به گزارش مشرق، محسن مهدیان طی یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت:
خلاصه کلام رهبر انقلاب را چنین دیدم:
عملیات، شگفتآور بود؛ اما در «عملیات» نمانید. حتی در «انسجام» هم توقف نکنید؛ هرچند تماشایی و کمنظیر بود.
در نگاه ایشان آنچه در این جنگ رخ داد، صرفا یک پیروزی نظامی یا همبستگی مردمی نبود بلکه ظهور یک حقیقت ناب بود که همه این مظاهر، جلوهای از آن بودند: اراده ملی.
بیایید این تعبیر را عمیقتر بشکافیم... .
اگر بخواهیم «اراده» را بفهمیم، باید ابتدا بدانیم بیارادگی چگونه خود را نشان میدهد.
ملتی که اراده ندارد بیتفاوت است؛ میترسد؛ تسلیم میشود؛ فقط غر میزند و بیعمل است و همیشه چشمانتظار یک منجی بیرونی میماند.
چنین ملتی یا باخته است یا در آستانه باخت است، ولو آنکه در ظاهر، آسایش داشته باشد.
اما ملتی که اراده دارد حتی در سختیها میایستد و بدون آن، در آسایش هم شکست میخورد.
اراده چیست؟
اراده، دانستن بهعلاوه حرکت است.
اراده یعنی آن لحظهای که آگاهی به تصمیم بدل میشود.
بسیاری میدانند چه باید کرد، اما اندکند آنان که میایستند و میسازند و میجنگند.
اما این اراده چگونه شکل میگیرد؟
یکم؛ آگاهی جهتدار
آغاز اراده، فهم مسئله است. بدانیم که کیستیم؛ دشمن کیست؛ مسئله چیست؛ و راه کدام است.
دوم؛ ایمان
آگاهی اگر با ایمان ترکیب نشود، خشک و سرد باقی میماند. ایمان، آگاهی را زنده میکند؛ مثل دمیدن روح به پیکر.
سوم؛ غیرت
وقتی درد را میفهمی و خود را مسئول میدانی، غیرت، جرقه اراده را میزند. بیغیرتی یعنی مرگ اراده. وطنپرستی اینجاست؛ یکی از محرکهایی که انسان را غیور میسازد.
چهارم؛ امید
کسی که میداند تلاشش بیاثر نیست، میایستد. امید، موتور اراده است؛ ناامیدی، سم آن.
پنجم؛ الگو
دیدن کسی که ایستاد و پیروز شد، اراده را از ذهن به میدان عمل میآورد. عاشورا، مکتب اراده است. حاج قاسم، اسوه اراده است.
پس آگاهی ایجاد میشود؛ با ایمان جان و جهت میگیرد؛ با غیرت شعلهور میشود؛ با امید قدرت و با الگو عینیت میگیرد.
در نهایت مقابله با دشمن، اراده را بهظهور میکشد. این نقطه همان جایی است که اراده مقدس یک ملت شکل میگیرد.
چنین ارادهای مقابل دشمن هم عزم دارد و هم جزم؛ هم استقامت و پایداری دارد و هم مصمم است به قیمت جان.
اگر خوب در این تعابیر دقیق شویم جای هر مفهوم روشن میشود. مثل اینکه وطنپرستی دقیقا جایگاهش کجاست و چه ضربدستی دارد و چرا باید به ایمان دست دهد و به امید و الگو پیوند بخورد.
و اکنون بهتر میتوان فهمید که چرا رهبر انقلاب، بیش از هر چیز نگران تضعیف اراده ملیاند.
فرماندهی ایشان، فقط در جبهه نظامی نیست؛ ایشان فرمانده اراده جمعی ملتند.
ایشان فقط طراح عملیات نیستند بلکه سازنده آن باوری هستند که همه عملیاتها از دل آن زاده میشوند.
علت آرامش و امیدواری رهبر انقلاب در دل همه حوادث جمهوری اسلامی دیدن همین نقطه کانونی در مردم است؛ نقطه ای که «یدالله فوق ایدیهم» را بر سر این ملت میبیند.