خبرآنلاین - جوادمرشدی: کمتر از یک ماه دیگر حاکمیت مجدد طالبان بر افغانستان چهار ساله خواهد شد. از زمانی که طالبان دوباره قدرت را در دست گرفت و کشور را به نام «امارت اسلامی افغانستان» اعلام کرد، مسکو رویکردی عملگرایانه اتخاذ کرده است.
روسیه که تا پیش از این مشابه دیگر کشورهای پیرامون افغانستان هر چند روابط با طالبان برقرار کردهبود، اما از شناسایی رسمی حکومت طالبان خودداری کردهبود، چند هفته پیش رسما اعلام کرد که حکومت طالبان را به رسمیت میشناسد و پرچم سفید و سیاه «امارت اسلامی افغانستان» بر فراز سفارت افغانستان در مسکو برافراشتهشد.
همچنین پارلمان روسیه در اواخر سال گذشته میلادی در راستای شناسایی حکومت طالبان به نفع قانونی رای داد که امکان حذف طالبان را از فهرست سازمانهای تروریستی ممنوعه آن کشور فراهم کرد.
با به رسمیت شناختن طالبان توسط روسیه، قطعا تعدادی دیگر از دولتهای نزدیک به مسکو نیزبه مرور زمان طالبان را به رسمیت خواهند شناخت.
چین اگر چه از تصمیم روسیه استقبال کرده است، اما بهرسمیتشناسی رسمی از سوی پکن همچنان با تأخیر همراه است.
خبرگزاری "خبرآنلاین"در گفتگو با نعمت الله ایزدی سفیر سابق ایران در اتحاد جماهیر شوروی و اولین سفیرایران درروسیه به انگیزه های روسیه در به رسمیت شناختن طالبان و تاثیر آن در روابط کشور های دیگر با این حکومت پرداخته است.
*** انگیزههای روسیه از به رسمیت شناختن طالبان در افغانستان چه بود؟
این موضوع به سابقه تاریخی شوروی و سپس روسیه در افغانستان بازمیگردد. روسها از سال ۱۳۵۷ شمسی با یک کودتای مارکسیستی، تغییری بنیادین در افغانستان ایجاد کردند. هدف اصلی آنها ایجاد زنجیرهای از کشورهای همسو در جنوب مرزهای خود بود که افغانستان یکی از حلقههای گمشده این زنجیره محسوب میشد. ایران نیز در این چارچوب قرار داشت، اما داستان ایران متفاوت است و نیازمند بحث جداگانهایست.
پس از کودتا و تهاجم نظامی به افغانستان برای حفظ منافع خود، روسها این کشور را همواره در مرکز توجه قرار دادند. حتی پس از فروپاشی شوروی نیز تلاش کردند نفوذ خود را در افغانستان حفظ کنند. به عنوان نمونه، یکی از معاونان اول وزیر خارجه شوروی به عنوان سفیر به افغانستان اعزام شد، که نشاندهنده اهمیت راهبردی این کشور برای مسکو بود.
در دورههای مختلف، حتی زمانی که شرایط به نفع روسها نبود، آنها در حوزههای فرهنگی فعال بودند و سعی داشتند از طریق ایجاد نهادهای فرهنگی و ارتباطات غیررسمی، رابطه خود را با دولت افغانستان حفظ کنند. امروز نیز با توجه به آشفتگیهای جهانی در خاورمیانه، شرق آسیا، اوکراین و... روسیه فرصت را مناسب دیده تا رابطه خود را با طالبان عادیسازی کند. اما آنچه برای مسکو اهمیت دارد، افغانستان است و نه صرفاً طالبان. روسیه به دنبال منافع در این کشور است، فارغ از اینکه چه گروهی بر آن حکومت کند.
*** یعنی روسیه از توافق جمعی همسایگان مبنی بر تلاش بر تغییر رفتار طالبان و ایجاد یک حکومت فراگیر در افغانستان خارج شدهاست؟
بله. حتی در زمانی که آمریکاییها در افغانستان حضور داشتند و ایران و پاکستان نیز نفوذ قابلتوجهی داشتند، روسیه همواره مسیر خود را جدا از دیگران میدید. آنها معمولاً در جلسات منطقهای تنها در حد ضرورت شرکت میکردند، اما تمایلی به مشارکت در ائتلافهای چندجانبه نداشتند.
اکنون نیز با توجه به وضعیت نابسامان سیاست خارجی در جهان، روسیه فرصت را مناسب دیده تا به عنوان یکی از نخستین کشورهایی که حکومت طالبان را به رسمیت میشناسد، جای پای محکمی در افغانستان برای خود ایجاد کند.
*** روسیه تا پیش از این نگران افراطگرایی در افغانستان بود، اما به نظر میرسد که حالا تمایزی میان طالبان و گروههای تروریستی دیگر در افغانستان قائل شدهاست. چرا روسیه طالبان را از دیگر گروههای افراطگرا در منطقه آسیای میانه و جنوب آسیا متفاوت میداند؟
دو دلیل عمده برای این تغییر دیدگاه وجود دارد: اول تغییر ماهیت طالبان پس از به قدرت رسیدن. هر گروه افراطی پس از به دست گرفتن حکومت، ناگزیر است بخشی از رفتارهای افراطی خود را تعدیل کند. طالبان نیز پس از بهدست گرفتن اداره کشور، از حالت جهادی و جنگجو فاصله گرفته و به سمت دولتداری حرکت کرده است. نمونهای مشابه را هم اخیرا در به قدرت رسیدن گروه تحریر الشام در سوریه دیدهایم.
دوم ،فرصتطلبی دیپلماتیک روسیه. مسکو بر این باور است که میتواند با ارائه کمکها و ارتباطات دیپلماتیک، طالبان را به سمتی هدایت کند که منافعش تأمین شود. احتمال دارد روسها دیپلماتهای طالبان را آموزش دهند یا مهارتهای کشورداری و تشریفات دیپلماتیک را به آنها بیاموزند، همانطور که در گذشته نیز چنین تجربهای با برخی گروههای جهادی داشتهاند. هدف نهایی روسیه، تثبیت نفوذ خود در سیاست داخلی افغانستان است.
*** به رسمیت شناخته شدن طالبان توسط روسیه چه تاثیری بر روابط ایران و طالبان خواهد گذاشت؟
این شناسایی شاید تأثیر مستقیمی بر روابط ایران و طالبان نداشته باشد، اما میتواند زمینهساز برخی تغییرات باشد. ایران از زمان روی کار آمدن طالبان، در عمل به صورت دو فاکتور طالبان را به رسمیت شناخته است. سفارت افغانستان را به طالبان تحویل داده و ارتباط دیپلماتیک خود را نیز حفظ کرده است؛ هرچند به صورت رسمی شناسایی صورت نگرفته.
شناسایی طالبان توسط روسیه میتواند دست ایران را بازتر کند تا در صورت تصمیم برای شناسایی رسمی، استناد قابل قبولی داشته باشد. روسیه کشوری عضو دائم شورای امنیت است و سابقهای طولانی در تعامل با افغانستان دارد. این موضوع میتواند به ایران کمک کند تا قدمهای دیپلماتیک خود را با پشتوانه بیشتری بردارد.
*** آیا ایران نیز باید از روسیه پیروی کند و حاکمیت طالبان را بر افغاستان به رسمیت بشناسد؟
از دیدگاه من، ایران تا اینجا سیاستی منطقی و متعادل اتخاذ کرده است. با توجه به اینکه جمعیت بزرگی از اتباع افغانستان در ایران زندگی میکنند و دو کشور دارای پیوندهای اقتصادی، فرهنگی و امنیتی هستند، ادامه سیاست عدمشناسایی رسمی چندان منطقی به نظر نمیرسد.
ممکن است ایران در چارچوب نشستهای چندجانبه با حضور کشورهایی مثل چین، روسیه و برخی کشورهای آسیای میانه، روند عادیسازی روابط با طالبان را آغاز کند. این روند میتواند مقدمهای برای شناسایی رسمی طالبان باشد؛ مسیری که با واقعیتهای میدانی و منافع ملی ایران همراستا خواهد بود.
نادیده گرفتن واقعیتهای موجود در افغانستان، سیاست درستی برای ایران نیست. در شرایطی که مرز مشترک، تعاملات گسترده اقتصادی و امنیتی و حضور قابل توجه اتباع افغان در ایران وجود دارد، اتخاذ موضعی مبتنی بر واقعگرایی، منطقیتر و بهنفع منافع ملی است.
۲۱۲/۴۲