۲۱ تیرماه، روز ملی عفاف و حجاب، تنها یک مناسبت تقویمی نیست؛ بلکه آئینهای است برای سنجش آنچه انجام دادهایم و آنچه باید انجام میدادیم. این روز، فرصتی است برای بررسی سیاستها و رفتارهایی که بیش از آنکه فرهنگساز باشند، گاه آسیبزا بودهاند.
عفاف و حجاب؛ فراتر از پوشش ظاهری
عفاف و حجاب مفاهیمی انسانی و دینیاند که فراتر از پوشش، بر احترام به خویشتن، حفظ کرامت، سلامت روان و امنیت اجتماعی تأکید دارند. با این حال، آنچه در عرصه اجرا مشاهده میشود، فاصلهای آشکار با این معنا دارد.
در سالهای اخیر، بسیاری از اقدامات صورتگرفته در این حوزه، نهتنها در ترویج فرهنگ حجاب موفق نبودهاند، بلکه به تقابل بخشی از جامعه با این ارزش دینی انجامیدهاند.
نسل جدید، قربانی زبان تحمیل
امروز باید از خود بپرسیم: آیا نهادهای فرهنگی و انتظامی کشور توانستهاند نسل جوان را با این ارزشها آشتی دهند؟
آیا حجاب برای جوانان ما، انتخابی آزادانه و افتخارآمیز است یا اجبار و فشار بیرونی؟
پاسخ این سؤالها در خیابانهای شهر، در واکنشهای اجتماعی، و در التهاب پنهان جامعه مشهود است. آنجا که حجاب به یک نماد تحمیلی تبدیل شده و نه یک باور قلبی.
گشت ارشاد؛ راهحلی که خودش به بحران تبدیل شد
در همین هفته، و در آستانه روز عفاف و حجاب، برخورد خشن و تحقیرآمیز مأموران با برخی از دختران جوان، موجی از واکنشهای منفی در میان مردم و رسانهها ایجاد کرد.
رفتارهایی که نهتنها موجب دلگرمی نشد، بلکه به بیاعتمادی عمومی دامن زد و نشان داد که زبان زور، در فرهنگسازی راهی ندارد.
فرهنگ، با احترام ساخته میشود، نه با بازداشت. ارزش، با آموزش ماندگار میشود، نه با تهدید.
سیاستی برای جلب دلها، نه کنترل ظاهرها
جامعهای که برای حفظ ارزشهایش به اجبار متوسل میشود، بهزودی این ارزشها را از دلها از دست میدهد. اگر میخواهیم حجاب را به افتخاری در نگاه نسل جدید تبدیل کنیم، باید مسیر احترام، گفتوگو، الگوسازی و آموزش را در پیش بگیریم.
هیچ جامعهای با ایست بازرسی، ونهای گشت و دوربینهای نظارتی، نمیتواند فرهنگ بسازد. فرهنگ از خانه، مدرسه و رسانه میآید، نه از برگه جریمه و تهدید خیابانی.
عفاف و حجاب قربانی ناکارآمدی نشوند
روز عفاف و حجاب، اگر به تکرار همایشهای فرمایشی، سخنرانیهای کلیشهای و برخوردهای تنشزا ختم شود، تنها یک تاریخ در تقویم خواهد بود؛ نه نقطهای برای تحول.
اکنون زمان آن رسیده که صادقانه بپذیریم: مسیر گذشته، پاسخگو نبوده است.
نه با رهاسازی، نه با اجبار؛ بلکه با احترام، همدلی و بازسازی اعتماد.
۲۱ تیر را باید به روز بازاندیشی در سیاستگذاریها و اصلاح نگاهها تبدیل کرد؛ روزی که در آن، شنیدن صدای مردم، مهمتر از اجرای بخشنامهها باشد.