملی میجنگند نه برای آشنایی اولیه با فضای مسابقات.
پس از هانگژو؛ باز هم تکرار مکررات
با وجود ثبت این ناکامی فدراسیون بدمینتون ایران بعد از بازگشت از بازیهای آسیایی نیز روند سابق خود را ادامه داد؛ نه نقدی بر عملکرد انجام شد، نه تغییر خاصی در مسیر برنامهریزیها دیده شد؛ جز برگزاری مسابقات سالانه جام فجر، ردههای سنی و چند تورنمنت محلی و آسیای میانه عملاً هیچ تحول استراتژیکی اتفاق نیفتاد.
گرچه برخی موفقیتهای نسبی در این مسابقات داخلی یا منطقهای قابل تقدیر است اما واقعیت آن است که یک رشته المپیکی نباید موفقیت در جام فجر یا نوجوانان آسیا را کارنامه افتخار خود بداند. در حالی که بدمینتون جهان در حال پیشرفت پرشتاب است ما همچنان درگیر جابجاییهای پیاپی مربیان تیم ملی، برگزاری کلاسهای مربیگری تکراری و اعزامهای کوتاهمدت به کشورهای اطراف هستیم.
در این شرایط لیگ داخلی نیز وضعیت چندان پویایی ندارد. تعداد محدود تیمها، پراکندگی جغرافیایی ناکافی، نبود برنامه رسانهای و حامیان مالی ضعیف باعث شده لیگ بهعنوان موتور محرک این رشته نیز کارایی لازم را نداشته باشد.
بینتیجه بودن دو دهه مدیریت
محمدرضا پوریا رئیس فعلی فدراسیون بدمینتون ایران برای چهارمین دوره متوالی سکاندار این فدراسیون است. در شرایطی که انتظار میرفت پس از این همه سال ثبات مدیریتی به توسعه فنی و قهرمانی منجر شود اما عملاً تنها چیزی که به چشم میخورد حفظ وضع موجود و تکرار الگوهای بینتیجه است.
چرا بدمینتون ایران با این سابقه هنوز سهمی در قهرمانی آسیا یا سکوی بازیهای آسیایی ندارد؟ چرا خروجیهای ما در رده پایه به تیم بزرگسالان نمیرسند؟ چرا هیچ بدمینتونباز ایرانی در ردهبندی جهانی حتی بین ۱۰۰ نفر نخست نیست؟ این پرسشها بارها و بارها از سوی کارشناسان، رسانهها و حتی مربیان داخلی مطرح شده اما پاسخی جز سکوت و تکرار روند گذشته دریافت نشده است.
راه نجات؛ بازنگری و تغییر رویکرد
اصلاح وضعیت بدمینتون ایران نیازمند تغییر نگاه و بازنگری عمیق در ساختار مدیریتی و فنی است. این رشته ظرفیتهای بالایی دارد؛ هم در حوزه استعدادیابی و هم در جذب مخاطب اما برای تحقق این ظرفیتها باید در چند محور اقدام شود:
* تدوین برنامههای منسجم با محوریت قهرمانی در آسیا
* افزایش کیفیت لیگ و ایجاد مشوق برای تیمهای باشگاهی
* حضور مداوم در تورنمنتهای بینالمللی برای ارتقا رنکینگ بازیکنان
* بهرهگیری از مربیان سطح بالا داخلی و خارجی
* حمایت مؤثر از استعدادهای پایه بهخصوص در استانهای محروم
* افزایش تعامل رسانهای و آگاهی عمومی درباره این رشته
تا زمانی که این مسیر طی نشود بدمینتون ایران همچنان یک رشته المپیکی باقی خواهد ماند که فقط عنوان المپیکی بودن را یدک میکشد اما عملکردی در سطح ملی ندارد.