همشهریآنلاین - سیدسروش طباطباییپور: سؤالهایش را رو کرد و گروهی از دانشآموزان پشتکنکوری بختبرگشته هم افتان و خیزان و مداد و پاککن بهدست، میان الف و ب و جیم و دال گزینهای را سیاه کردند، به امید اینکه زندگیشان سپید شود و در آینده دکتر و مهندس شوند و بتوانند سری در سرا دربیاورند و احتمالا علاوه بر کسب علم و دانش، به نان و نوایی هم برسند.
البته که باید به جماعت پشتکنکوری امسال که حین خواندن و تستزدن، تجربه جدیدی مثل جنگ تحمیلی رژیم بیرحم صهیونی را هم تجربه کرد، دست مریزاد گفت و خدا قوت، اما ماجرا هر چه بود گذشت و حالا ما ماندیم و نوجوانی که تا دیروز طبق برنامه سرکار خانم یا جناب آقای مشاور مهربانش، صبح و ظهر و شام و گاهی هم پساشام درس میخواند و حالا باید پا در دنیای خلأ بگذارد؛ دنیایی که پر است از خواب، بیبرنامگی، بلاتکلیفی و دوباره خواب و لحظههای نامعلوم.
بیشتر بخوانید:
لطفا به پیاده روها رحم کنید
شاید نوجوانتان به شما بگوید که ای بابا بیخیال! دوران پساکنکور یکی از شیرینترین بخشهای زندگی است که میتوانی در آن همچون خرس، صبح و ظهر و عصر و شام بخوابی و بخوری و دوستان قدیمت را ببینی و آنگاه بازی کنی و دوباره بخوابی و دوباره بخوری و خلاصه منتظر شوی تا نتایج بیاید، اما زهی خیال باطل.
باید به این گروه از بچهها یادآوری کرد که قبول! اما پس از چند روز بخور و بخواب، بدانید و آگاه باشید که سایه کنکور هنوز بر سر شماست و انتخاب مهم دیگری در کمین نشسته که اگر از آن غفلت کنید تمام زحماتتان به باد خواهد رفت؛ دورهای به نام زمان «انتخاب رشته.»
کاش بچهها از این مرحله غفلت نکنند و بدانند تا چشم بر هم بزنند زمان انتخاب رشته فرامیرسد و هر قدر آگاهیشان از رشتههای تحصیلی دانشگاهی شناختهشده و ناشناخته بیشتر شود، میتوانند آینده درخشانتری برای خود رقم بزنند و به موفقیت نزدیکتر شوند.