به گزارش اقتصادنیوز، «زخم روی زخم» تیتر جلد شماره 598 هفته نامه تجارت فردا است. در این شماره به این سوال پاسخ پرداخته شده که «بنگاههای تحریمزده و جنگزده چقدر تابآوری دارند؟»
در همین رابطه "محمد طاهری"، سردبیر این هفته نامه در یادداشتی نوشت؛
اقتصاد ایران سالهاست که تحت فشار تحریمهای شدید اقتصادی قرار دارد، اما همزمانی این تحریمها با جنگ و نااطمینانیهای ناشی از آن، تجربهای تازه و بسیار دشوار برای جامعه ایران به شمار میرود.
در دهه 60، جامعه شرایط نسبتاً مشابهی را در جریان جنگ تحمیلی تجربه کرد. با این حال، شدت و تنوع تحریمهای کنونی و تفاوت ماهیت جنگ اخیر، شرایط را پیچیدهتر کرده است. در آن دوره، اقتصاد ایران با وجود چالشهای بزرگی که در برابر داشت، به دلیل حمایت عمومی از نظام تازهتأسیس و انسجام بالای اجتماعی، از فروپاشی نجات یافت.
با این حال برخی معتقدند سیاستگذاری اقتصادی دهه 60 موفق بوده و باید به همان الگو بازگشت. این دیدگاه در اظهارات اخیر سخنگوی دولت نیز بازتاب یافته که گفته است: «دولت در تلاش است با برنامهریزی جدی، حمایت معیشتی از مردم را تقویت کند و منابع مراحل بعدی کالابرگ را برای تأمین کالاهای اساسی مردم در ماههای آتی فراهم آورد.»
این موضعگیریها در کنار تأکید معاون اول رئیسجمهوری بر قیمتگذاری و سرکوب بازار، نشاندهنده تداوم رویکردهای اقتضایی است که به جای حل ریشهای مشکلات، به مدیریت موقت بحرانها اکتفا میکند.
اما پرسش کلیدی این است: اقتصاد ایران در شرایط کنونی چه تفاوتهایی با گذشته دارد و تابآوریاش چقدر است؟
اقتصاددانان میگویند سالها سیاستگذاری اشتباه، دیپلماسی تهاجمی و انزوای بینالمللی، دور شدن از مسیر توسعه و گسترش روز افزون فقر را به دنبال داشته است. در این شرایط، جامعه ایران که هزینههای سنگین تحریمهای گذشته را تحمل میکند، اکنون با چالشهای ناشی از جنگ و نااطمینانیهای آن نیز مواجه شده است که تداوم این وضعیت میتواند صدمات جبرانناپذیری به همراه داشته باشد.
در صورت تشدید تنشهای نظامی یا وقوع درگیری مستقیم، اقتصاد ایران با چالشهای جدیدی روبرو خواهد شد. این وضعیت میتواند طبقه متوسط را به مرز فروپاشی نزدیک و انسجام اجتماعی را تضعیف کند.
جامعه تحریمزده و جنگزده ایران، تابآوری محدودی در برابر تنشهای جدید دارد. وضعیت آشفته اقتصاد، قطعیهای مکرر برق، جیرهبندی آب و تورم افسارگسیخته در هفتههای اخیر، فشار بر طبقه متوسط را چند برابر کرده و اقشار ضعیف جامعه را در شرایط بسیار سختی قرار داده است.
تجربه نشان داده که مردم ایران در برابر تهدیدهای خارجی میتوانند متحد شوند، اما انسجام کنونی به دلیل شکافهای عمیق اجتماعی، نارضایتی از عملکرد اقتصادی و اصرار سیاستمداران بر تعمیق این شکافها، بسیار شکنندهتر از گذشته است.
در این شرایط، جامعه از تصمیمگیران انتظار دارد از تشدید درگیریها پرهیز کنند و از دیپلماسی برای کاهش تنشها بهره ببرند. مردم خواستار تلاش برای صلح، شفافیت در تصمیمها، برنامهریزی برای مدیریت بحران و اولویت دادن به معیشت و امنیت روانی خود هستند. آنها همچنین مطالبه آزادیها و حقوق مسلم خود را دارند و بر این باورند که توسعه اقتصادی و سیاسی تنها در سایه صلح امکانپذیر است.
اکنون تابآوری جامعه ایران به شدت به توانایی تصمیمگیران در مدیریت بحران، جلب اعتماد عمومی و ارائه راهکارهای درست برای کاهش فشارهای اقتصادی و اجتماعی وابسته است. بدون این اقدامات، خطر بیثباتی داخلی در کنار دسیسههای خارجی، بیش از پیش جامعه را تهدید میکند.