عصر ایران؛ مهرداد خدیر- در پی حملۀ هوایی اسراییل به زندان اوین (که بخشهای قابل توجهی از آن را ویران کرد و 70 کشته بر جای گذاشت) و در این عملیات جنایتکارانه زندانی و زندانْبان و مددجو و امدادگر در کنار پزشک و پرستار و سرباز وظیفه با هم به شهادت رسیدند، شهردار تهران از آمادگی این نهاد برای تبدیل این زندان به موزه و بوستان سخن گفته است.
علیرضا زاکانی به تارنمای دیدهبان ایران گفته: "آمادگی داریم تا در صورت جمعبندی دستگاههای ذیصلاح و اجرایی شدن موضوع انتقال زندان اوین تمام تلاش خود را برای تبدیل آن با فضایی با کاربری عمومی و فضای سبز و موزه انجام دهیم."
نفس این سخن نیکوست و تجربهٔ تبدیل زندان قصر که مربوط به قبل از این شهردار است گواه و اصلا کی از تبدیل زندان به باغ و موزه بدش میآید اما در دل آن یک نگرانی هم وجود دارد و آن هم این است که زندانیان سیاسی و اصطلاحا امنیتی یا مالی غیر اختلاسی در زندانهای دیگر که شرایط اوین را ندارند نگاهْداری شوند. اگر منظور این باشد خبر خوبی نیست و باید خواستار تعمیر همین اوین شد!
به یاد دارم سالها قبل و اوایل ریاست مرحوم هاشمی شاهرودی بر قوه قضاییه جایی سخنْرانی کرده و با همان فارسی مخلوط با عربی گفته بود: "در اسلام مگر در موارد خیلی نادر زندان نداریم و باید احکام دیگر جایْگزین حبس شود".
این سخن را چنان پسندیدم که برآن شدم تیتر هفتهنامهای کنم که سردبیری آن را بر عهده داشتم (و دارم)و با همین کلمات: در اسلام زندان نداریم. صفحه بندی کامپیوتری نبود ولی با کامپیوتر حروف چیده میشد و روی لیاوت میچسباندند. همین چهار کلمه شد تیترِ یک. صاحب امتیاز و مدیر مسؤول اما که خود قاضی بود و از نزدیک با آرا و دیدگاههای هاشمی شاهرودی آشنایی داشت لبخندی زد و گفت: "ذوق نکن! منظورشان این نیست که زندانیان سیاسی آزاد شوند یا مطبوعاتیها را مرتضوی به حبس نیندازد. منظور او با نگاه سنتی این است که همان احکام شلاق و قطع دست و پا و از کوه انداختن را به جای زندان اجرا کنند."
نظرم عوض شد چرا که زندان در قبال آسیب به بدن حکم مدرنی است و در قبال آزادی محدود کننده است.
حالا اگر قرار باشد اوین باغ و بوستان شود ولی زندانیان را به زندان تهران بزرگ و فشافویه ببرند و در یک اتاق بسته، کلی آدم را نگاه دارند همان بهتر که اوین زودتر بازسازی و راهاندازی شود هر چند گویا یک سالی زمان میبرد. اما اگر بنا باشد اصلا زندانها سبک شود و تنها جاسوسان و جانیان و تجاوزکاران و دزدان در زندان باشند بله؛ خوب است.
به این بهانه بد نیست اشارهای دیگر هم به لحاظ تاریخی داشته باشیم. اول این که علیرضا زاکانی اولین شهرداری نیست که از تبدیل اوین به پارک میگوید. 10 سال پیش و در اردیبهشت 94 هم آقای قالیباف در مقام شهردار تهران چنین وعده ای داده بود و محقق نشد.
او گفته بود: «با ریاست محترم قوه قضاییه مذاکراتی داشته ایم و مقرر شده شهرداری تهران و این قوه برای مجموعه اوین و زندان اوین بوستانی را مهیا کنند تا این مجموعه نیز مانند زندان قصر به باغ موزه زندان قصر تبدیل شود.»
دوم: نخستین کسی که از تبدیل زندان اوین یا ضرورت این کار گفت اما آیتالله سید محمود طالقانی بود که پیگیر موضوع از اولین شهردار بعد از انقلاب - محمد توسلی- هم بود.
طالقانی در اوین بعد از پیروزی انقلاب
او که خود تنها سه ماه قبل از پیروزی انقلاب همراه آیتالله منتظری و با تأخیر به نسبت زندانیان سیاسی دیگر و به مناسبت چهارم آبان از زندان (قصر) آزاد شده بود و مهمترین شخصیت انقلاب در تهران به حساب میآمد با رنج حبس و زندان بیش از هر کس دیگر آشنا بود و تبدیل اوین به پارک را یک مطالبهٔ ملی و پاسخ به خواست مردم شهر میدانست.
علت حساسیت بر روی زندان اوین به جای زندان قصر نیز به این خاطر بود که در زندان قصر مجرمان و متهمان غیر سیاسی هم نگهداری میشدند اما اوین به خاطر زندانیان سیاسی آن شهرت داشت و خصوصا بعد از اعدام 9 نفر در تپه های اوین با ادعای دروغین مقابله با فرار آنان در 30 فروردین 1354 یادآور تلخیهای بسیار شده بود.
سوم: یک خاطرۀ دیگر به جز تیتر نقل از هاشمی شاهرودی هم خالی از لطف نیست و یادداشت را شخصی نمی کند:
خوب به خاطر دارم که در سالهای نخست پس از انقلاب صاحب یک بنگاه معاملات املاک در منطقه سعادت آباد هنگام پیشنهاد یک قطعه زمین و در حالی که اطراف آن همه بیابان بود با انگشت زندان اوین را نشان میداد و میگفت به زودی این زندان تبدیل به پارک می شود و این منطقه آباد خواهد شد. منطقه البته بسیار آباد شد و سعادت مادی بسیار برای پیش بینی کنندگان به همراه آورد چرا که قیمت زمین در آن همواره روند صعودی حیرت انگیزی داشته اما به دلایلی خصوصا با حوادث سال 60 اوین همچنان زندان باقی ماند.
مجددا باید تأکید شود اولا مشخص نیست از 43 هکتار چقدر قرار است پارک شود و نکند بخش قابل توجهی را به ساخت و ساز و پاساژ اختصاص دهند و از فروش تراکم پولی به دست آورند خاصه حالا که شهرداری بهانۀ جدیدی برای فروش تراکم پیدا کرده و آن ساخت خانه های ویران شده در جنگ 12 روزه یا اعطای معوض است.
ثانیا این نگرانی که زندانیان به جای دیگری منتقل شود و به جز نگاه داری در شرایط نامناسب یا کنار جانیان و قاتلان و رنج مضاعف به خودشان خانواده هاشان هم به خاطر بُعد مسافت دچار زحمت بیشتر شوند.
سوم: این یادآوری هم مناسبت دارد که در سال 1389 رییس وقت سازمان زندانها در نامه ای به رییس شورای شهر تهران از او درخواست کمک کرده ونوشته بود: زندانیان تهرانی نیز به عنوان «شهروند» محاسبه شوند و از سرانههای شهری مانند سایرین سهمی داشته باشند. در آن نامه همچنین آمده بود:
« زندان ها به منزله شهرکهایی هستند که درون آن دهها هزار نفر ساکناند و محل مراجعۀ دهها هزار نفر دیگر از شهروندان، شمرده میشوند و باید اراضی و مکانهای بیشتری در تهران به منظور ایجاد بازداشتگاههای جدید اختصاص یابد.»
مشخصا درباره زندان اوین هم آمده بود:«زندانیان جدیدالورود به مدت چند روز در قرنطینه زندان نگهداری و پس از انجام معاینات پزشکی و بیماریابی بر حسب نوع جرم، سن، جنس، محکوم یا متهم طبقهبندی میشوند. بیماریابی بدو ورود، درمان سوءمصرف مواد با متادون و سایر روشها، مبارزه با بیماری سل، شناسایی و در صورت لزوم درمان بیماران مبتلا به اچآیوی از طریق کلینیکهای مثلثی موجود در زندان انجام میگیرد» .
شمار زندانیان یا ساکنان این شهرک هم 6 هزار نفر قید شده بود که احتمال دارد به اقتضای زمان نگارش بوده و اکنون تغییر کرده باشد. در آن نامه تصریح شده بود: «24 هزار زندانی دیگر به جای تحمل حبس در محدوده شهر تهران عموماً در زندانهای کرج نگهداری میشوند که علاوه بر نارضایتی و مخالفتهای مردم کرج، موضوع اعزام و بدرقه آنان بین زندان و مراجع قضایی و ایاب و ذهاب خانوادهها برای ملاقات از مشکلات خاص این افراد است».
صریح و روشن این که هنگامی میتوان در پارک اوین با آسودگی قدم زد که خاطر شهروندان دیگر هم آسوده باشد که احداث این بوستان به بهای انتقال زندانیان به نقطه ای دورتر نبوده و اگر هم اتفاق افتاده همین استانداردها در جای دیگر هم رعایت شود و با این امید که محکومان سیاسی و امنیتی در بین آنها نباشند و این مشکل کاملا حل شده باشد.
دست آخر این که بهترین نام برای بوستان اوین میتواند بوستان طالقانی و بهترین زمان برای گشایش آن نیز روزی که یادآور او باشد. چرا که به گواه مطبوعات آخر 1357 و اوایل 1358 بیش و پیش از همه طالقانی بود که خواستار تبدیل اوین به پارک شد.
منتها یادمان باشد خواست طالقانی این بود که به خاطر عقیده کسی در زندان نباشد و عقاید خود را در رسانهها و احزاب دنبال کنند نه این که بهای تبدیل اوین به پارک تحمیل رنج به زندانیانی باشد که در اوین شرایط بهتری دارند (داشتند).