به گزارش خبرنگار فرهنگی تابناک، دوم اردیبهشت ۱۳۵۸ نهادی انقلابی در راستای حفاظت، صیانت و پاسداری از دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران اعلام موجودیت کرد؛ این نهاد تازه تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی لقب گرفت و از آنروز تا امروز، ماموریتهای زیادی را برای حفظ و حراست از خاک مقدس ایران انجام داده است.
ماهنامه فرهنگی هنری سرو وابسته به موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، در شماره ۳۱ خود که ویژه فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۳ بود و گفتگویی را با سردار محمد ابوشهاب فرمانده پیشین لشکر ۱۴ امام حسین (ع) منتشر کرد که بهانهاش سالروز تاسیس سپاه بود.
اینگفتگو که توسط محسن عربی انجام شده، در روزهایی که سپاه پاسداران ماموریتهای زیادی را پشت سر گذاشته و طی جنگ ۱۲ روزه با رژیم جعلی صهیونیستی بهشدت مشغول دفاع و حراست از ایران بوده، مرور و بازخوانی میشود؛
* سردار؛ یکی از مهمترین ارکانی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایجاد شد، سپاه بود. ایده و ضرورت تشکیل سپاه از کجا آمد؟
بسم الله الرحمن الرحیم. وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ. این لوگوی سپاه پاییناش همین آیه قرآن را نوشته است. پس از اینکه الحمدلله پیروزی انقلاب بزرگترین نقش را در دنیا به خصوص در منطقه خاورمیانه در کشورهای اسلامی داشت، به رهبری بنیانگذار جمهوری اسلامی امام خمینی قدس الله نفسه زکیه. گروههای امنیتی از طریق بچههای انقلاب تشکیل شد. مانند کمیته انقلاب یا مثل گروه چمران. چمران هم یک گروه برای خودش داشت. آقای خلخالی هم یک گروه به نام گروه خلخالی داشت.
بچههای انقلاب، پراکنده وابسته به شخصیتهای مذهبی هر کدام گروه و تشکلاتی داشتند که مهمترین آنها کمیته انقلاب بود. آنها ماموریتشان فقط دفاع شهری بود. سپاه از قبل تا الان فرماندهان بسیار زیادی عوض کرده است اما آن اول شورای انقلاب اسلامی که به مدیریت و مسئولیت شهید بهشتی، آیتالله هاشمی رفسنجانی، آیت الله خامنهای و شهید چمران تشکیل شد. این شورای انقلاب باید هر چیزی هر جایی قرار بود تشکیل بشود و تاسیس بشود، حتماً این شورا تایید میکرد یا به مجلس شورای اسلامی می فرستاد یا شورای نگهبان که اینها را مصوب میکردند. ولی چون هنوز مجلس و شورای نگهبان درست ریشهها در زمین محکم نشده بود همان شورای انقلاب هم بازویهای اصلی بنیانگذار جمهوری اسلامی، امام خمینی بودند. پس از مدتی هم شهید بهشتی، هم آیتالله هاشمی هم آیتالله خامنهای و آقای رفیقدوست چند نفر از فرماندهان آن موقع که برای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بودند و همچنین شهید منتظری، خدمت امام میرسند و میگویند گروههای انقلابی متکثر و بدون مسئولیت مشخص داریم.
* در واقع جزیرهای عمل میشد؟
بله؛ برای مثال باید یک تشکلی با شرح وظیفه منظم ایجاد شود. امام به آقای هاشمی رفسنجانی ماموریت میدهند که تشکلهای انقلابی باید یک تشکل واحدی و با شرح وظایف کامل تاسیس کنند.
* قبل از تاسیس یک تشکل واحد؛ چند گروه مستقل فعالیت میکردند؟
چهارپنج تا تشکل بود، کمیته بود. رهنمودان سبز که آن هم مثل کمیته بود. گروه چمران بود. آن گروه آقای خلخالی بود. یک سری گروههای متفرق هم بودند. سازمان مجاهدین و منافقین خلق و فدائیان خلق و گروه پیمان آنها نیز آن طرف داشتند تشکل قوی میکردند. برای همین حضرت امام به عنوان رهبر انقلاب و فرمانده کل قوا یک مدیریت عالی کردند و سریعاً به آقای هاشمی این ماموریت را دادند تا نیروها را واحد کنند. یک تشکل تاسیس شود و همگی ذیل آن فعالیت کنند.
اردیبهشت سال ۱۳۵۸ بود که امام خمینی به شورای انقلاب، دستور تاسیس سپاه را داد. اما شرح وظایف دست آقای هاشمی که ماموریتش را انجام داد. در دولت موقت هم بود. امام برای اینکه دولت احساس حقارت نکند به آقای بازرگان گفتند که شما ابراهیم یزدی را بفرستید تا کمک بکنند. آقای لاهوتی هم هست و این تشکل را تشکیل بدهد. من خیلی خلاصه می گویم. امام میفرمایند: ای کاش من هم یک پاسدار بودم.
حضرت امام این جملهشان معروف است؛ ای کاش من هم یک پاسدار بودم. آنجایی که میفرمایند من دست و پای شما پاسداران را از دور میبوسم. این کلمات کلی تفسیر دارد.
آقای هاشمی رفسنجانی که آمدند همان ۲ اردیبهشت ۱۳۵۸ خدمت حضرت امام و آقای رفیقدوست و یک تعدادی دیگر. آقای آقازمانی ملقب به ابوشهاب که دو ماه فرمانده سپاه بودند. همان ۲ اردیبهشت ۵۸ امام که دستور دادند وظایف سپاه و رویکردها را نوشتند. نوع فعالیتها را دوباره نوشتند؛ اعم از نظامی، پاسداری از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن. اینها هر کدام پر از تفسیر است. حضور در تمام صحنههای جنگ تحمیلی و شورشهایی که در استانها یا ضدانقلابها در هر جا ایجاد میشود، پاسداری و دفاع از دستاوردهای نهضت اسلامی، پاسداری از جمهوری اسلامی، مبارزه با توطئههای دشمنان اسلام، پاسداری از استقلال کشور و کنترل موارد انتظامی داخلی کشور یعنی و مراقبت از شخصیتها که با توجه به بحث ترور که بعد از انقلاب شروع شد و اینها ماموریتهای اصلی سپاه است که کل اینها را تفسیر کنید بسیار طولانی است.
ما در تاسیس سپاه پاسداران بعد از اینکه این نهاد چارچوباش مشخص شد، ۱۵ شهریور ۱۳۶۱ در مجلس شورای نگهبان، اساسنامه و ماموریتهای نظامی و مرزی و باقی ماموریتها، همه ماموریتهایی که خواندم، تایید شد.
مجلس و شورای نگهبان نیز تصویب کردند و آمدیم اینجا آقای آیتالله لاهوتی را با اینکه شورای فرمانده سپاه هم بود، آقای رفیقدوست، محمد منتظری، محسن رضایی، شهید دوزدوزانی و چهارپنج نفر دیگر هم بودند اما ایشان را به عنوان فرمانده کل سپاه گذاشتند. البته این افرادی که نام میبرم، اینها طولانی مدت نتوانستند. آیت الله مهدوی کنی هم فرمانده سپاه بود. امام هم خیلی تاکید داشتند که به هیچ وجه عناصر سپاه، وابسته به هیچ حزب و گروه و تشکل سیاسی نباشند، حتی حزب جمهوری. چون امام میخواستند این تشکل قشنگ، خوب و بکر برای سپاه و این میراث را که خودشان بنیانگذاری کردند و میخواستند این میراث فاقد وابستگی به گروههای مختلف باشد. مثلاً همین آقای محسن رضایی هم حتی عضو سازمان مجاهدین اسلامی بود، آقای رحیم صفوی هم همینطور. اینها را گفتند بیایند بیرون اگر میخواهند در این تشکل باشند.
* ارتباط همگی از گروههای سیاسی قطع شد؟
بله؛ این تشکلی که فرمودند من دارم بنیان میگذارم، یک تشکل مستقل عقیدتی- نظامی از دستاوردهای انقلاب اسلامی و مقابله با تمام اشرار. همان ابتدا ضدانقلاب نفوذ کرد. بعد از انقلاب تمام ضدانقلابها، مثل کوموله، دموکرات، اول هم خلق عربیها را، که آمدند در خوزستان لولههای نفت را آتش میزدند. قیام کردند، شلوغ کردند، اینجا هم پشتیبانی کردند و عراق هم از آنها حمایت میکرد.
تا صدام مسلط شد، آمد خلق عربی را با کمک آمریکاییها تقویت کرد و آمدند و به کل خوزستان حمله کردند و اسم آن را عربستان گذاشتند. یعنی اینها همه عرب هستند و دیگر باید عربستان مطرح بشود. اینجا سپاه وارد عمل شد. ما هنوز بسیج هم نداریم ولی نیروهای مردمی هست، مثلاً من رفیقهایی داشتم که میبردمشان برای مقابله با اشرار. یک دوره ۲۵ روزه هم دیده بودیم و الحمدلله خلق عربی موفق نشد. بلافاصله آمدند قضیه آقای شریعتمداری را شروع کردند و تمام حاشیههای مرز ها شلوغ کردند. سپاه آنجا نیز وارد شد و مقابل آنها را گرفت.
بعد آمدند گنبد. سپاه هم نه فقط در خوزستان که قضیه خلق عرب بود بلکه همه جا فعال بود، از همه جا بچههای انقلاب اعزام شدند و گفتند ما داریم از شرح وظایفی که برایمان امام امضاء کردند و به مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان اعلام کردند برای تصویب، دفاع میکنیم. پاسدار ی از دستاوردهای انقلاب اسلامی یعنی چی؟ یعنی مقابله با این ضدانقلابی که در حال جدایی و تفکیک کشور است. در گنبد هم جنگهای خیلی سختی در جنگلها داشتیم. آنجا هم موفق نشدند. آمدند بلوچستان که در آنجا شهید شمخانی که آن هم اصفهانی بود و خیلی جنگهای سختی آنجا داشتیم.
* در واقع از هرجا که نا امید میشدند معبر جدید باز میکردند.
بله اما موفق نشدند؛ آمدند یک ستاد مشترکی در کردستان تشکیل دادند و آمریکاییها هدفشان این بود که یک اسرائیل جدیدی بغل جمهوری اسلامی ایجاد کنند. چرا کردستان را انتخاب کردند؟ چون خودش حداقل سه-چهار برابر کشور اسرائیل است، فرودگاه بینالمللی دارد، مهمات و امکانات، آب، بهشت است آنجا. همه امکاناتی دارد. این ستاد مشترک چه کسانی شدند؟ مجاهدین خلق و چریکهای فدائی خلق و کوموله و دموکرات و از این گروههای ضد انقلاب و کسی هم که خودش نماینده مجلس بود، یک ضد انقلابی بود که بعد در آن زمان نماینده مجلس جمهوری اسلامی هم بود. اعلام خود مختاری کردند و گفتند ما خودمختار شویم.کردستان را جدا کنیم. اینها برای دو سال قبل از جنگ است.
این موانع ایجاد شد. حالا سپاه هم که شرح وظایفاش مشخص و منظم است ولی آموزش و امکانات ما با ژ3 بود. بچهها بعضیهایشان سن کمی داشتند و G3 روی دوش آنها سنگینی میکرد. امکانات و سلاحهای شهری هم نداشتیم. بعد عراقیها به تحریک آمریکاییها آمدند.
از آن سو منافقین؛ درگیریهای شهری، مخصوصاً اوجش سال ۶۰. بهخصوص در حق مردم بد کردند. بدتر از داعش. مثلاً کسی اگر ریش داشت، حتماً به خدمت او میرسیدند. من اگر بخواهم از منافقین بگویم طول میکشد. چون شما منظورتان تاسیس سپاه است که من میگویم امام میگویند اگر سپاه نبود کشور نبود. چرا این حرف را میزنند. موضوع چیست؟ قرار است چه اتفاقی بیافتد؟ در مقابل بزرگترین ابرقدرت جهان سپاه دو-سه روز پیش چه کرد؟ (اشاره به عملیات وعده صادق) آمریکا، انگلیس، آلمان، فرانسه و خود اسرائیل که تمام دنیا برترین قدرتهای روی زمین با بیشترین امکانات دفاعیشان نمیتواسنت مقابلشان بایستد. حالا این را آخر بحث میگویم.
امام این جوانب را میبیند و میگوید عقیدتی باید اینطور باشد. از مسلکهای مختلف نباشند. در ارتش باید از مسلکهای مختلف باشند، اگر مسیحی در کشور هست، اگر یهودی هست، پسرش باید برود سربازی. از هر مسلکی. اما سپاه اینگونه نیست. فقط مسلمان و شیعه. روحانیت انقلابی آن زمان خصوصاً شهید بهشتی، شهید مطهری، مقام معظم رهبری آیتالله خامنهای، آیتالله هاشمی رفسنجانی، شهید مفتح، شهید باهنر یا شهید رجائی؛ مگر شما میتوانید مثل اینها پیدا بکنید؟ اینها با این قدرت و الحمدلله توفیقی که خدا بهشان داده بود در کنار سپاه ایستادند، درک کردند که امام منظورش در آینده چیست. خیلی سپاه را تقویت کرد آن روحانیت. افرادی پخته و خبره که امام هم گفته بودند در سپاه به هیچ وجه گروههای سیاسی نباشد و همه خالصاً و مخلصاً در خدمت مردم باشند.
اما در مبارزه شهری؛ منافقین میخواستند پایتخت را به سقوط بکشانند. مهمترین شهر کشور را، پایتختش را سقوط بدهند، گویی کل کشور را سقوط دادهاند. عواملشان هم که سلاح و امکانات و ارتباطات داشتند. ما هم که پیشرفته نبودیم که شنود و امکانات و غیره را داشته باشیم، به هر حال خدا کمک کرد. آنجا همهمان مثل شیر مقابل اینها ایستادیم.
بنیانگذار ضربت کردستان شهید خرازی بود. یعنی ما بدتر از آدمهای ضد انقلاب سنندج و سقز و بوکان و پاوه نداشتیم. آنجا خیلی ضدانقلابخیز بود. بچهها را سر میبریدند، بچهها را در جشنهایشان، در زنده زنده لخت میانداختند در دیگ آب جوش و در دیگ را میگذاشتند. بدتر از داعش. ما در آنجا ساخته شدیم. کسی مثل شهید زرین که بزرگترین تک تیرانداز جهان میشود آنجا ساخته شده و بعد از عزل بنیصدر سپاه اولین عملیات را با ابتکار خود انجام داد؛ عملیات فرماندهی کل قوا.
* سال ۱۳۶۰!
بله؛ ما با همین امکانات عادی رفتیم تا شرق کارون. بعدش رفتیم غنائمی را از دشمن گرفتیم. اینجا یک مقدار تجهیزات عراقیها و صدام ما را تجهیز کرد. سپاه که هنوز چیزی نداشت. اسلحه، توپ، تانک، خمپاره، همه چیز را ما از صدام گرفتیم. لشکر امام حسین (ع) اولین تیپ و لشکری است که در سپاه تشکیل شد. قویترین هم بود. تجهیزات و امکانات و کادر. امام برای عملیات بعدی گفتند حصر آبادان باید شکسته شود. الحمدلله با مدیریت عالی به سه محور حمله کردیم و حصر آبادان را شکاندیم. مجدداً کلی غنیمت به دست آوردیم.
سپس عملیات طریقالقدس. با منافقین و سازمان مجاهدین میجنگیدیم. حالا یک ماموریت سختتر به ما دادند؛ عملیات فتحالمبین. تیپ شهید حاج قاسم سلیمانی هم در این عملیات تشکیل شد، این عملیات هم گذشت ما ۵ روز محاصره بودیم، سپاه و ارتش به ما دستور دادند که برگردید به عقب؛ عملیات بعد از آن، عملیات بیتالمقدس یکی از سختترین عملیاتهای دوران جنگ تحمیلی بود؛ خیلی سخت بود. پیروزی در این عملیات دشوار را مدیون فرماندهی شهیدانی مثل شهید حسن باقری، حاج احمد متوسلیان، شهید همت و شهید خرازی هستیم. تمام این سختیها را تحمل کردیم، رفتیم پیروز شدیم و خرمشهر را گرفتیم.
* در خصوص کلیت نقش سپاه پاسدران انقلاب اسلامی هم بفرمائید.
همه این موارد، نقش سپاه در حفظ انقلاب اسلامی است. اگر ما این کارها را نکرده بودیم کسی نبود که روبروی صدام بایستد. فرماندهان سپاه بدون هراس از دشمن، خارج از دستورالعملهای سازمانی عمل میکردند. فرمانده تیپ باید ۳۰ کیلومتر عقبتر از خط باشد. فرمانده لشکر باید ۴۰ کیلومتر عقبتر از خط باشد. فرمانده گردان باید ۱۰ کیلومتر پشت خط باشد. چرا حاج قاسم سلیمانی یا شهید خرازی میگفتند بیایید نه اینکه بروید؟ تنها در یک عملیات هم این اتفاق نیافتاده است. یک بار من رفتم در سنگر خط اول و حاج قاسم را دیدم! قاسم سلیمانی هم آمد پیش من. احمد کاظمی، مهدی باکری همت، سیفالله حیدری و ... اینها همه جلو بودند موقع جنگیدن.
* سردار در یک جمعبندی نهایی؛ عملکرد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در این ۴۷ سال پس از پیروزی انقلاب را چگونه ارزیابی میکنید؟
ما از ابتدا همینطور رشد کردیم و بعد در زمان رهبری مقام معظم رهبری به پنج نیرو تبدیل شدیم. ابتکارات ما به مرور رشد کرد و فرامنطقهای شدیم.
* چرا میگویم فرامنطقهای؟
ما وقتی رفتیم نیروی قدس را تشکیل دادیم فرامنطقهای شدیم. چرا نیروی قدس؟ چون ما از اول انقلاب تا حالا محاصرهایم. بله درست است که در زیرمجموعه اشتباهاتی هست، اما اخلاص هم هست و الحمدلله رب العالمین در همه زمینهها پیشرفت کردهایم.
بر میگردم به صحبت اول خودم؛ ببینید امام چه میگوید. میگوید اگر سپاه نبود کشور نبود. من دست و بازوی شما را میبوسم. رهبری هم به روایتی دارند همین را میگویند. حال ببینید چرا سپاه در همه عرصهها قدرتمند شد. در سازندگی، در تولیدات استراتژیک، در ژئوپلتیک.
بعد از پیروزی انقلاب همین سپاه با همه مشکلات بهترین نعمت الهی است؛ و بنیانگذار آن، بنیانگذار انقلاب اسلامی امام خمینی است که در همه جا موفق بوده است.