تحلیلگر فرانسوی بر این باور است نخست وزیر رژیم صهیونیستی با ادعای «دفاع در برابر دشمنان» به دنبال گستراندن آشوب در سراسر غرب آسیا با هدف پیشبرد پروژه ادعایی «خاورمیانه جدید» است و دونالد ترامپ را نیز برای این منظور بازیچه دست خود قرار میدهد.
به گزارش ایسنا، «آلن گابون»، تحلیلگر فرانسوی و استاد مطالعات فرانسه و رئیس گروه ادبیات و زبانهای خارجی در دانشگاه ویرجینیا وزلین آمریکا در تحلیلی در رسانه «میدل ایست آی» با تحلیل اهداف و تاکتیکهای رژیم صهیونیستی در تجاوزگری ۱۲ روزه علیه ایران مینویسد: «پروژه "خاورمیانه جدید" نخست وزیر اسرائیل هدفش در هم شکستن همه دشمنان است؛ به همان صورتی که او نوار غزه را ویران ساخت.
با وجود برقرار شدن آتشبس در منطقه، هنوز نمیتوان حدس زد که در گام بعدی چه اتفاقی میافتد؛ به ویژه از این نظر که دولت دمدمی مزاج آمریکا تحت رهبری دونالد ترامپ بر مبنای هنر آشوب ژئواستراتژیک حرفهای ضد و نقیض میزند، سردرگمی ایجاد میکند و چرخشهای سیاسی دارد.
دونالد ترامپ از زمانی که بار دیگر به ریاست جمهوری ایالات متحده انتخاب شد در برابر بنیامین نتانیاهو عقب نشینی کرده است. ترامپ در برابر اقدامات استراتژیک نتانیاهو و دخلوتصرفات خودخواهانه او عمدتا واکنش نشان نداده و به طرزی ناخوشایند غافلگیر میشود.»
به باور این تحلیلگر فرانسوی تجاوزات نظامی رژیم صهیونیستی و ایالات متحده در مدت ۱۲ روز به ایران تنها موجب «وخیمتر شدن مساله اسرائیل» برای غرب شد و در این راه منافع ملی و ارزشهای ادعایی واشنگتن محض خاطر یک «متحد صرفا خودمحور به نام اسرائیل» قربانی شدند.
او با ذکر اینکه نخست وزیر رژیم صهیونیستی حتی در جهت اهداف خودش رئیس جمهور آمریکا را بازیچه قرار داد، تصریح میکند: «ترامپ که طبق ادعای خودش یک رئیس جمهور ضد جنگ است در سال ۲۰۱۹ گفته بود که کشورهای بزرگ جنگهای بیپایان را شروع نمیکنند. او [بر خلاف روسای جمهور قبل از خود] علاقهای به صادر کردن لیبرالیسم یا دموکراسی به کشورهای خارجی نشان نداده است.
اما نتانیاهو عمدا رویکرد ضد مداخلهجویی ترامپ را شکست داده و او را در وضعیتی قرار داد که احساس کند در قبال ایران انتخابی بجز مداخله ندارد تا به قیمت یک ریسک سیاسی شخصی حفظ ظاهر کند.
ترامپ که بیوقفه تحت فشار نتانیاهو بود تصمیم به اجرای حملات "دقیق" به تاسیسات هستهای ایران گرفت. او اما انقدر محتاط بود که سریعا اعلام کرد این حملات به منزله پایان درگیری هستند و او تمایل یا نیتی برای وارد شدن به اقدامات نظامی بیشتر علیه ایران ندارد.
اما آیا نتانیاهو به او اجازه خواهد داد در بلند مدت عقب نشینی کند؟ آمریکای ترامپ ممکن است بازیگری تعیین کننده در خاورمیانه باشد اما دیگر محرک دگرگونیهای خونین در جریان در منطقه نیست. متاسفانه این اسرائیل است که این نقش را ایفا میکند.»
نگارنده این تحلیل معتقد است به رغم تحولات آشوبناکی که ماه گذشته میلادی رخ دادند اما اهداف آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه برنامه هستهای ایران محقق نشدند و «وضعیتی که بروز پیدا کرد بنا به دلایل مختلف احتمالا در بلند مدت تاثیر معکوس علیه هم آمریکا و هم اسرائیل خواهد داشت.»
او معتقد است که تجاوزات ۱۲ روزه علیه ایران نخست باعث تحکیم حکومت و اتحاد مردم در ایران برای دفاع در برابر دشمن متجاوز شد، ایران را برای پیشبرد برنامه هستهای خود مصممتر کرد و احتمالا ایران را به این توجیه برساند که از معاهده ان.پی.تی که رژیم صهیونیستی اصلا آن را امضا نکرده، خارج شود.
آلن گابون تصریح میدارد آنچه که از تجاوزات علیه ایران عاید نتانیاهو شده صرفا شامل «به تاخیر انداختن برنامه هستهای ایران برای مدتی محدود» و «خراب کردن مذاکرات دیپلماتیک ایران و آمریکا و اجلاس برنامهریزی شده عربستان-فرانسه که در آن اروپاییها احتمالا کشور فلسطین را به رسمیت میشناختند» هستند.
به عقیده این تحلیلگر فرانسوی عایدیهای دیگر نتانیاهو از این ماجراجویی نظامی شامل منحرف کردن توجه بینالمللی از جنایات رخ داده در غزه و آسانتر ساختن کار رژیم برای ادامه دادن به نسلکشی فلسطینیها، بستن دهان برخی از متحدان غربی رژیم که زبان به انتقاد از نتانیاهو گشوده و برخوردهایی را با او همچون معلق ساختن مذاکرات و برخی معاهدات تجاری صورت دادند، تقویت کردن جایگاه سیاسی شکننده خود در سرزمینهای اشغالی به بهانه جنگ با ایران و در عین حال «یکی از اهداف مهمی که اسرائیل دههها در حال کار به روی آن بود یعنی وادار کردن آمریکا به بمباران ایران» هستند.
از نگاه تحلیلگر فرانسوی نخست وزیر رژیم صهیونیستی هنوز دست از پیشبرد اهداف تجاوزگرانه خود در منطقه به بهانه «دفاع در برابر دشمنان» برنداشته است.
او با اشاره به این تجاوزگریها علیه غزه، لبنان، یمن و ایران مینویسد: «نتانیاهو که به شکلی سیستماتیک این دست عملیاتها را دفاعی جلوه میدهد، هدف واقعیاش این است که کل منطقه را با بی ثبات کردن حکومتهای آن و گستراندن آشوب در وضعیت آسیبپذیری قرار دهد. حملات اسرائیل به سوریه در دوره پس از بشار اسد گواهی بر این هستند که تجاوزات اسرائیل انگیزه و هدف دفاع شخصی ندارند.
نتانیاهو از طریق حملات ناحیهای و حملات به داراییهای نظامی سوریه و رقم زدن فتوحات زمینی در این کشور نخست بر تاکتیک کلاسیک تفرقه افکنی، اقلیتها را در برابر حکومت قرار میدهد و در حالی که حکومت جدید سوریه نیز هیچ نیتی برای هدف گرفتن اسرائیل نشان نداده باز هم به دنبال تضعیف سوریه است.
هدف نهایی نتانیاهو منصوب کردن یک نظم منطقهای جدید با محوریت برتری و تسلط اسرائیل بدون هیچ چالشی است. پروژه "خاور میانه جدید" که او به عنوان یک استراتژی برقراری صلح آن را عرضه میکند عملا در بردارنده در هم شکستن همه دشمنان به ویژه فلسطینیها است.
در نقشهای که او سپتامبر ۲۰۲۳ در سازمان ملل نشان داد، فلسطین ناپدید شده بود و غزه و کرانه باختری اشغالی به عنوان بخشی از اسرائیل به تصویر کشیده شده بودند، در حالی که تلآویو به عنوان مرکز ثقل جدید در منطقهای محدود شده به چند کشور حوزه خلیج فارس، سودان، اردن و مصر توصیف شده بود در حالی که دیگر کشورهای همسایه اصلا عنوانی نداشتند.»
آلن گابون در خاتمه تحلیل نتیجه میگیرد: «این گستاخی دیوانهوار یادآور دوران روم باستان است و فهمش سخت نیست که سرنوشتی که به سر متمردین در آن دوران آمد را حالا نیز میخواهند بر سر کسانی که مقابل این هژمونی جدید میایستند، بیاورند.
نظم جهانی جدیدی که نتانیاهو به دنبال آن است حتی فراتر از محدوده جغرافیایی خاورمیانه بوده و شامل تسلط بر آمریکا و اروپا هم میشود؛ آمریکا و اروپایی که خودشان از روی تفکرات نژادپرستانه و نواستعمارگری مدتها از اسرائیل به عنوان سگی وحشی با هدف ضعیف، آسیبپذیر و اختلافزده کردن مسلمانان و اعراب منطقه استفاده کردند.
اگر کسی میخواهد بداند که چهره جدید جهانی تحت سلطه اسرائیل چگونه به نظر خواهد رسید به آسانی میتواند به نوار غزه نگاه کند.»