همشهری آنلاین_فاطمه عسگرینیا: البته این را هم بگوییم که طنزپردازی ایرانیها در هر دوره ویژگیهای خودش را داشت؛ مثلا در جنگ ۱۲ روزه تعداد ویدئوهای ساخته شده از جوکها و لطیفههای نوشتاری پیشی گرفته بودند؛ علتش هم اختلالات اینترنتی در زمان جنگ بود و فراغت بال طنازان بعد از جنگ برای خلق آثار بامزهتر بود.
نمایش قدرت ایران با طنز
بعد از حملات ایران به اسرائیل این شوخیها شدت بیشتری بهخودش گرفت. در همان حملات اولیه سر شوخی با مقایسه رفتار مردم ایران و اسرائیل هنگام حملات نظامی شروع شد. ویدئوهایی که نشان میداد مردم ایران برای دیدن حملات بالای پشتبام میروند و مردم اسرائیل به زیر زمین! یکی به شوخی نوشته بود: «از ترس صدا رفتم پشتبام ببینم چهخبره دیدم همه همسایهها با تخمه و هندوانه جا انداختند مسیر موشکهای ایران را تماشا میکنند.» درواقع در این تلخند شجاعت و مقاومت ایرانیها به رخ جهانیان کشیده شد یا حتی زمانی که آتشبس اعلام شد باز هم این مردم ایران بودند که ناراحتی خود از این موضوع را با تهیه ویدئوهای طنز نشان دادند؛ مثلا در یکی از این ویدئوها مرد جوانی درحالیکه کوله خود را از خوراکیهای خشک خالی میکرد، میگفت: «آتشبس شد؟ من با این همه ساقهطلایی چه کنم!»
دنیای مجازی و استعداد طنازی ایرانیها
تاریخچه طنازی ایرانیها به وقت بحران را که ورق میزنیم حکایت از این دارد که ایرانیها از گذشته تا به امروز همینگونه بودهاند. مصداق این سخن هم آثار عبید زاکانی است؛ کسی که برای بیان واقعیات اجتماعی پیش روی جامعه دست به دامن طنز میشد یا حتی سیاهبازان قدیمی که اتفاقا حسابی هم مورد اقبال مردم جامعه بودند و همواره با سیاهبازی و طنز، چالشها و مشکلات اجتماعی را به گوش مسئولان میرساندند. اما امروز میبینید این طنازی بیش از گذشته به چشم میآید و سرعت تبادل طنزها و لطیفهها هم سرعت نور شده است.
چرا ایرانیها برای هر چیزی جوک میسازند؟
این جمله را زیاد شنیدهایم که ایرانیها را فقط بگذارید برای جوک ساختن! یا چرا ایرانیها برای هر چیزی جوک میسازند؟ فرشید مقدمسلیمی، پژوهشگر اجتماعی در پاسخ به این پرسشها میگوید: خندیدن و دستمایه شوخی قرار دادن هر موضوعی در کشور نشان از عاملیت مردم دارد؛ مردمی که هر کدام به نوبهخود درگیر مشکلات اقتصادی اجتماعی فراوانی هستند، اما نسبت به شرایط بحرانی یا موضوعات خاص پیشروی جامعه بیتفاوت نیستند و با دستمایه طنز قرار دادن آنها در شبکههای مجازی حساسیت خود به این موضوعات را بیان میکنند.
بهگفته او، ایرانیها همیشه از این طنازی در مواقع بحران برای عبور از شرایط سخت بحرانی کمک میگیرند و به نوعی از این مسیر به تخلیه روانی خود و دیگران کمک میکنند.
این جامعهشناس ایرانی معتقد است برخلاف خیلیها که گمان میکنند این شیوه مردم حکایت از بیتفاوتی آنها به موضوع و چالشهای پیشرو دارد باید گفت این ویژگی منحصر به فرد فرهنگی ایرانیها نشاندهنده مقاومت و انعطافپذیریشان در سختترین شرایط است که با دستاویز شدن به آن هم فشارهای روانی جامعه را کم میکنند و هم با حفظ روحیه، چالشها را پشت سر میگذارند.
ریشههای تاریخی طنز در ایران:
در دوران باستان در متون کهنی مثل کارنامه اردشیر بابکان یا برخی داستانهای کلیله و دمنه، در دوران اسلامی و ادبیات کلاسیک عبید زاکانی با کتاب موش و گربه یا اخلاقالاشراف، حافظ و مولانا در آثار دوپهلو و داستانهای طنزآمیزشان و در دوره قاجار هم میرزاده عشقی و دهخدا با چرند و پرند به دل مردم نفوذ میکردند.
تقلیدخوانی و سیاهبازیها در قهوهخانهها هم راه دیگر ایرانیها برای به چالش کشیدن مسائل اجتماعی و اقتصادی به زبان طنز بود.
در دوران معاصر هم رسانه بار اصلی طنازی را بر عهده داشته است. رادیو و تلویزیون با برنامههایی مثل صبح جمعه با شما یا هفتکوبه یا در نشریات با مجله گلآقا این تجربه را داریم که با خنده به جنگ و مشکلات پیرامون آن شلیک کنیم.