همشهری آنلاین- علیالله سلیمی: نه اینکه بخواهم به حرفهای همسایه دیوار به دیوار گوش کنم؛ از این کار بیزارم. خدا میداند چه کشیدهام از دست آدمهایی که حرفهای خودم را نیمه و نصفه شنیده و بعد رفتهاند آنطور که دوست داشتهاند برای در و همسایه تعریف کردهاند. من که همیشه گفتهام صحبت های همسایه که در خانهاش برای اهل خانه حرف میزند باید داخل همان چهاردیواری بماند و دفن شود و اصلا بیرون از خانه شنیده نشود، اما چه کنم که این دیوارهای چندسانتیمتری نمیگذارند حرفهای همسایه دیوار به دیوار را نشنیده بگیرم و هر نکو نالی که میکنند درست میآید مینشیند روی مغز من علیل و افتاده در بستر که مدتهاست لحاف و تشکم را بچهها پهن کردهاند بیخ دیواری که آن سویش همیشه خدا سروصداست و معلوم نیست اصلا پشت این دیوار، خانه است یا بازار مکاره که یکی میخرد، یکی میفروشد، یکی در حال جوشدادن معاملهای است که اصلا معلوم نیست آن طرف معامله چهکسی هست، چون فقط صدای یکطرفهای است که قسم و آیه میآورد که طرف صحبتش در آن سوی خط با این معاملهای که در حال انجامش هستند، ضرر که نخواهد کرد، هیچ، بلکه کلی هم سود خواهد برد. چندبار وسوسه شدم پیگیر حرفهایی شوم که از معاملههای بزرگ میگویند اما بهخودم نهیب زدم مرد حسابی تو مگر پا داری که بروی دنبال معاملههای بزرگ؛ تو فقط گوش کن ببین پشت دیوار خانه چه خبر است.