بحران آب دیگر پشت در نیست؛ وزارت نیرو هنوز پشت درهای بسته مانده!/ نه فقط منابع که آینده در حال تبخیر است + فیلم

رکنا چهارشنبه 25 تیر 1404 - 10:12
رکنا، ورود آب به سدهای کشور ۴۳ درصد کاهش یافته، تانکرهای آب به آماده باش در آمده اند و فشار آب در پایتخت افت کرده است؛ اما وزارت نیرو همچنان از "بررسی راه‌های قانونی" سخن می‌گوید. این در حالی است که نشانه‌های فروپاشی حکمرانی آب، پیش از آنکه در بی‌بارانی آسمان باشد، در زمین سیاست‌زدگی مدیران ریشه دارد.
بحران آب دیگر پشت در نیست؛ وزارت نیرو هنوز پشت درهای بسته مانده!/ نه فقط منابع که آینده در حال تبخیر است + فیلم

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، صدای ترک خوردن زمین را شاید هنوز نشنیده باشیم، اما نشانه‌هایش مدتی‌ست که در چهره شهر دیده می‌شود. لوله‌های آب در جنوب شرق کشور دیگر شب‌ها آب ندارند. در برخی روستاهای خراسان جنوبی، تانکرهای زردرنگ، در گرمای ۵۰ درجه صف می‌کشند تا سهمیه ناچیز آب شرب را به مردم برسانند. در پشت دیوارهای آبرسانی کلانشهرها، فشار آب در ساعات پیک افت می‌کند و نگرانی از سهمیه‌بندی بی‌سابقه در تهران، دیگر نه یک احتمال، که واقعیتی پیشِ‌رو است.

در همین روزها، وزارت نیرو با زبانی محتاط، بحران را این‌گونه توصیف می‌کند: «راهکارهای قانونی برای مدیریت بحران آب در دست بررسی است». این جمله نه تنها نشان از تعلل دارد، بلکه پرده از نگاه سیاسی و نه تخصصی به بحرانی می‌کشد که زندگی میلیون‌ها ایرانی را تحت تأثیر قرار داده است.

ورود به سدهای کشور: سقوط ۴۳ درصدی، آغازی بر پایان منابع سطحی

از اول مهرماه تا بیست‌و‌یکم تیر، ورودی آب به سدهای کشور حدود ۲۲.۴ میلیارد مترمکعب بوده است؛ در حالی‌که همین عدد در سال گذشته ۳۹.۱۵ میلیارد مترمکعب بود. کاهش ۴۳ درصدی در کشوری با الگوی مصرف پرتنش و وابسته به منابع سطحی، حکم زنگ بیدارباش برای تصمیم‌گیران را دارد.

ورودی سدهای تهران و البرز به پایین‌ترین حد خود در دهه اخیر رسیده و اگر الگوی مصرف اصلاح نشود، خطر جیره‌بندی آب برای مردم پایتخت در تابستان ۱۴۰۴ بسیار جدی است.

همزمان، وضعیت در استان‌های جنوب شرقی مثل سیستان‌و‌بلوچستان دیگر از بحران عبور کرده و به مرحله «اضطرار انسانی» رسیده است. جایی که کودکان در صف آب ایستاده‌اند و کولرها خاموش‌اند، نه برای صرفه‌جویی، که به‌خاطر نبودِ برق و آبی برای خنک کردن.

راهکارهایی که صورت مسأله را پاک می‌کنند

در چنین شرایطی، آنچه از زبان وزیر نیرو مطرح می‌شود بیشتر به یک بیانیه بی‌اثر رسانه‌ای شباهت دارد تا یک طرح عملیاتی. او از «بررسی راهکارهای قانونی»، «استفاده از آب خلیج فارس»، و «انتقال صنایع به نوار ساحلی» سخن می‌گوید. اما هیچ‌کجا پاسخ نمی‌دهد که در شرایطی که همین حالا شیرین‌سازی آب دریا میلیاردها تومان هزینه روی دوش دولت گذاشته و تنها بخش ناچیزی از آن به سرانجام رسیده، چگونه می‌توان با این روش، نیاز آب‌بر صنایع، کشاورزی و مصرف خانگی را تأمین کرد؟

آنچه وزیر نیرو در میان واژه‌های مصلحت‌گرایانه‌اش از آن سخنی به میان نمی‌آورد، دردناک‌ترین و بنیادی‌ترین واقعیت مدیریت منابع آب در ایران است: مصرف افسارگسیخته و بی‌برنامه.

بیش از ۸۸ درصد آب کشور در بخش کشاورزی مصرف می‌شود، آن هم با روش‌های سنتی و بازدهی پایین. اما آیا وزارت نیرو برخورد قاطع با الگوی کشت نادرست، مثلاً کاشت هندوانه در دل کویر یا برنج در شالیزارهای نیمه‌خشک را دارد؟ آیا حاضر است به طور جدی تعرفه آب را برای پرمصرف‌ها افزایش دهد؟ یا حتی فهرست صنایع و نهادهایی که بیشترین سهم را از منابع زیرزمینی دارند، شفاف‌سازی کند؟

در عوض، مردم باید بپذیرند که کولرهایشان خاموش شود، باغچه‌هایشان خشک شود، و فشار آب خانه‌شان کمتر شود.

نقل مکان به نوار ساحلی؛ راه‌حل یا توهم توسعه

یکی دیگر از پیشنهادهای عجیب وزیر نیرو، هدایت جمعیت به مناطق ساحلی جنوب کشور است. این در حالی‌ست که همین نوار ساحلی در سال‌های اخیر با کمبود منابع، فرونشست زمین، و تخریب اکوسیستم‌های حساس روبه‌رو بوده است.

آیا وزارت نیرو برای این پیشنهاد، ظرفیت منابع آب تجدیدپذیر جنوب را برآورد کرده است؟ آیا زیرساخت‌های درمانی، حمل‌ونقل، و آموزشی این مناطق آمادگی پذیرش میلیون‌ها مهاجر داخلی را دارند؟ یا قرار است بحرانی که امروز در اصفهان و کرمان شکل گرفته، چند سال بعد در بندرعباس و بوشهر تکرار شود؟

بی‌آبی، فقط یک بحران طبیعی نیست؛ ما با فروپاشی حکمرانی آب مواجه‌ایم

خشکسالی بخشی از واقعیت اقلیم ایران است؛ اما تبدیل شدن آن به بحران انسانی، اقتصادی و امنیتی، حاصل مدیریت فرسوده  است که از مشارکت عمومی، شفافیت داده‌ها، و مسئولیت‌پذیری مدیران فاصله دارد.

وقتی بودجه‌های میلیاردی صرف پروژه‌های انتقال آب بین‌حوضه‌ای می‌شود و به‌جای اصلاح نظام توزیع، فرار به جلو در قالب پروژه‌های عظیم و ناکارآمد تبلیغ می‌شود، نباید از سقوط تدریجی زیرساخت‌های آبی تعجب کرد. آنچه امروز مردم در جنوب شرق و حتی شمال کشور تجربه می‌کنند، نشانه‌هایی است از آینده‌ای که به‌زودی برای کل ایران به واقعیت تبدیل خواهد شد.

بحران آب در ایران نه با باران حل می‌شود، نه با امید به آسمان. تا زمانی که سیاست‌گذاری بر اساس منافع بخشی، لابی صنایع، و مصلحت‌های کوتاه‌مدت شکل بگیرد، هر سال خشک‌تر از سال پیش خواهد بود.

زمان آن رسیده که وزارت نیرو به جای صدور بیانیه و وعده، دست به اصلاحات واقعی بزند. کاهش بارگذاری جمعیت در مناطق بی‌آب، بازطراحی الگوی کشت، توقف صنایع آب‌بر، شفاف‌سازی تخصیص منابع، و مهم‌تر از همه، بازتعریف رابطه مردم و دولت در مدیریت منابع حیاتی.مردم ایران، بیش از آنکه منتظر آب آسمانی باشند، منتظر صداقت زمینی‌اند.

تاثیرات که به سرعت از راه می رسند

بی‌تفاوتی نهادهای تصمیم‌گیر به نشانه‌های هشداردهنده این بحران، در نهایت نه فقط شبکه‌های آبرسانی که تار و پود جامعه را نشانه خواهد رفت. ادامه این مسیر، منجر به شهرنشینی وارونه، کوچ اجباری طبقات ضعیف به حاشیه‌های بی‌زیرساخت، افزایش بیماری‌های مرتبط با آب، رشد خشونت‌های اجتماعی، و شکل‌گیری کانون‌های نارضایتی خواهد شد؛ وضعیتی که نه با پروژه‌های انتقال آب و نه با سیاست‌های تبلیغاتی قابل مهار نیست. آنچه در خطر است، تنها منابع آبی کشور نیست؛ اعتماد عمومی، تاب‌آوری اجتماعی و ثبات مناطق محروم نیز در حال خشکیدن‌اند.

تا زمانی که حاکمیت آب از چنبره‌ی منافع صنعتی، ناکارآمدی مدیریتی، و انکار بحران رها نشود، بحران آب در ایران نه یک تهدید دور، که زمینه‌ساز بحران های بزرگی است که به زودی می آیند. این فقط لوله‌ها نیستند که خشک می‌شوند؛ این پیوندهای اجتماعی و امید به آینده است که ترک برمی‌دارد.

 

اخبار تاپ حوادث

وبگردی

منبع خبر "رکنا" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.